عارف رحمانی از دسیسه در تحصیلات عالی می گوید
بر اساس ایمل ارسالی به خبر گزاری خاورمیانه
توطئه و دسيسهيي جديد در وزارت تحصيلات عالي – تلاش براي تغيير سيستم امتحان سراسري كانكور
سمينار «فراخوان ملي» و طرح «تغيير سيستم امتحان كانكور»
محمد عارف رحماني، نماينده مردم غزني در مجلس نمايندگان افغانستان
به تاريخ 5 سرطان سال گذشته(1391)، سمينار 3 روزهيي از سوي وزارتهاي تحصيلات عالي، كار و اموراجتماعي، شهدا و معلولين و معينيت تعليمات تخنيكي و مسلكي وزارت معارف با نام «فراخوان ملي براي اصلاح نظام تعليمي و تحصيلي» داير گرديد. بر اساس آنچه مقامات اين وزارتها اعلام كردند، در اين سمينار، 500 تن از نخبگان، دانشمندان، متخصصین و کارشناسان امورتعلیمی، تحصیلی و کاریابی، نمايندگان کمیسیونهای فرهنگی، معارف و تحصيلات عالي ولسيجرگه و مشرانوجرگه، روسا و استادان دانشگاهها و نمایندگان نهادهای جامعهي مدنی حضور داشتند و طی سه روز و در 7 کمیتهي كاري، بر روی چالشها و مشکلات موجود آموزشی در كشور بحث و تبادل نظر نمودند.
ظاهرا هدف از برگزاري اين سمينار، بررسي اصلاح نظام تعليمي و تحصيلي كشور بود، اما در باطن، اين برنامه پيرامون وضعيت امتحان سالانه و سراسري كانكور، ميزان و چگونگي پذيرش محصلين در نتيجهي اين امتحان و سيستم برگزاري امتحان سراسري كانكور برگزار شد، چه اينكه در گزارش اين سمينار در وبسايت وزارت كار و اموراجتماعي، اولين هدف و اولويت سمينار اصلاح نظام تعليمي و تحصيلي كشور، تغيير در سيستم امتحان سراسري كانكور ذكر شده و در كنار آن به موارد ديگري چون توجه به کیفیت تعلیمات عمومی و تغییرات در نظام تعلیمی، چگونگی توزیع بورسهای تحصیلی، تقویت سیستم آموزشهای فنی و حرفهيی، تقویت موسسات تحصیلات عالی و نیمه عالی و چگونگی ایجاد زمینههای بیشتر کاریابی اشاره شده است. حامد كرزي، رييسجمهور نيز در افتتاح اين سمينار، خواهان اصلاح سيستم امتحان كانكور سراسري شد.
چرا تغيير سيستم امتحان سراسري كانكور؟
نتايج برگزاري امتحانات كانكور كشور در طول سالهاي اخير، براي بسياري از شخصيتها و گروههايي كه باوري به عدالت، شايستهسالاري و رقابت سالم نداشته و در بدنهي دولت نيز حضور دارند، غيرقابل قبول بوده و به همين دليل، آنها به جاي حل ريشهيي مشكلات، در صدد تغيير سيستم برگزاري امتحانات كانكور سراسري برآمدهاند. اين شخصيتها و گروهها كه همچنان در حصار منافع ضد و نقيض قومي ـ سياسي قرار داشته و به يك فهم و درك ملي مبتني بر حقوق برابر تمام شهروندان كشور و منافع ملي نرسيدهاند، به تعليمات و تحصيلات عالي هم نگاه قومي و سياسي دارند و از اين دريچه، حضور بيشتر و گستردهتر شهروندان كشور از ديگر اقوام و مذاهب را در نظام معارف و تحصيلات عالي برنميتابند. در نتايج نهايي امتحان كانكور سراسري كشور در طول سالهاي گذشته، متعلمين از مناطق محروم و كمتر انكشافيافته، اما نسبتا امنتر، با لياقت و شايستگي كه از خود نشان دادهاند و در يك رقابت سالم و شفاف، شانس كاميابي و حضور بيشتري در دانشگاهها و موسسات تحصيلات عالي و نيمه عالي داشتهاند. به عنوان مثال، ولاياتي چون دايكندي و غور، موفقيتهاي قابل توجه و باورنكردني در امتحانات كانكور 2 سال اخير داشته كه يك موفقيت بزرگ به حساب ميرود؛ زيرا كساني اين موفقيت بزرگ را رقم زدهاند كه از كمترين و اندكترين امكانات آموزشي و در برخي مناطق، از ناچيزترين امكانات برخوردار بودهاند، اما توانستند شگفتي بيافرينند.
در چنين وضعيتي، برخي شخصيتها و گروههاي قومي و سياسي كه در بالا توصيف شدند، برخلاف روحيهي موجود در كشور و اصول اساسي قانون اساسي كه هرگونه تبعيض و امتيازطلبي را نفي كرده، گويا احساس خطر كرده و چنين تحليل ميكنند كه اگر وضعيت به همين منوال پيش برود، قدرت انحصاري و چرخهي علم از دست آنها بيرون خواهد شد. اين نگرانيها و توهمهاي خودساخته، اين گروهها و شخصيتها را مجبور كرده براي تغيير وضعيت موجود و به اصطلاح خودشان، «ايجاد توازن قومي در نظام معارف و تحصيلات عالي» دست به هر قانونشكني، امتيازطلبي و عدالتستيزي بزنند.
عمدهترين هدف و اولويتي كه اين افراد در شرايط كنوني روي دست دارند و بيش از يك سال روي آن كار كردهاند، «تغيير سيستم امتحان كانكور» از يك سيستم شفاف، شايستهمحور و رقابتي به يك سيستم غيرشفاف، مبهم و امتيازمحور است.
خنثي شدن طرح تغيير امتحان كانكور و طرح رييسجمهور
با استدلالهاي منطقي كه پيرامون طرح غيرقانوني و مخالف قانون اساسي كشور براي تغيير سيستم امتحان سراسري كانكور در سال 1391 از سوي برخي شخصيتهاي نخبه و آگاه صورت گرفت، اين طرح خنثي و ملغي اعلام شد؛ از اينرو در قطعنامهي پاياني سمينار فراخوان ملي براي اصلاح نظام تعليمي و تحصيلي كشور، هيچ اشارهيي به تغيير سيستم امتحان كانكور وجود ندارد و به جاي آن، طرح حامد كرزي، رييسجمهور روي دست گرفته شد. بر اساس اين طرح كه مورد تصويب شوراي وزيران قرار گرفت و در قطعنامهي سمينار فراخوان ملي نيز آمد، وزارت تحصیلات عالی، اول و دوم نمرهي عمومی فارغان صنوف دوازدهم هر ولایت را با در نظر داشت نمرات سه سالهشان، بعد از ارزیابی وزارت معارف، بدون سپری نمودن امتحان کانکور، به دانشكدهها و یا بورسيههای دلخواهشان که به دسترس وزارت تحصیلات عالی قرار دارد، معرفی مینماید. همچنان وزارت تحصیلات عالی سوم، چهارم و پنجم نمرههای عمومی فارغان صنف دوازدهم هر ولایت را با در نظر داشت نمرات سه سالهشان، بعد از ارزیابی وزارت معارف، بدون اخذ امتحان کانکور، به دانشكدههای دلخواه و يا بورسیههای که به دسترس وزارت تحصیلات عالی قرار دارد، به استثنای رشتههای طب و انجنیری، معرفی مینماید.
نتايج امتحان كانكور 91 و تلاشهاي مجدد براي تغيير سيستم اين امتحان
به دنبال برگزاري امتحان سراسري كانكور براي سال تحصيلي 1392 و نتايج خيرهكننده و قابل توجه آن كه در يك فضاي شفاف، رقابتي و توسط سيستمهاي مدرن كمپيوتري به دست آمد، گروهها و شخصيتهاي متعصب و انحصارطلب قومي و سياسي كه در سال 1391 نتوانستند طرح خود را براي تغيير سيستم امتحانات كانكور عملي سازند، دوباره دست به كار شده و سمينار يك روزهيي را به تاريخ 12 جوزاي 1392 در كابل، تحت عنوان «فيصلههاي فراخوان ملي پيرامون امتحان كانكور و چگونگي اجراات آن» برگزار كردند. در نتيجهي اين سمينار يك روزه، طرح مشتركي كه از سوي وزارتهاي تحصيلات عالي، معارف، كار و امور اجتماعي، نمايندگان كميسيونهاي امور ديني، فرهنگي و تحصيلات عالي ولسيجرگه و مشرانوجرگه، جامعهي مدني، رؤساي دانشگاههاي مركز و ولايات و كارشناسان داخلي و خارجي خوانده شده، تهيه گرديده و قرار است به زودي براي تصويب در اختيار شوراي وزيران قرار بگيرد. شواهد حاكي است كه اين طرح در نتيجهي فشارهاي داخلي و بيروني بيش از اندازه بر وزير تحصيلات عالي، تهيه و ترتيب شده و قرار است براي تصويب به شوراي وزيران برود. در صورت ارائه و تصويب اين طرح در شوراي وزيران، افغانستان بار ديگر شاهد يك لكهي ننگين و خجالتآور كه يادآور تاريخ تلخ انحصارطلبي، تبعيض و تعصب در اين كشور ميباشد، خواهد بود؛ لكهي ننگيني كه تبعات شوم و فاجعهباري براي آيندهي كشور به دنبال خواهد داشت. بنابر برخي گزارشها، در گذشته نيز طرحهاي مختلفي پيرامون نظام تعليمي و تحصيلي كشور در محور امتيازطلبي قومي ـ سياسي به شوراي وزيران ارائه شده، اما هيچكدام از اين طرحها مورد تصويب قرار نگرفته است.
جزييات طرح يا طرزالعمل تغيير سيستم امتحان سراسري كانكور
بر اساس طرح تغيير سيستم امتحان كانكور كه در وزارت تحصيلات عالي آماده شده، اساس حضور فارغان مكاتب در امتحان كانكور و جذب آنها در موسسات تحصيلات عالي، قبل از «رقابت و شايستگي آنها»، «سهميه»ي ايشان بر اساس «ميزان نفوس ولايت» و همچنين «تعداد فارغان هر سال» است. بر اساس ماده 43 قانون اساسي كه تعلیم را حق تمام اتباع افغانستان دانسته و دولت مكلف به زمينهسازي براي تحصيل رايگان تا درجهي لیسانس براي اتباع كشور است، «سهميهبندي بر اساس ميزان نفوس» و همچنين «سهميهبندي بر اساس ميزان فارغين» هر ولايت، محدوديتهايي است كه مخالف صريح اين اصل قانون اساسي است. بر اين اساس، هيچ يك از اين سهميهبنديها مورد تأييد نيست و مخالف قانون اساسي كشور ميباشد.
بر اساس طرزالعمل جديد براي تغيير سيستم امتحان سراسري كانكور، جهت تعيين سهميه جذب فارغان مكاتب هر ولايت در موسسات تحصيلات عالي از طريق امتحان كانكور سراسري، اوسط سهميهي مورد نظر بر اساس «ميزان نفوس» و «تعداد فارغان هر سال» يك ولايت در نظر گرفته ميشود. به عنوان مثال، در مورد ولايت ارزگان، سهميه مورد نظر براي نفوس اين ولايت، 753 نفر و سهميهي مورد نظر بر اساس تعداد فارغان سال 1392، 154 نفر است كه اوسط آن، 453 نفر شده است. به اين ترتيب، ولايت ارزگان، چيزي در حدود 3 برابر سهميه تعداد فارغان خود در سال 1392، زمينهي جذب در موسسات تحصيلات عالي را دارد. در مورد قندهار، با شامل شدن سهميه نفوس، سهميه جذب اين ولايت در موسسات تحصيلات عالي، با يك افزايش 1090 نفري همراه ميشود. در اين ميان، در ولايتي مثل بدخشان كه سهميه نفوس آن 2259 و سهميهي مورد نظر بر اساس تعداد فارغان سال 1392، 3473 نفر است، به دليل اوسطگيري ميان ميزان نفوس و ميزان فارغين 1392، سهميهي جذب آن با يك كاهش 607 نفري همراه شده است. بر اساس سندي كه در اختيار اينجانب قرار گرفته، بعد از بدخشان، ولايت بلخ با يك كاهش 578 نفري، در مقام دوم بيشترين كاهش در سهميهي جذب موسسات تحصيلات عالي در سال 1392 قرار ميگيرد. دايكندي نيز با يك كاهش 230 نفري در سهميهي جذب خود روبهروست. در غزني، اين سهميه 60 نفر كاهش يافته است. به اين وسيله، طرزالعملي تهيه و ترتيب شده كه مخالف صريح و جدي قانون اساسي، روحيهي عدالتخواهي و حقوق برابر شهروندان كشور و نوعي امتيازطلبي است.
از سوي ديگر، بر اساس طرزالعمل جديد و با سهميهبندي كاميابان در امتحان كانكور سراسري، بسياري از واجدين شرايط و جوانان شايسته و بااستعداد(به عنوان مثال حتي با نمره 300) نميتوانند با تكميل سهميه ولايتيشان، وارد دانشگاهها و موسسات تحصيلات عالي و نيمه عالي دولتي گردند و در مقابل، بسياري از كساني كه فاقد شرايط جذب در دانشگاهها هستند(به عنوان مثال حتي با نمره 150)، از آنجايي كه سهميهي ولايتيشان گنجايش دارد، ميتوانند جذب گردند.
اين در حالي است كه بر اساس اين طرح، يك ولايت چندين برابر ميزان سهميهي فارغين خود، براي حضور در دانشگاهها و موسسات تحصيلات عالي، سهميه دارد و اين سهميه در هر شرايطي، بايد تكميل گردد. حال شما خود تصور كنيد كه يك متعلم ضعيف و ناتوان كه با نمره 100 در امتحان كانكور كامياب شده، چگونه و با چه ظرفيتي درس ميخواند و در با چه ظرفيتي از دانشگاه فارغ ميگردد؟! بر اساس اين طرح، نيروهايي كه پس از فراغت از دانشگاه، در خدمت جامعه قرار ميگيرند، داراي چه ظرفيتها و پتانسيلهايي خواهند بود؟!
طرح تغيير سيستم امتحان سراسري كانكور، خلاف قانون اساسي و عدالت
با توجه به آنچه بيان شد، طرح مشتركي كه در محور تغيير سيستم امتحانات كانكور ارائه شده، مخالف اصول اساسي قانوني اساسي و روحيهي برادري و برابري در شرايط جديد افغانستان پس از طالبان است كه حقوق شهروندي همهي اتباع كشور از هر قوم، دين و مذهبي كه باشند را به رسميت شناخته و شرايط مناسب و برابري را براي زندگي مشترك آنها ترسيم كرده است.
آنچه در اين طرزالعمل آمده، خلاف بحث عدالت، نفي تبعيض، برابري حقوق شهروندي و حقوق بشر، خلاف عقل و همچنين خلاف اصول و موازين ديني است.
لطفا به اين مواد از قانون اساسي كشور توجه كنيد:
مادهي ششم: دولت به ایجاد یک جامعهي مرفه و مترقی بر اساس عدالت اجتماعی، حفظ کرامت انسانی، حمایت حقوق بشر، تحقق دموکراسی، تأمین وحدت ملی، برابری بین همهي اقوام و قبایل و انکشاف متوازن در همهي مناطق کشور مکلف میباشد.
مادهي بیست و دوم: هر نوع تبعیض و امتیاز بین اتباع افغانستان ممنوع است. اتباع افغانستان اعم از زن و مرد در برابر قانون دارای حقوق و وجایب مساوی میباشند.
مادهي چهل و سوم: تعلیم حق تمام اتباع افغانستان است که تا درجهي لیسانس در موسسات تعلیمی دولتی به صورت رایگان از طرف دولت تأمین میگردد.
دولت مکلف است به منظور تعمیم متوازن معارف در تمام افغانستان، تأمین تعلیمات متوسطهي اجباری، پروگرام موثر طرح و تطبیق نماید و زمینهي تدریس زبانهای مادری را در مناطقي که به آنها تکلم میکنند، فراهم کند.
مادهي پنجاهم: بند دوم: اداره، اجراات خود را با بیطرفی کامل و مطابق به احکام قانون عملی میسازد.
مادهي شصت و ششم: ريیسجمهور نمیتواند در زمان تصدی وظیفه از مقام خود به ملحوظات لسانی، سمتی، قومی، مذهبی و حزبی استفاده نماید.
با توجه به مواد قانون اساسي كه ذكر شد، پيرامون طرح تغيير سيستم امتحان سراسري كانكور، چند بحث عمده وجود دارد:
1ـ شخصيتها و گروههايي كه به دنبال تغيير سيستم امتحان كانكور سراسري در كشور برآمدهاند، بيشتر از عدم انكشاف معارف در مناطق ناامن و مناطقي كه عمدتا برادران پشتون حضور دارند، ناراضي و نگران اند، اين در حالي است كه در طول سالهاي گذشته، بيشترين منابع مالي براي انكشاف معارف در اين مناطق به مصرف رسيده است. در چنين شرايطي و براي رفع مشكلات موجود، بر اساس ماده 43 قانون اساسي، دولت مكلف است برنامههاي موثر را براي تعميم متوازن معارف در سراسر كشور طرح و تطبيق نمايد. اما برخي حلقات با فشارهايي كه وارد ميكنند، به جاي اينكه به دنبال تعميم متوازن معارف و انكشاف آن در مناطق ضعيف باشند، در تلاش براي تغيير سيستم امتحان كانكور سراسري و امتيازطلبي برآمدهاند. به فرض اينكه سيستم امتحان كانكور تغيير كرد، فكر ميكنيد با راه يافتن فارغين ضعيف و ناتوان صنف 12 از مناطق مختلف كشور، اين محصلين با چه ظرفيتهايي مشغول تحصيل ميشوند و با چه تواناييهايي از دانشگاه فارغ ميگردند؟! افغانستان با فارغين ضعيف و ناتوان به لحاظ علمي، به كجا خواهد رسيد؟!
2ـ بر اساس مادهي 22 قانون اساسي، هر نوع تبعیض و امتیاز بین اتباع افغانستان ممنوع است و بر اساس اين مادهي قانون اساسي، نميتوان با امتياز دادن به برخي مناطق براي جذب بيشتر در موسسات تحصيلات عالي، امتيازات و حقوق اساسي مردم ديگر مناطق را نقض كرد؛ چه اينكه مادهي 43 قانون اساسي بر اين صراحت دارد كه تعلیم حق تمام اتباع افغانستان است که تا درجهي لیسانس در موسسات تعلیمی دولتی، به صورت رایگان از طرف دولت تأمین میگردد.
3ـ با تغيير در سيستم امتحان كانكور سراسري، اصل ماده 43 قانون اساسي كه «تعليم حق تمام اتباع افغانستان است»، نقض ميشود و براي تداوم تعليم از معارف به تحصيلات عالي، محدوديتهايي چون سهميه نفوس و سهميه فارغين، وضع ميگردد.
4ـ قانون اساسي كشور، هم رييسجمهور هم ادارات را به بيطرفي كامل در انجام وظايف و تطبيق قانون فرا ميخواند و هشدار ميدهد كه رييسجمهور و ديگر مقامات دولتي، از مقام خود به ملحوظات لسانی، سمتی، قومی، مذهبی و حزبی استفاده ننمایند. در بحث تغيير سيستم امتحان كانكور سراسري، فشارهايي كه بر وزارت تحصيلات عالي وارد شده و طرحي كه ارائه گرديده، بيشتر تحت تأثير امتيازطلبيهاي قومي، مذهبي و سياسي است و توسط حلقاتي در داخل دولت دامن زده ميشود؛ اين نوع رويكرد، اصل بيطرفي ادارات و رياست جمهوري را كه در مادههاي 50 و 66 قانون اساسي به آن اشاره شده، نقض ميكند.
و….
اين در حالي است كه قبل از اين نيز و در شوراي امنيت ملي، برخي نگرانيها پيرامون رشد ناموزون معارف در كشور مطرح شده بود و يك تعداد از اين مسأله ناراحت اند كه شهروندان درجه دوم(!) و درجه سوم(!) كشور، با گذشت هر سال، عليرغم امكانات ناچيز و سرمايهگذاريهاي اندك، فرصت و شانس بيشتري براي حضور در معارف و تحصيلات عالي كشور به دست ميآورند. اين نوع رويكرد در سطوح عالي حكومت، رويكردهايي ضد و نقيض و برخلاف عقل و منطق و همچنين روح قانون اساسي است.
بر اساس اطلاعات دقيق در شوراي وزيران، مشابه طرح جديد وزارت تحصيلات عالي براي تغيير در سيستم امتحان كانكور سراسري، طرزالعملهايي نيز قبلا به شوراي وزيران ارائه شده كه تا حال راه به جايي نبرده، اما گويي اينبار تيم حاكميت و حاميان قومي ـ سياسي تغيير سيستم امتحان سراسري كانكور، مصممتر و جديتر از گذشته وارد عمل شدهاند.
سياست يك بام و دو هواي حكومت در حمايت از متعلمين مناطق ناامن
عليرغم تلاشهايي كه براي تغيير در سيستم امتحان كانكور براي كمك به متعلمين مناطق ناامن در جريان است و هنوز نهايي نشده، طرحهاي پيدا و پنهان ديگري براي كمك به اين متعلمين روي دست و در حال اجراست كه اين طرحها نيز مخالف روح قانون اساسي، نوعي تبعيض و امتياز ميان اتباع كشور و بيانگر سياست يك بام و دو هواي حكومت در عرصهي تعليم و تحصيل اولاد وطن است.
در شرايط كنوني براي كمك به متعلمين مناطق ناامن، 3 سيستم در حال اجراست:
1ـ ايجاد يك فاكولته به نامه «فاكولته آمادگي» كه در آن، كساني كه از ولايات ناامن هستند و در امتحان كانكور سراسري گذشته(1391) بدون نتيجه ماندهاند، شامل اين فاكولته شده و بعد از سپري كردن يك سال درس در آن، بدون امتحان كانكور و در هر دانشكدهيي كه علاقه داشته باشند، معرفي ميگردند.
2ـ گسترش ظرفيتهاي ليسههاي رحمن بابا و خوشحال خان، با امكانات مناسب ليليه و برنامه غذايي كه توسط وزارت اقوام، قبايل و سرحدات تمويل ميشوند و در آن متعلمين مناطق ناامن و سرحدي مشغول تعليم اند.
3ـ اختصاص ليليه براي متعلمين و فارغين صنف 12 مكاتب مناطق ناامن از سوي وزارت معارف جهت اخذ آمادگيهاي لازم براي امتحان كانكور.
هدف از استفاده از اصطلاح سياست يك بام و دو هوا اين است كه حكومت براي متعلمين و فارغان صنف 12 از مناطق ناامن كشور، شرايط ويژهيي در كابل و زونهاي كشور تدارك ميبيند كه كار خوبي است و هيچ مخالفتي با آن وجود ندارد، اما آيا چنين رويكرد و امتيازاتي براي متعلمين مناطق انكشاف نيافته و محروم نيز از سوي حكومت در نظر گرفته ميشود؟ متأسفانه همه ساله، متعلمين و فارغان صنف 12 بسياري از مناطق محروم و انكشافنيافتهي كشور، براي فراگيري علم و آمادگي براي شموليت در دانشگاهها و موسسات تحصيلات عالي خصوصي به كابل و مراكز زونهاي كشور مراجعه ميكنند، اما هيچگونه امكاناتي براي اين متعلمين فقير و نادار وجود ندارد و آنها در شرايط بسيار سخت و اسفبار، براي شركت در امتحان كانكور آمادگي ميگيرند. بر اساس اصول اساسي قانون اساسي، حكومت وقتي امتيازاتي را براي گروهي از مردم در نظر ميگيرد، اين امتيازات را بايد در اختيار اتباع و اقشار ديگر نيز قرار دهد كه متأسفانه در اين قسمت، يك رويكرد متناقض وجود دارد.
در دين مبين و جهاني اسلام نيز، امتيازطلبي و تبعيض، نفي شده و مورد نكوهش قرار گرفته است. دين اسلام، دين حق و عدالت است و به خصوص بر تأمين عدالت اجتماعي تأكيد كرده است. يكي از مهمترين اهداف اسلام، رسيدن به جامعهيي عادلانه و اجراي قسط و عدل اسلامي است.