فمنیسم افغانی و ثروت اندوزی

خبرگزاری خاورمیانه – میز مطالعات زنان
به منظور کسب حقوق زنان در افغانستان نزدیک به یک قرن مبارزه شده است. نخستین بار موضوع حقوق زن در این سرزمین توسط عبدالرحمن خان مطرح شد. امیر عبدالرحمن سالیان زیادی در تبعید زندگی میکرد. زندگی در تبعید در قلمرو پادشاهی بخارا و ترکیه عثمانی به وی دیدگاه نوینِ نسبت به افغانستان داد.
او پس از آنکه در سال ۱۸۸۰ میلادی در اثر کمکهای مالی و نظامی بریتانیا بر اریکهی قدرت تکیه زد، برای اجرای نظریه هایش دست به یک سلسله اصلاحات زد. این اصلاحات که به زعم خود او به هدف ترقی افغانستان راه اندازی شده بود شامل موضوعاتی مربوط به حقوق زنان نیز می شد وی در یکی از فرمانهای خود یک قانون سنتی قبیلهای را که زن نه تنها به شوهر که به تمام خانواده تعلق دارد ملغا اعلام داشت طبق یک فرمان دیگر امیر ازدواج باید در یک اداره رسمی ثبت می گردید.
پس پرسش این است که علت تدوام و بقای نظام مردسالار در افغانستان، علی رغم یک قرن مبارزه، چیست؟ من دلیل این بیامر را در برخورد پروژهای فعالان زن با مساله زنان میدانم.
متاسفانه باید گفت که فعالان زن و حقوق زنان در افغانستان به جای آن که به مشکلات زنان عمیق فکر کنند و بنیادی بیاندیشند با گرفتن چند پول از یک موسسه یا سفارت خانه یک ورکشاپی تدویر می کنند و آن را میخوانند مبارزه برای حقوق!!
این در حالی است که درد زنان نه با تدویر ورکشاپها، بل با مبارزه علیه فرهنگ مردسالار درمان خواهد شد. بیایید اعتراف کنیم که مهمترین مشکل زنان در جوامعِ سنتی مانند افغانستان، انکارِ وجودِ آنها به عنوانِ «منِ آگاه» یا فاعلِ شناسایی توسطِ جامعه مردسالار میباشد. تلقیِ که جامعه مردسالار از زن دارد، زنان را در ذیل مقوله «ابژه» یا موضوعِ شناسایی گنجانده و محکومِ به سکوت و اطاعتِ بیچون و چرا از مردان میداند. انکار وجود زنان به عنوان «من آگاه» که در روایاتِ مانندِ ناقصالعقل بودن آنان تبلور یافته است، ریشه در قرائت ما از داستانِ خلقت دارد.
در قرائتی که ما از داستان خلقت داریم چنین پنداشته میشود که باری تعالی در نخست مرد را آفرید و به دنبال آن، زن را. براساسِ این قرائت چنین پنداشته میشود که وجود زنان در کنار مردان فرعی بوده و تنها برای تمتع جنسی آفریده شده اند.
صدرالمتألهین ملاصدرای شیرازی که یکی از علمای بزرگِ جهان اسلام بوده است، تحتِ تأثیرِ همین داستان، زنان را در فهرستِ حیوانات دستهبندی میکند. ملا صدرا وقتی میخواهد ویژگیها و مزایایی گروههای مختلفِ حیوانات را برشمرد، میگوید: برخی حیوانات برای نکاح آفریده شده اند.
جالبتر از حرف ملا صدرا، سخنِ شارح او ملاهادی سبزواری است که مینویسد: این که ملا صدرا زنان در جمعِ حیوانات دستهبندی کرده است، ایماء لطیفی است بر اینکه زنان به واسطه سستی عقلِ وجودشان در ادراکِ جزییات و نیز گرایشِ آنان به زخارفِ دنیوی نزدیک است که به حیواناتِ زبان بسته ملحق شوند. سیرت و منش اغلبِ زنان مثل حیوانات است، اما خداوند به آنها صورتِ انسانی پوشانده است تا مردان از دوستی زنان و نکاح با آنان متنفر نباشند».
درد زنان، درد محرومیت و گمنامی و بدنامی در فرهنگ مردسالار میباشد. بانوان افغانستان باید به جای تدویر ورکشاپها، ادبیاتی تولید میکردند که این فرهنگ را به چالش میکشید که متاسفانه نکردند.
من تا هنوز ندیده ام که یکی از بانوان کشورم که خود را فمینیست هم میخواند آمده و کتاب پیرامون مهمترین مسایل زنان نوشته باشد. بنابراین، اگر فمینیستهای کشورم به همین وضعیت ادامه دهند، در صدسال آینده هم موفقیتی به دست نخواهند آورد.
نویسنده : رعنا حسینی