تنشها برای به قدرت رسیدن و ماندن ؛ از عطا تا عبدالله و از حکمتیار تا کرزی
پروسه صلح و شورای عالی صلح یکی از پروژهها ناکام حکومت و خارجیها است که همواره بخاطر منافع خود از آن استفاده میکنند، آوردن حکمتیار به نام توافق صلح با حکومت توسط شورای عالی صلح یکی از برنامههای بود برای انتخابات آینده و استفاده از حکمتیار به حیث قوه فشار بر دیگر گروها؛ حال هم هر بار که بر حکومت فشار میاید حکمتیار کانفرانس مطبوعاتی برگزار میکند.
گلبدین حکمتیار که خود را رهبر حزب اسلامی میداند که هنوز هم در وزارت عدلیه این حزب به نام ارغندیوال ثبت و راجستر است همواره در پی انداختن نفاق بین اقوام است و در سخنرانیهایش همواره بحث تبعیض قومی را بیشتر دامن میزند و هر بار که کانفرانس مطبوعاتی برگزار میکند یا جنگ افغانستان را قومی میداند و یا به بزرگان یک قوم دیگر به نظر سبک میبیند که این کار حکمتیار واکنشهای زیادی را به همراه داشته است.
با ایجاد تنشهای میان بلخ و ارگ و ایجاد فضای مذاکره میان حزب جمعیت اسلامی و ارگ حال گمان میرود که حکومت از حکمتیار به حیث قوه فشار استفاده میکند و او را گفته اند که کانفرانس مطبوعاتی برگزار کند و میخواهند که به حزب جمعیت نشان بدهند که حزب اسلامی کنار حکومت است، اگر کنار بلخ حزب جمعیت ایستاده است.
با این صف بندیها چالشهای زیاد برای برگزاری انتخابات دیده میشود با اضافه این که تا حال حکومت موفق نشده است که شناسنامه توزیع کند و کارهای مقدماتی انتخابات پارلمانی که قرار است ۵ ماه دیگر بزگزار شود انجام نشده است برگزاری انتخابات یک چیزی نزدیک به محال ممکن است.
حکومت وحدت ملی که ابتکار جان کری وزیر خارجه اسبق آمریکا بود برای دو سال ایجاد شده که توافقنامه سیاسی را عملی کنند و با وجودی که سه سال از عمر این حکومت می گذرد هنوز این توافقنامه عملی نشده است و داکتر عبدالله عبدالله رییس اجراییه کشور هم خاموشی اختیار کرده است و برای حق مسلم خود کاری نمیکند.
این طرف جنرال دوستم، استاد عطا محمد نور، امیر اسماعیل خان، جنرال رازق، رحمت الله نبیل، ظاهر قدیر و… به صف اپوزیسیون پیوسته اند و با این صف که دیده میشود اوضاع سیاسی افغانستان قمر اندر عقرب است و تنها راه حل برگزاری انتخابات به زمان تعیین شده بدون تقلب که این هم از امکان بدور است.
به زغم حامد کرزی رییس جمهور اسبق افغانستان ایجاد لویه جرگه یکی دیگر از راه حلهای است که این طرح هم با مخالفت ارگ مواجه شد و با فرستادن هئیت به شهرک عینو مینه رییس جمهور کرزی خاموشی اختیار کرد ولی مشروعیت حکومت را با فشارهای به چالش مواجه ساخت.
رحمت الله نبیل رازهای دوران انتخابات را فاش کرد و داکتر اسپنتا هم کتاب خاطرات خود را چاپ کرد که در این کتاب کرزی بیشتر از هر کسی دیگر تعریف شده بود حتی جاهای که اسپنتا، کرزی را نقد کرده بود چنان ماهرانه بود که خواننده را مجذوب شخصیت کرزی میساخت.
با این همه فساد و مشکلات که در حکومت وجود دارد حکومت از هر طرف خود را درگیر ساخته است یک طرف جنرال دوستم، یک طرف کرزی، طرف دیگر نشست قندهار و طرف دیگر هم استاد محقق و درگیر شدن در افغانستان با این همه طرفها در یک زمان نه به سود حکومت است و نه به سود مردم؛ اما به سود کیست؟ چرا این همه درگیری در یک زمان؟
موضوع کرزی و غنی بیشتر از سیاسی، قومی است و درگیری قوم علجایی و درانی تاریخ دیرینه دارد و آوردن حکمتیار هم جز برنامه غلجاییها در ارگ بود وگرنه امکانات آمدن حکمتیار در زمان کرزی بیشتر بود حال یا کرزی نخواسته بود که حکمتیار افغانستان بیاید و حال حکمتیار نخواسته بود به یک درانی تسلیم شود در هاله از ابهام است.
حال با این همه مشکلات آیا انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری برگزار خواهد شد؟ آیا مشکلات در افغانستان کمتر خواهد شد؟ آیا این جنجال ها باعث افزایش داعش نخواهد شد؟ آیا جنگ قومی و سمتی درد ملت را دوا خواهد کرد.؟ این همه پرسشهای است که زمان پاسخ خواهد داد.
ندیم پارسینا