کی در پارلمان فاشیست است ؟
خبرگزاری خاورمیانه – میز امنیت / امنبت روانی
مقاله ی ارسالی از دفتر خبرگزاری – حوزه شمال افغانستان
وقتی انور سادات، عضو مجلسِ نمایندگان، در جلسه عمومی پارلمان از پشتونها انتقاد کرد و به چند واقعیتِ موجود در جامعه افغانستان انگشت گذاشت، همه جا را اعتراض و انتقاد فرا گرفته و برادران پشتون مان به اتهام بستن و مهرزدن آغاز کردند: یکی آمد او را فاشیست خواند و دیگری، وی را به جاسوسی برای ایران متهم نمود، اما در این میان، من کسی را ندیدم که از میان پشتونها برخاسته و به تأیید از سخنان سادات سر تکان داده باشد.
دیده میشود که مطالبی احساساتی که آقای عبدالحی حبیبی و حسن و کاکر و چندتن تاریخنویس درباری دیگر به نام تاریخ افغانستان ساخته و پرداخته اند و به خورد مردم داده اند، یک نوع افتخار کاذب در میان آنها ایجاده نموده و آنها را دچار خودبرتربینی ساخته است؛ افسانههای مانند افغان غیور و شجاع و متمدن و متدین و دارای تاریخ پنجهزارساله.
عبدالحی حبیبی و حسن کاکر در روزگاری که مشغول “تاریخ کاری ” بودند، فکر میکردند که خدمتی به پشتونها خواهند کرد؛ بیخبر از اینکه حس حقیقتطلبی آنها را سرکوب نموده و چشم خودیبین شان را کور مینمایند و آنها دچار غرور کاذب میسازند.
عبدالحی حبیبی، گوگول روسی نیست. گوگل روسی مینوشت تا خواب خوشِ روسها را برآشفته نموده و آنها را از اوضاع تیره و تارشان با خبر سازد.
گوگول، نویسنده مشهور روسی در کتاب «نفوس مرده» چنین مینگارد: «این کتاب را بدان نظر نوشتهام که معایب و نواقص ملت روس را نشان دهم نه صفات حمیده و خصایل پسندیده او را. چون اگر کسی بخواهد تنها به نشان دادن چندنمونه از صفات بارزه و فضایل و ملکات اخلاقی روسها در کتابی اکتفاء نماید، تنها نتیجهی کارش این خواهد شد که اسباب تزیید خودپسندی و خودستایی و نخوت و کبر آن ملت را بیجهت فراهم سازد و بس».
من فکر میکنم ما هم به نویسندگان و شخصیتهای نیاز داریم که از ما و فرهنگ و وضعیت مان انتقاد کند و برای مان بنمایاند که ما مردم چندان قابل اعتماد و دارای افتخار نیستیم.
بیایید بپذیریم که نام افغانستان و افغان در کشورهای بیرونی نمادِ برای شرارت و بزهکاری و انتحار و انفجار گردیده است. سال گذشته، مهاجران افغانستانی در ایران شاهد حادثه خونینی بودند. ماجرا از این قرار بود که در نزدیکی یکی از شهرهای ایران، جسدی پیدا میشود. رسانههای ایرانی، عامل این قتل را «افغانی» معرفی میکنند.
به دنبال نشر این گزارش، گروهی بر یک محله افغاننشین هجوم برده و براساس آنچه در رسانه ها منتشر شد به همه اتباع افغانستان ساکن آنجا آسیب رساندند؛ اگرچه شماری نیز مدعی اند در این مورد بیش از حد بزرگنمایی شده است.
گرچه اساس این حادثه از سوی خود جمهوری اسلامی ایران نکوهش گردید؛ اما علل وقوع آن بررسی جدی و کارشناسانه نشد. من دلیل این حادثه را در نمادسازی زبان میدانم. بیایید که واژه «افغانی» در میان جهانیان تبدیل به یک نماد شدهاست؛ نمادی برای انسانهای بدبخت، شرور، بزهکار و بربر. جهانیان، وقتی واژه«افغانی» را میشنوند نخستین چیزی که در ذهناش متبادر میشود، جنایت، شرارت، تجاوز جنسی، خشونت، مواد مخدر و تروریزم است.
با توجه به این مسایل من فکر میکنم که باید غرور مان را کنار بگذاریم و ببینیم که دنیا به ما از کدام منظر مینگرد.
بیایید به اصلاح خود بپردازیم.