مصر و چالش های فرا رو !

خطری که مصر را تهدید می‌کند، تظاهرات و تجمعات در خیابان‌ها و میادین قاهره و دیگر شهرهای این کشور نیست، مشکل در مطلق نگری‌ها و حق مطلق دانستن خود و در نتیجه آمادگی برای انجام هرکاری جهت تحقق هدف‌ها، از جمله برخوردهای فیزیکی و سپس ورود به مرحله جنگ داخلی است.

در صورت وقوع جنگی داخلی، قطعاً دیگر مصری باقی نخواهد ماند که پیروزمند این جنگ، البته اگر پیروزمندی داشته باشد، بتواند بر آن حکومت کند.

در واقع مصر بر فراز آتش فشانی قرار دارد که به شدت در آستانه فوران و در حال جوش و خروش است و هر آن ممکن است آغاز به فوران کند و بناگاه گداخته‌های مذاب آن بر جامعه در حال مناقشه و سرگرم جنگ و جدال آن فرو ریزد و در مسیر خود همه کس و همه چیز را در خود فرو برده، ببلعد و نابود کند.

در عین حال، هیچکس و هیچ قدرتی را توان ایستادگی در مقابل آن نخواهد بود و تر و خشک را باهم خواهد سوزاند و جز ندامت و پشیمانی و انگشت حسرت بر دهان نهادن، چیزی باقی نخواهد گذاشت.

بدین ترتیب انقلابی را که قرار بود الگو و راهی باشد به سوی سعادت و آزادی و عدالت فراروی دیگران، به درس عبرتی از ناکامی بدل خواهد کرد.

به راستی اینگونه با شتاب، حرکت به سوی نابود کردن همه چیز! چرا؟ چرا شمشیرها را بر روی هم کشیده‌اند و دندان‌های خشم بر هم فشرده‌اند و سرنوشت کشور و ملت و انقلاب خود را به هیچ انگاشته و راه لجاجت در پیش گرفته و با خودسری  بی رحمانه به همدیگر چنگ ودندان نشان می دهند

هر دو طرف داوری را به عرض اندام‌های خیابانی و قدرت نمایی‌های فیزیکی و لشکرکشی‌های نمایشی در مقابل یکدیگر در میادین آورده‌اند و هر دو دم از دفاع از قانون و مشروعیت و ملت و کشور سر داده‌اند و همه در معرض نابودی قرار داده‌اند.

به هرحال راهی را که حاکمان و معارضان در پیش گرفته‌اند و مطلق نگری محض و خود را تنها بر حق دانستنی که دچار آن شده‌ اند و لجاجت و اصراری که در اتخاذ مواضع خود دارند و بر اساس آن عقل و اندیشه و حکمت و مصلحت اندیشی و بردباری و تحمل و .. را تعطیل کرده‌اند، جز با نابودی همه چیز به پایان نمی‌رسد.

مقایسه شرایط کنونی با دوران نهضت و قیام مردمی بر ضد مبارک اشتباه است چرا که مردم مصر یا حداقل بخش فعال مردم مصر در آن دوران عمدتاً در مقابل مبارک و نظام صف بسته بودند و نظام فاقد پایگاه مردمی بود در حالی که اینک جامعه دو دسته شده است و هر دو قدرت بسیج و به میدان آوردن میلیونی دارند، لذا هیچکدام قدرت یک سره کردن ندارند و اصرار بر یک سره کردن به معنای ورود به جنگ داخلی است.

اینک چند گزینه فراروی رقیبان قرار دارد:

۱-      جنگ داخلی برای یک سره سازی که عملاً این یک سره سازی نیز با جنگ داخلی تحقق نمی‌یابد.

۲-      در پیش گرفتن راه گفت‌وگو از طریق میانجی گری عقلا و معتدلان از بین دو طرف.

 ۳-      میانجی گری مؤسسات و افراد مرضی الطرفین همانند الازهر و ضرورت دارد که این مؤسسات و افراد از حالت سکوت و بی تفاوتی یا اکتفا کردن به صدور بیانیه‌هایی که احیاناً در هیاهوی نعره‌های دو طرف به جایی نمی‌رسد، خارج شده و با تشکیل هیئتی از دو طرف به وضعیت در حال انفجار کنونی پایان دهند.

 ۴-      مداخله ارتش و در دست گرفتن زمام امور مصر که البته تا آینده‌ای نامعلوم مصر را در حالت فوق العاده نظامی خواهد برد و تمامی دستاوردهای قیام مردمی را تا مدت‌ها به بایگانی خواهد فرستاد.

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *