پناهجویان افغانستان، رانده از خانه و بی سرپناه در غربت

018819726_30300وضعیت اسفناک پناهجویان افغانستان در کشورهای غربی به شکلی است که این شهروندان کشور نه در غربت غرب جایی دارند و نه در وطن، بطوریکه در بازگشت به وطن مشکلات زندگی در کمین آنها است.

قبل از شروع بحران سوریه؛ افغانستان بزرگ ترین کشور مهاجرفرست در جهان بود؛ اما پناهجویان افغانستان اکنون در برزخ ماندن در وضعیت سخت اروپا و یا بازگشت به وطن معلق مانده اند.

در ۳۶ سال گذشته پناهجویان افغانستان مترصد آن بوده اند که به محض عادی شدن اوضاع و برقرار شدن صلح به وطن برگردند؛ اما شرایط بی مدیریتی در کشور، این شرایط را تغییر دارد.

اکنون بیش از ۱۸۰ هزار شهروند کشور تقاضای پناهندگی به اروپا داده اند و از این میان فقط حدود هزار نفر برای بازگشت به کشور اظهار تمایل کرده اند که در صورت ثبات و عدالت در کشور به وطن بازگردند؛ اما همین که این پناهجویان به وطن بازگشتند، دور تازه درگیری ها در کشور کلید خورد.

با عقب نشینی رژیم سرخ شوروی در سال ۱۹۸۹ از افغانستان و سقوط دولت کمونیست افغانستان در سال ۱۹۹۲، بیش از دو میلیون پناهنده افغانستان مقیم پاکستان و ایران داوطلبانه به وطن بازگشتند؛ اما در همان حال جنگ خانمانسوز داخلی در افغانستان آتش گرفت و همه امیدها برای برقراری صلح و ثبات در کشور برباد رفت و دوباره موجی جدید از مهاجرت در کشور آغاز شد.

در مقاله ای در نشریه جاپانی دیپلومات آمده است که کشورهای اروپایی در تلاش هستند به هر نحوی که شده، پناهجویان افغانستان را که در صف انتظار دریافت پناهندگی هستند به وطنشان بازگردانند. انبوهی از این پناهجویان در اردوگاه های دو کشور پاکستان و ایران سکنی داده شده اند.

در ادامه مطلب آمده است: «اما جمع انبوهی از این پناهجویان که به وطن بازگشته اند در شرایط سختی بسر می برند. آنها دارایی و اموال غیر منقول خود مانند خانه و زمین را در بازگشت به وطن از دست داده اند و اینک در اعاده آنها با مشکلات دشواری مواجه هستند.»

۱۰ سال پیش قانونی تصویب شد که بر اساس آن هر شهروند مهاجر در صورت بازگشت به وطن می تواند املاک و مستغلاتی را که پیش از مهاجرت داشته است اعاده کند؛ اما این وعده و قانون نیز به مانند صدها قانون دیگر از سوی دولتمردان «زیرپا» شد.

کشورهای اروپایی از جمله آلمان، پناهجویان افغانستان را به عنوان پناهجویان اقتصادی می شناسد؛ نه آوارگان جنگی. در این شرایط  با حل مشکلات این کشورها از لحاظ جذب نیروی کار؛ رهبران این دولت ها دیگر ملزم نخواهند بود به این افراد پناهندگی اعطا کند.

اما افغانستان هایی هم که به دلیل سیاست های غلط و مغرضانه رهبران اروپایی، دوباره به وطن باز می گردند در بلاتکلیفی بسر می برند.

یک گزارش مطالعاتی که چندی پیش از سوی «شبکه تحلیلگران افغانستان» نشر شد به مشکلات پناهجویانی که به وطن باز می گردند اشاره کرده است.

از جمله مشکلات مهم این افراد اعاده اموال و دارایی های منقول و غیر منقول شان بوده است.

با وجود آنکه قوانین و آئین نامه هایی که در این زمینه تصویب شده؛ اما این اموال و دارایی ها به این افراد عودت کننده، داده نمی شود.

گزارش فوق اشاره می کند که افغانستان در چند دهه اخیر هرگز رنگ آرامش به خود ندیده است تا ساز و کارهای قانونی در مورد تعیین مالکیت اراضی تدوین شود. در این مدت قوانین کشور هم تغییر کرده است و وضعیت بشدت آشفته شده است.

تصرف کنندگان این اموال نیز حالا اسنادی در اختیار دارند که از مدعای مالکیت آنها بر این اموال دفاع می کند.

قانون مصوب سال ۲۰۰۱ تمام حقوقی که مردم از طریق اصلاحات ارضی در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ کسب کرده اند را ملغی اعلام می کند.

مشکل دیگر این است که بسیاری از پناهجویان هرگز زمینی نداشته اند که اکنون روی آن کار کنند.

تا سال ۲۰۱۴ از دو میلیون مهاجر تخمین زده شده افغانستانی بازگشته به کشور فقط ۲۶۶ هزار نفر تقاضای دریافت زمین کرده اند و از این تعداد فقط با تقاضای ۵۷ هزار و ۵۰۰ نفر موافقت شده است و از این میان هم تعداد اندکی قباله زمین هایشان را که هم اکنون در دست تصرف کنندگان عدوانی است، دریافت کرده اند.

از سوی دیگر، ناامنی که دلیل عمده بسیاری از پناهجویان برای ترک کشور بود، بیشتر شده و آن عده از پناهجویان که دوباره به کشور بر می گردند، این مشکل را بیشتر از زمان ترک کشور مشاهده می کنند.

حالا مناطق کمی در کشور امنیت دارد و سفرهای زمینی آرام نیز به رویایی برای شهروندان کشور تبدیل شده است و بازگشت کننده گان تمام این مشکلات را در کنار بیکاری مفرط به تجربه می گیرند.

بازگشت به افغانستان و شروع دوباره زندگی در این کشور کار چندان ساده ای نیست، حتی برای شهروندانی که در آرزوی بازگشت به وطن اند، دقیقا به مانند پناهجویانی که در کشورهای اروپایی و یا اردوگاه ها به سر می برند.

Author

About Author