پدری که عرق جبینش گواراتر از زمزم است
بیکاری دغدغه دیرینه مردم افغانستان است. آنان سالها است که طعم تلخ این درد را چشیده و سنگینی آن را روی شانههایشان حمل کردهاند.
وقتس به چهارراههای شهر کابل میرسیم شمار زیادی از افراد را میبینیم که فقط برای به دست آوردن پول ناچیزی ساعتها منتظر میمانند تا شاید کسی آنان را به خاطر انجام کاری در بدل دستمزد ناچیزی با خود برده و شب دست خالی به خانهشان برنگردد.
اما این مشکل در شهر کابل در تناسب با شهرهای دیگر افغانستان بیشتر محسوس است و در اکثر جادهها و چهارراههای پایتخت، مردم به دنبال کار سرگردان هستند.
اثرات این بیکاری، فقر، محرومیت از رفاه و آسایش و امکانات مادی است که سبب میشود شخص بیکار نتواند از سهولتهای زندهگی اجتماعی بهگونه درست استفاده کند و خود و خانوادهاش در یک محرومیت بهسر میبرند.
این مشکل میتواند به مرور زمان، آرامش روحی و روانی شخص و خانواده وی را مختل سازد و حتی فرزندان آنان نمیتوانند از سهولتهای ساده و ابتدایی زندهگی، مانند تحصیل بهرهمند شوند.
در این ارتباط با پدری گفتگو کردم که در سن ۷۰ سالهگی دست از کار نکشیده و برای پرکردن شکم خانوادهاش سخت کار میکند.
سید جعفر یکی از کراچیداران شهر کابل است که سال گذشته یگانه نانآور خانهاش را از دست داده و فعلاً با در دست گرفتن کراچی دستی، شکم خود و خانوادهاش را پر میکند.
وی به خبرگزاری خاورمیانه گفت :«بسیاری روزها نمیتوانم کار کنم و هیچ درآمدی ندارم. گاهی وقتها تا یک هفته نیز بیکار میمانم و روزهایی هم که کار میکنم بیشتر از ۱۰۰ افغانی درآمد ندارم.»
این مرد افزود که تنها نانآور خانوادهاش میباشد و مجبور است، شکم ده نفر را پُر کند که از این تعداد شش نفرشان دانشآموز است و باید مخارج مکتب آنان را نیز بپردازد.
این مرد، پسر سربازش را در راه دفاع از کشور و تامین امنیت مردم از دست داده و حالا باید خودش با کراچی دستی سخت کار کند و مصارف خانواده خود و پسرش را نیز مروع سازد.
وی از دولت انتقاد کرد که چرا بعد از شهادت پسرش، دیگر خبر خانواده او را نمیگیرد و رهبران و مقامهای دولت نیز بیشتر به فکر منافع شخصی خودشان هستند.
سید جعفر از وضعیت بازار کار افغانستان انتقاد کرد و گفت که ما از ساعت هفت صبح تا شش شام منتظر میمانیم تا یک بوجی آرد را انتقال دهیم و ۲۰ یا ۳۰ افغانی دریافت کنیم؛ اما بیشتر اوقات همین کار اندک هم برایش پیدا نمیشود.
خانواده این پدر ۷۰ ساله در خانه کرایی زندهگی میکند و ماهوار مبلغ دوهزار افغانی بابت کرایه خانه میپردازد.
تنها سید جعفر نیست که با چنین مشکلات دست و پنجه نرم میکند، بل امثال وی هزاران نفر برای پُر کردن شکم خانوادهشان عرق جبین میریزند.
این در حالی است که وضعیت بازار کار کشور نسبت به گذشته هیچ تغییری نکرده و مشکلات اقتصادی مردم بیشتر از گذشته شده است.
سید مهدی علوینژاد