بازنگاه کوتاه در زعامت سیزده ساله حامد کرزی رییس جمهوراسبق افغانستان

یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ نقطه عطفی در تاریخ افغانستان وجهان بود، این روزتاریخی موجب آن شد که امارت اسلامی طالبان

یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ نقطه عطفی در تاریخ افغانستان وجهان بود، این روزتاریخی موجب آن شد که امارت اسلامی طالبان درافغانستان توسط قوای بین المللی به رهبری ایالات متحده امریکا درهم شکسته شود ونظام سیاسی جدید به رهبری حامد کرزی در افغانستان به کار آید.

افغانستان آنروز از نقطه صفر آغاز کرد، از جاییکه نه زیربنایی وجود داشت ونه ساختار سیاسی ای، نزدیک به سه دهه جنگ وویرانگری تمام داشته های افغانستان را نابوده کرده وهمه قابلیت های این سرزمین را به تحلیل برده بود.

اما نکته قابل مکث این جاست که افغانستان این سفر را به تنهایی آغاز نکرد که بیش از ۴۰ کشورجهان با همکاری وسیعی نظامی، سیاسی واقتصادی در کنارش ایستادند وتقریبا همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد از افغانستان جدید اعلام حمایت کردند.

واما اکنون که پس از سیزده سال زعامت حامد کرزی برای اولین بار قدرت از طریق انتخابات به شکل مسالمت آمیز در کشور انتقال کرد، بنا براین بازنگاهی به زعامت جناب کرزی خالی از مفاد نخواهد بود.

حامد کرزی در زمان زعامت سیزده ساله اش همیشه با انتقاد ها وخورده گیری ها در نظام سیاسی نوپای افغانستان همراه بود واین روزها که کش وگیر های سیاسی میان دو تیم حکومت وحدت ملی برمسایل سیاسی طولانی تر میشود، میان مردم دیدگاهای مقایسه وی با دوره کرزی ایجاد میشود.

به این اساس دراین مقاله بطور فهرست وار به مسایل عمده پرداخته شده چه اینکه برای بحث مفصل تر دراین خصوص نه مجال کار است ونه فرصت برای خواننده گان.

سیاست داخلی:

صاحب نظران اکنون بعد از دوره زمامداری نیز کرزی را به باد انتقاد میگیرند، مصلحت اندیشی، سهم دادن مجاهدین در قدرت و استفاده از روش های مصلحتی سنتی سیاست درافغانستان، از ویژه گی ها سیاست داخلی قلمداد میشود. به عقیده استاد سید مسعود استاد دانشگاه کابل وکارشناس مسایل اقتصادی افغانسان، آقای کرزی با مصلحت های نرم توانست سیزده سال حکومت تک روانه اش را با کنترول تمامی رهبران جهادی ونیروهای سیاسی به اشکال مختلف طبق خواست خودش پیش برد وبر مردم افغانستان اعمال سیاست نماید.

اما برعکس احمد ضیا رفعت استاد دانشگاه کابل آوردن دوباره مجاهدین به قدرت را از اشتباهات بزرگ کرزی توصیف کرده باور دارد که کرزی شمار از قمندانان کنار رفته مجاهدین را دوباره وارد بازی؛ قدرت، سیاست واقتصاد ساخت.

او بر انتخابات های افغانستان انتقاد کرده میگوید « تمام انتخابات های افغانستان در فضای غیر حزبی برگزار شد وکرزی در تمام دوره سیزده ساله اش هیج علاقه ای به رشد احزاب سیاسی نداشت واساست نظام سیاسی کشور را بر روی شخصیت های فاسد استوار کرد.»

او ساختار های حکومت کرزی را قبیله ای تعریف کرده اذعان میدارد که یکی از دلایل سهم دادن قمندانان مجاهدین وبزرگان قبیله در نظام سیاسی کشور، نشان ازهمین دیدگاه قبیله ای رییس جمهورسابق میباشد.

سیاست های خارجی:

به عقیده استاد مسعود افغانستان درپنج سال اول یعنی تا سال های ۲۰۰۵ و۲۰۰۶ سیاست موفقانه ای را در جذب حمایت های کشورهای غربی بخصوص امریکا بازی کرد وبا رضایتمندی کشورهای غربی دست درازی کشورهای منطقه ای نیز تا حدودی کوتاه شد وهمسایه ها با افغانستان از در دوستی وارد شدند ولی از سال ۲۰۰۶ به بعد افراط؛ به همگرایی منطقه ای، حمایت های جهانی را قربانی کرد وروابط افغانستان آهسته آهسته با غرب بخصوص با امریکا به تیره گی گرایید.

به باور رفعت بیرون شدن افغانستان از انزوای سیاسی وهمکاری تقریبا همه جهان با افغانستان در واقع با مدیریت کشورهای غربی انجام شد نه توسط رهبری افغانستان اما تیره گی روابط با کشورهای غربی نشان از عدم مدیریت درست سیاست خارجی رهبری نظام سیاسی کشور بود.

به باور استاد مسعود افغانستان در حالی جانب حمایت های جامعه جهانی را قربانی یک همگرایی منطقه ای ساخت که تمام کشورهای منطقه با مشکلات دست وپنجه نرم میکردند وحسن نیت متقابل با افغانستان وجود نداشت واز طرف دیگر افغانستان در موقعیت نبود که بتواند سیاست های جاری منطقه ای را به نفع خود کنترول نماید.

اما احمد ضیا رفعت تعریف روابط جدید با کشورهای همسایه ومنطقه را یکی از موفقیت های سیاست خارجی کرزی خوانده اعتقاد دارد که حفظ تعادل روابط میان امریکا وایران نکته قابل عطفی درزمامداری کرزی بود.

کشتی نرم با ایالات متحده امریکا، امضا نکردن پیمان امنیتی با امریکا وبه بیراهه کشاندن روند انتخابات ۲۰۱۴ در آخرین سال زمامداری کرزی از جمله جدی ترین مشکلات افغانستا در سیزده سال گذشته قلمداد میشود که افغانستان را از لحاظ اقتصادی وسیاسی با مشکلات غیر مترقبه وبزرگی مواجه ساخت. به عقیده استاد مسعود مشکلات میراثی کرزی هنوز گلوی مردم افغانستان را به شدت میفشارد وسیاست نوسان دار کرزی با منطقه وجهان موجب شد که افغانستان اعتماد عقلانیت سیاسی؛ در مقیاس منطقه ای وجهانی را از دست دهد.

اقتصاد(حرکت های اقتصادی در زمان کرزی):

به عقیده کارشناسان، اقتصاد افغانستان در سال ۲۰۰۱ در حالی از تحت صفر آغاز به کار کرد که تمام زیربناهای اقتصادی وخدماتی در این کشور طی نزدیک به سه دهه جنگ به طور کامل منهدم شده بودند.

اما در عین حال موجودیت بیش از ۴۰ کشور جهان با کمک های سخاوتمندانه، مالی، سیاسی ونظامی در کنار افغانستان طلایی ترین فرصتی پنداشته میشود که نظام نوپای افغانستان را قادر به حرکت ساخت. جامعه جهانی به رهبری ایالات متحده امریکا در بیش از ۱۰ کنفرانس بین المللی بیش از ۱۰۰ میلیارد دالر(تنها کمک های غیرنظامی ایالات متحده امریکا در ۱۴ سال گذشته به ۱۰۰ میلیارد دالر میرسد، د رحالیکه کمک های نظامی امریکا به مراتب بالاتر از این رقم میرود) طی چندین مرحله به افغانستان کمک کردند که موجب چرخش نظام اقتصادی وحرکت نظام سیاسی درکشور شد.

به عقیده استاد سید مسعود رشد ۲۱ % در سال ۲۰۰۵ یک تجربه بی نظیر در تاریخ اقتصادی افغانستان بود که قبل وبعد از آن تا کنون هرگز آن تجربه؛ تکرار نشده است.

استاد سید مسعود میگوید که در ابتدای نظام سیاسی جدید حرکت های خوبی اقتصادی به کمک جامعه جهانی آغاز شد ولی دیری نگذشت که آن حرکت ها به اشتباهات استراتیژیک اقتصادی مبدل شدند.

اشتباه اول: به گفته استاد مسعود در سال ۲۰۰۶ با شکسته شدن مثلث، کرزی، احمدزی وخلیل زاد، فصل یکه تازی های کرزی فرارسید ومسیر سیاست های اقتصادی افغانستان به بیراهه سوق داده شد وازطرف دیگر حرکت های افراطی همگرایی منطقه ای در ابعاد اقتصادی وسیاسی موجب فاصله از غرب شد که هرکدام از این اتفاقات به نحوی در اقتصاد افغانستان تاثیری نامطلوبی بجا گذاشتند.

اشتباه دوم: زراعت، صنعت(صنایع کوچک وصنایع غذایی) ومعادن که اساس اقتصاد افغانستان را تشکیل میدهند در زمان اقای کرزی تقویت نشده برعکس سیاست تجارتی open door در پیش گرفته شد وسیاست درهای باز همه اقدام های اقتصادی پنجساله را نابود کرد.

در همین حال خان جان الکوزی معاون هیات عامل اطاق تجارت وصنایع افغانستان سیاست صنعتی کشور در زمان کرزی را به شدت مورد انتقاد قرار داده میگوید که در سیزده سال گذشته برای بهبود صنعت وتجارت هیج کاری صورت نگرفت.

وی به خارومیانه افزود« در حالیکه همه گی زمین را درنقاط مختلف کشور چور میکردند، برای صنعتکارزمین وجود نداشت، برق کافی وجود نداشت وهیجگونه حمایتی از صنعتکار صورت نمیگیرفت.»

با این همه براساس آمار های اطاق تجارت وصنایع افغانستان، سروی های که در سال های ۹۱، ۹۲و۹۳ انجام شدند در تمام کشور به تعداد ۱۲۸۰ فابریکه موجود بوده اند که از این جمله ۸۰۰ فابریکه هنوز فعال اند.

در همین حال استاد مسعود به خبرگزاری خاورمیانه تصریح میدارد« صد ها فابریکه بسته شدند، ۲۵۰۰ دستگاه بوت دوزی با ۱۵هزار کارگرمسدود شدند، سرمایه صنعتی افغانستان به سرمایه تجارتی منتقل شد، برای خروج سرمایه از داخل به خارج نیز سیاست درهای باز بکار گرفته شد وملیاردها دالر سرمایه خصوصی افغانستان در مارکیت های دبی، ترکیه، تهران ومشهد، تاشکند ودهلی سرمایه گذاری گردیدند.»

اشتباه سوم: خصوصی سازی اقتصاد دولتی یا تصدی های دولتی یکی دیگر از اقدام های ناجایز دولت افغانستان در زمان کرزی بود. به قول استاد مسعود در زمان آقای کرزی ۶۶ تصدی صنعتی دولتی با سابقه ده ها سال درحالی به خصوصی سازی رها شدند که سکتور خصوصی افغانستان به هیج وجه آماده جذب این سکتور نبود وتجربه لازم برای کنترول وادغام تصدی های دولتی را نداشتند. بنابراین با از میان رفتن ۶۶ تصدی دولتی هزاران کار گر بیکار شدند در حالیکه جای تولیدات همین تصدی ها به کالاهای خارجی خالی شدند.

اما رفعت خصوصی سازی در نظام تعلیمی وتحصیلی افغانستان را یکی از اقدام های موثر ودرخوروصف در زمان کرزی به کمک جهان میخواند. به عقیده او افغانستان در شرایط نوین به چنین خصوصی سازی نیاز مبرم دارد.

اشتباه چهارم: خزیدن به سوی اقتصاد منطقه ای یک اقدام ناکامی دیگر اقتصادی در زمان زعامت کرزی بود، به باور استاد مسعود اقتصاد های منطقه ای هرکدام به نوبه خود با مشکلات مواجه بودند که رفتن به سوی انها فاجعه ای اقتصادی سربریدن صنعت نو پای افغانستان را در دنبال داشت.

استاد علاوه کرد« سازمان های سارک وایکو که دو سازمان اقتصادی منطقه ای اند. متاسفانه اعضای سارک وایکو حرکت های قاتلانه را در برابر صنایع نوپای ما انجام دادند. چین، پاکستان وایران در واقع صنایع ما را سربریدند وجای پای دوباره به صنایع همسان خود شان باز کردند.»

اشتباه پنجم: خیال خام صنعت معادن یکی دیگر از عوامل نابودی اقتصادی افغانستان بود. افغانستان که فکر میکرد با روی کار آرودن صنعت معادن میتواند به همه مشکلات رسیده گی کند وبه کمک معادن، کشور را به پای صنعت استوارساخته میتواند، بازی خطرناک بازی گران منطقه ای مواجه شد. به قول استاد مسعود چین وهند وبرخی دیگر از کشور های منطقه بدلایل مختلف با این خیال افغانستان بازی کردند. در ابتدا افغانستان را به یک سرمایه هنگفت امیدوار ساختند در حالیکه هیجگاه تصمیم به کار صادقانه در سکتور معادن افغانستان را نداشتند.

وی تصریح میدارد«هند وچین با بازی های میان تهی در برابر هم پروژه ها را در دست گرفتند اماهیجگاه عمل نکردند وبه این اساس افغانستان را در تخیل به میلیاردها دالر رساندند.»

اشتباه ششم: یکی از اشتباهات جدی رهبری کرزی از میان برداشتن بانک های زراعتی، صنعتی ورهنی تجارتی بود. به قول استاد مسعود افغانستان درحالیکه از یک اقتصاد متمرکز ودولتی صدها ساله به اقتصاد بازار وخصوصی انتقال میکرد و موجودیت بانک های حمایتی بیش از هر زمانی دیگر نیاز بود، این بانک ها از بین برده شدند، این کار درواقع ناشی از نسخه اقتصادی خارجی بود که برمدل اقتصاد تجارتی سینگاپور وسایر کشورهای آسیای جنوبی برای افغانستان تجویز گردیده بود. وی می افزاید« درواقع همه این اشتباهات اقتصادی ناشی از یک حرکت اقتصادی بر مبنای اقتصاد بازار بدون اقتصاد دان بود.»

اقتصاد کوکنارو فساد یا اقتصاد سیاه:

بیکاری، فقر، مهاجرتهای ده به شهراز جمله ویژه گی های اقتصاد جدید افغانستان میباشد که در زمان کرزی بخصوص در دوره آخر زعامت اقای کرزی به تجربه گرفته شدند.

به گفته استاد مسعود نبود کار، نبود کلینیک، کم بود مکتب وسهولت های امروزی موجب شدند که دهقانان روستا ها را ترک کرده راهی شهرها گردند. به باور استاد این گونه مهاجرت ها که بدلیل بی توجهی حکومت مرکزی انجام میپذیرفت افغانستان را حتا درغله ونیاز های اساسی نیازمند تولیدات منطقه ای ساخت که این خفیف ترین ولی خطرناک ترین ضربه ای بود که براقتصاد نوپای افغانستان وارد گردید.

تولیدات تریاک افغانستان در زمان امارت طالبان تنها ۱۵۰ تن بود در حالیکه در زمان کرزی به ۸۵۰ تن رسید در حدود ۲۴۰ هزار هکتار زمین تحت کشت کوکنار رفت وافغانستان به حیث مولد ۹۰% تریاک مورد نیاز جهان عرض وجود کرد. به عقیده استاد رفع این معضل بیش از هر چیزی دیگری نیازمند مسدود شدن مارکیت ها امریکایی واروپایی محصولات کوکنارمیباشد در غیر آن دولت افغانستان به این زودی قادر به محو کشت کوکنار نخواهد بود.

گفتنی است که طی سالهای اخیر براساس ارقام تخمینی نزدیک به سه میلیون تن در افغانستان معتاد به مواد مخدر شده واین رقم در حال افزایش است.

احمد ضیا رفعت فساد اداری گسترده وشکل گیری اقتصاد مبتنی بر مواد مخدر در نظام سیاسی افغانستان را ناشی از سیاست قبیله ای اقای کرزی خوانده عقیده دارد که چندین حکومت دیگر نیز باید از این میراث کرزی رنج ببرد.

فساد اداری یکی دیگر از ویژه گی های اقتصادی دوره جناب کرزی بوده است که هنوز افغانستان به شدت از این پدیده زشت رنج میبرد.

استاد مسعود توزیع نا عادلانه قدرت را سبب توزیع نا عادلانه سرمایه توصیف کرده یکی از عوامل اساسی فساد اداری میداند. به گفته او ۹۰% از مردم افغانستان فقط ۱۰% از درآمد های ملی را میخورند درحالیکه ۱۰% از مردم افغانستان ۹۰% از درآمدهای ملی افغانستان را بدست میاورند.

قانونگذاری:

قانون اساسی جدید افغانستان در۱۲ فصل و۱۶۲ ماده درماه دلو سال ۱۳۸۲ رسما براساس حکم ریاست جهوری وقت توشیح شد که پس از آن، بر مبنای همین قانون اساسی دها قانون دیگرتدوین وتصویب شدند که از جمله دست آودهای مهم زعامت کرزی پنداشته میشود.

به گفته رفعت قانون اساسی جدید که برمبنای آن افغانستان جدید پایه گذاری گردید یکی از دست آوردهای کرزی بود وبرمبنای همین قانون اساسی بود که مذهب جعفری به رسمیت شناخته شد وفقه جعفری داخل نصاب آموزشی وتحصیلی افغانستان شد، این خود یک دست آورد تلقی میشود.

به عقیده رفعت به رسمیت شناخته شدن حقوق شهروندی در قانون اساسی جدید افغانستان نیزاز نکات مثبت دوره کرزی توصیف میشود، اما شکل دادن یک حکومت متشکل از تمام اقوام در ظاهر موجب شد که شکاف قومی در تمام لایه ها ی احتماعی وسیاسی بزرگ گردد که این نوعی ناکامی دموکراسی بود و روند ملت سازی درکشور را به تاخیر انداخت.

صلح وامنیت:

هرچند قوای مسلح افغانستان در زمان کرزی نظم وترتیب یافت واکنون کشور دارای ۳۵۰ هزار قوای نستبا مجهز است. ولی به باور رفعت با این همه افغانستان قادر نشد امنیت را تامین کند وثبات را استحکام بخشد.

او روند صلح آقای کرزی را به شدت مورد نقد قرار داد میگوید که سیزده ساله برنامه صلح کرزی بی نتیجه بود وپاکستان در مدت همین سیزده سال افغانستان را با مهارت تمام فریب داد وتامین امنیت را اجازه توفیق نداد.

نتیجه:

با این همه این نقد وارزیابی ها در مدت زعامت سیزده ساله کرزی هزاران کیلومتر جاده درافغانستان اعمارشدند، اکنون درحدود ۱۰ میلیون طفل افغان به مکتب میروند، کشور دارای یک ساختارمنظم سیاسی است، ده ها کانال تلویزیونی ورادیویی، صدها روزنامه وجریده صدها مطبعه وچاپخانه خورد وبزرگ خصوصی به فعالیت آغاز کردند.

اکنون افغانستان دارای بیش از ۳۴ دانشگاه دولتی ونزدیک به ۱۰۰ دانشگاه وموسسه تحصیلات عالی خصوصی است وسالانه بیش از ۱۰۰ هزار داوطلب تحصیلات عالی جذب تحصیلات عالی نهاد های دولتی وخصوصی میشوند.

نظام سیاسی مبتنی برمشارکت مردم، حقوق بشر، حقوق زن، انتخابات، پارلمان، قانون اساسی و. . .از جمله داشته های افغانستان امروزی است که در زمان زعامت کرزی به همکاری مستقیم جامعه بدست آمده اند.

خبرگزاری خاورمیانه، کابل افغانستان

منابع:

  1. مصاحبه با استاد سید مسعود، استاد دانشگاه وکارشناس اقتصادی افغانستان. حمل ۱۳۹۴
  2. مصاحبه با استاد احمد ضیا رفعت، استاد دانشگاه وکارشناس سیاسی افغانستان.حمل ۱۳۹۴
  3. مصاحبه با خان جان الکوزی، معاون هیات عامل اطاق تجارت وصنایع افغانستان. حمل ۱۳۹۴
  4. افغانستان، دفترمطالعات سیاسی وبین المللی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران، تهران، پاییز ۱۳۸۶

Author

About Author