از شما خلف از ما تعلیق و تحریم

در سلسله  نشست های سیستماتیک  برای مذاکره  در باره پیمان امنیتی  بین امریکا  و افغانستان که از نوامبر سال گذشته شروع  و وارد چهار مین  مرحله  در ظرف یکسال  می شد  شورای  امنیت ملی  افغانستان  تعلیق این گفتگو ها  را  اعلام  کرد .

در این پیمان روی ساختار چهار چوب حقوقی  همکاری های  امنیتی میان  امریکا  و افغانستان پس از دو هزار و چهارده  بحث جریان داشت  که طرف افغانستان  تعلیق این گفتگو ها را  اعلام کرد .

عمده ترین دلیل تعلیق این گفتگو ها   تناقض  کردار  و گفتار  امریکا  در روند تحقق  صلح  در کشور شمرده شده  است که سفیر افغانستان در واشنگتن  و سفیر  امریکا در کابل  مدیریت این گفتگو ها را به عهده  داشتند .

حکومت مرکزی افغانستان  همواره روی بین  الافغانی  بودن   پروسه صلح  تاکید  داشته  است  و مرتبا  از دخالت بیگانگان  به ویژه ایالات متحده امریکا  اظهار نگرانی کرده  است  .

تعلیق این گفتگو  ها درست زمانی اعلام می شود  که امریکا  پس از باز گشایی  دفتر سیاسی  طالبان در قطر  اظهار آمادگی گفتگوی  مستقیم  با طالبان  را کرد .

آنچه در خور تعمق بیشتر است  این است  که  چرا دولت مرکزی افغانستان  از تحقق صلح از دیگر آدرس ها و مجاری  در هراس است ؟

به باور اغلب  شاید دنبال شدن  پروسه صلح  از دیگر آدرسها  حاکمیت سیاسی  دولت مرکزی را زیر ساطور عدم مشروعیت  سیاسی بکشاند  و چالش های  جدی را در قبال مدیریت سیاسی  حکومت ایجاد کند .

اما آنچه مسلم است  ضعف و نا کارآیی  دولت به ویژه شورای عالی صلح  افغانستان است که زمینه تداخل  دیگران را در فرآیند تحقق صلح  مساعد می سازد .

چنانچه همه مسبوق هستند که تا چندی پیش هم دولت با گشایش دفتر و یک آدرس  سیاسی از طالبان  سر سازش نداشت  در حالیکه با سیاستهای تضرع  آمیز و تیوری التماس  با یک  دشمن  نامرئی  دست  و پنجه  می داد  که  نتایج  زیان  بار  را به ارمغان   آورد  .

و حالا  که  آدرس  دقیق  از مخالفان را به مشروعیت  می شناسد و امتیاز بزرگی سیاسی را برای مخالفانش قائل شده است  موضوع  پیمان  امنیتی  را به چالش می کشاند .

آنچه  شاید نگرانی  تیم  حاکم را از گفتگوی  مستقیم  امریکا با طالبان  تشکیل دهد  همانا  دور  ماندن  تیم حاکم از بازی  های بزرگ سیاسی  در پسا  دوهزار و چهارده  باشد .

جنگ فرسایشی افغانستان  دارد  برای جامعه  جهانی   تبدیل به  یک  فاجعه  می گردد  لذاست  که برای  بیرون رفت  از این معضل و دور زدن  این جنگ  پروسه صلح را از مجاری  مختلف دنبال  می کنند  تا  اقتدار نظامی و سیاسی شان را  در منطقه و جهان حفظ کنند  .

اما نادیده نباید انگاشت  که  دولت مرکزی افغانستان  حق دارد  تا  از روند افغانی  بودن  پروسه  صلح  حمایت کند  و باید از مقامات  امریکا وقطر خواهان شفافیت  بیشتر در این زمینه گردد  . فرا رفتن  پرچم امارت اسلامی  در فراز دفتر سیاسی طالبان و ایجاد یک روند  سیاسی  جدید موازی با دولت افغانستان  مشر وعیت  قانون اساسی  و دولت  افغانستان  را  به حراج  می گذارد .

کیفیت  و چگونگی گشایش دفتر طالبان در قطر آنچه را ملموس ساخت  همانا  نهفته  بودن اهداف  کلانتری در ورای  تداوم این پروسه  است  که همخوانی با منافع  ملی  کشور ندارد  و باز نگری  عمومی   در ساختار  این پروسه   ایجاب می کند .

چنانچه  دولت  مرکزی  افغانستان  و شورای عالی صلح  در تحقق  این  آرمان  ملی  کشور  نه  تنها که هیچگونه  دست  آوردی نداشتند  بلکه  این  پروسه  را  به  بن  بست  نیز  کشیدند .

حالا با فراز و فرود که این پروسه در بستر بیش از یک دهه  زمان پیموده است  نقاط  ضعف  و نقاط  قوتش  بر همگان  مبر هن گردیده  است  .

لذاست که برای پی گیری مجدد  این پروسه، تیوری  بین الافغانی  بودن  روند صلح با  مدیریت  سازمان ملل  شایسته  ترین بدیل  برای تداوم این گفتگو هاست .

طرحیکه  جبهه  ملی،  ائتلاف  ملی،  شورای  ملی  و  نهاد های مدنی  نیز آن را  تایید  کرده اند  .

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *