آینده فکری داعش؛ تلاش برای حفظ خلافت

ISIS-in-Farahداعش به صورت کلی به عنوان جزئی مهم و در عین حال محوری از جریان فکری و ایدئولوژیک جهادی تکفیری در سطح جهان محسوب می شود و به لحاظ مبانی و ریشه های ایدئولوژیک با جریانهایی مانند القاعده تفاوتی ندارد. با این حال برخی ویژگیهای ایدئولوژیک و اعتقادی این گروه مانند شیعه‌ستیزی، تمرکز بر دشمن نزدیک بجای دشمن دور، تکفیر گسترده و تسامح ناپذیری بالا و ایده خلافت در میان داعش از برجستگی بسیار بیشتری نسبت به سایر گروههای جهادی برخوردار بوده است. بر این اساس اهمیت مولفه‌های فوق در ایدئولوژی و نظام فکری داعش هر گونه تغییر در آنها در طی سالهای پیش‌رو را مهم جلوه می‌دهد. در مجموع به رغم پایبندی داعش به مبانی اعتقادی و ایدئولوژیک اصلی خود، احتمال وقوع تغییراتی در این عرصه دور از انتظار نیست. این تغییرات بیش از هر چیز به وضعیت جدید داعش در عرصه میدانی و رویارویی آن با واقعیت ها و معادلات جدید مربوط خواهد بود.

هر چند به نظر می رسد داعش در طی سال های آینده همچنان بر ویژگی شیعه ستیزی خود پافشاری کند، اما گسترش جغرافیایی احتمالی آن در سطح گسترده تری از کشورها، این گروه را وادار خواهد کرد تا در خارج از دو حوزه عراق و سوریه با تساهل بیشتری رفتار کند تا بتواند افراد و گروههای بیشتری را جذب نماید. به عبارت دیگر درحالیکه داعش در مرکز خلافت خود یعنی عراق و سوریه همچنان به روشهای انحصاری و نفی همکاری ادامه خواهد داد، در حوزه‌های پیرامونی مجبور خواهد بود که با تسامح و تساهل بیشتری رفتار کند.

تمرکز بر دشمن نزدیک بجای دشمن دور از جمله نقاط اختلاف بین داعش و القاعده بوده است. در حالی که القاعده بر غرب و به خصوص لزوم مواجهه با آمریکا تمرکز داشت، داعش بر دشمن نزدیک به خصوص شیعیان متمرکز شده است. اما این تمرکز به تدریج دچار روندی از تغییرات شده است، هر چند که اولویت دشمن نزدیک بر دور همچنان وجود دارد. مواجهه داعش و اقدامات هواداران آن در برخی کشورهای اروپایی مانند فرانسه و نگرانی کشورهای اروپایی و غربی از اقدامات خشونت آمیز احتمالی داعش در این کشورها نشانگر این است که این کشورها به عنوان دشمن دور نمی توانند همچنان بدون هیج دغدغه ای صرفا نظاره‌گر اقدامات این جریان باشند. بر این اساس محاسبات و پیش بینی های غربی نیز نشانگر تحولات تدریجی در ایدئولوژی داعش و توجه همزمان داعش به دشمن دور یعنی غرب است.

سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا اعلام کرده‌ اند که داعش، برخی فرماندهان خود را به عنوان پناهجو به کشورهای اروپایی اعزام می‌کند تا در اروپا به عملیات تروریستی دست بزنند. همچنین گزارشهایی از حضور هزاران اروپایی در عضویت داعش حکایت دارد. موضوعی که به مرور زمان گسترش بیشتری نیز خواهد داشت و چهارچوبهای فکری و ایدئولوژیک داعش را تغییر خواهد داد. موضوع مهم دیگر اینکه دیگر شیعه به عنوان تنها هدف داعش به عنوان دشمن نزدیک مطرح نخواهد بود. آنگونه که عملیاتهای اخیر داعش در کشورهای مختلف از جمله مصر و تونس نشان می دهد، داعش خود را برای موج جدیدی از حملات به حکومتهای عرب منطقه آماده می‌کند.

ایده خلافت که اکنون با گذشت بیش از یک سال از عملیاتی شدن آن تا حدی ماندگاری خود را حفظ کرده است، همچنان به عنوان نقطه ممیزه داعش محسوب می‌شود. ایده خلافت را می توان نقطه ثقل اصلی فکری و ایدئولوژیک داعش دانست که ابعاد مشروعیت بخش و عملیاتی مهمی دارد و در آینده نیز کماکان به عنوان محور اصلی ایدئولوژی داعش باقی خواهد ماند. این ایده همچنین به عنوان اولویت و نقطه برتر داعش نسبت به سایر گروههای جهادی تکفیری مانند القاعده تلقی می‌شود. سخنگویان داعش همواره تاکید دارند که آنها نمایندگان واقعی خط موسس القاعده اسامه بن لادن هستند و سازمان القاعده با شکل کنونی خود به رهبری ایمن الظواهری از مسیر خود منحرف شده است. ابومحمد العدنانی سخنگوی داعش تاکید دارد که رابطه بین داعش و القاعده رابطه بین یک سازمان با سازمان دیگر نیست، بلکه رابطه بین یک دولت و یک سازمان است و یک سازمان باید از دولت تبعیت کند. نوع نگاه العدنانی به ایده دولت را می توان به عنوان کلیدی برای فهم طرح داعش در عراق و سوریه قلمداد کرد.

با توجه به روند ذکر شده و نظر به محوریت ایده خلافت در ایدئولوژی و اندیشه‌های داعش به نظر می رسد در سالهای پیش رو حفظ و تداوم خلافت همچنان از ایده های محوری داعش باشد، با این حال داعش از توسعه ایده خلافت به صورت غیرمتمرکز در برخی حوزه های مهم مانند شبه جزیره عربستان و شمال آفریقا نیز حمایت خواهد کرد. در مجموع ایده خلافت به دلیل کاربردهای ایدئولوژیک و عملیاتی برای داعش و به خاطر اولویت بخشیدن به این گروه در رقابت با سایر گروههای جهادی تکفیری نمی تواند از سوی این گروه نادیده گرفته شود.

Author

About Author