ناآرامی روانی زنان و دختران کندز!

151008042630_afghan_people_displaced_from_kunduz_province_512x288_afpچهارده روز از سقوط شهر کندز به دست طالبان میگذرد و از آن زمان تا حال، این شهر و مردم آن شاهد جنگ های شدید در طول شبانه روز هستند.

هرچند گفته می شود که نیروهای دلیر امنیتی، بخش های زیاد و استراتیژیک این شهر را دوباره به تصرف درآورده اند؛ اما هنوز هم طالبان در بخشهایی از شهر حضور دارند و این شهر ناآرام است.

در ابتدای حضور طالبان در این شهر، مقام های حکومتی از هرگونه ابراز نظر در مورد جنایت ها و فجایع رخ داده در کندز و بر مردم این شهر خودداری کرده بودند؛ اما بعد از چند روز ریاست جمهوری با نشر خبرنامه ای، از فجایع و جنایت های طالبان یاد کرده و رفتار آنها را نکوهش کرد.

اما موضوع کندز به این ساده گی و راحتی ها و بی توجهی ها نبود و کم کم، خبرهای نشر شده از کندز از شکل و شمایل سیاسی بیرون شده و خبرهای سیاسی «تحت الشعاع» خبرهای اجتماعی قرار گرفت.

فرار مردم کندز به ولایت های همجوار، مشکلات مهاجرین کندز در پیشواز از فصل سرما در مکانهایی که در ولایت های همجوار اسکان داده شده اند، وضعیت خراب مردم شهر کندز از ناحیه عدم دسترسی به مواد اولیه و غذایی، تعطیلی ادارات و مکاتب شهر کندز و سرگردانی مردم در روزهای جنگی این شهر و از همه بدتر نشر خبرهایی مبنی بر تجاوزهای جنسی بر زنان و دختران این ولایت در شهر و خوابگاه (لیلیه) دختران دانشگاه این ولایت، از جمله مشکلاتی است که مردم این ولایت در روزهای جنگی به تجربه گرفتند.

خبرها و مشکلات دیگر در زمان جنگ، موضوعی عادی به نظر می رسند؛ اما نشر خبرهای تجاوز جنسی بر زنان و دختران، نمی تواند عادی باشد و در کنار این که یک تراژدی است، موضوعی روحی، روانی و اجتماعی است که نسبت به دیگر مشکلات، عواقب ناگوارتری به دنبال دارد.

تلاش رسانه ها در نشر خبرهای جنگ ولایت کندز درخور تحسین و قابل قدر است؛ اما نشر خبرهایی مبنی بر تجاوز جنسی بر زنان و دختران این ولایت به ویژه در لیلیله دانشگاه، نمی تواند بجا باشد، شاید رسانه ها در راه خواسته اند در رقابت بر دیگر رسانه ها پیشی بگیرند؛ اما باید به عواقب این خبرها نیز واقف بود.

دیگر هیچ دختر کندزی از دید دیگر مردم مورد اعتماد نیست و به دختران و زنان این ولایت با چشم شک و تردید دیده می شود و تمام دختران و زنان این ولایت به ویژه دختران لیلیه، از این حادثه متاثر خواهند شد.

این دختران و زنان شاید دیگر به جرات نتوانند خود را از کندز معرفی کنند؛ چون همان شک تجاوز را بر گفته های خود خواهند دید و هر دختر نسبت به دختر دیگر در لیلیه مشکوک خواهد بود و این مشکل، روان مردم ولایت کندز به ویژه زنان و دختران این ولایت را خواهد آزرد.

داکتر میراکرم، استاد دانشکده روانشناسی دانشگاه کابل در گفتگو با خبرگزاری خاورمیانه اظهار داشت که این فجایع نوعی استرس و افسردگی در بین مردم به ویژه دختران و زنان ایجاد می کند.

به گفته وی، حادثه کندز یک «درامه» بد است و تداعی آن باعث تخریش افکار و روان مردم این ولایت و سراسر کشور می شود و نشر خبرهایی مبنی بر تجاوز بر دختران و زنان، بالای آینده این قشر تاثیرگذار است.

بر اساس گفته های میراکرم، استرس ها و افسردگی ها برخاسته از این فجایع، خانم ها را متضرر می سازد و اگر تداوم یابد و هر لحظه باعث بازگو شدن این ننگ به زنان شود، زنان و دختران متضرر، حتی به سمت خودکشی نیز می روند.

به باور وی، مردم باید با این فجایع به شکل اصولی برخورد کرده و با متضررین آن نیز رفتار انسانی داشته باشند و در مرهم گذاشتن برای آنها، همکاری کنند.

این استاد روانشاسی همچنین تصریح کرد که زنان و دختران متضرر می توانند برای آرامش خود به داکتران روانشناس مراجعه کرده و بعد از تداوی به زنده گی عادی شان بپردازند.

در عین حال، فوزیه یفتلی، عضو شورای ولایتی کندز در گفتگو با خاورمیانه اظهار داشت که روحیه دختران و خانم های شهر کندز آرام نیست.

وی که با حالتی بغض گرفته صحبت می کرد افزود :«اصلا حال خوبی ندارم و توان صحبت کردن با کسی را هم ندارم، همانطور که دختران و زنان کندزی نیز توان و روحیه صحبت کردن با دیگران را ندارند و در کنجی پناه برده اند.»

بر اساس معلومات منبع، اگر فجایعی که در رسانه ها گفته شده، حقیقت داشته باشد و یا خیالی باشد، در هر دو صورت، بالای روحیه و روان دختران و زنان کندز تاثیرگذار بوده است و آنها را منزوی ساخته است.

با این حال، زنان که از گذشته مورد بی مهری ها در افغانستان قرار گرفته اند، حال نیز با تجربه این گونه مشکلات و حادثات روانی، باید همیار و حمایت کننده گان خوبی داشته باشند تا بتوانند این مشکل کلان را پشت سر بگذارند و آله دست شماری افراد سود جو قرار نگیرند.

آینده دختران و زنان کندز به مانند آینده تمام دختران و زنان افغانستان است و نباید مورد بی مهریهای اینچنینی قرار گیرند که آینده ناتضمین آنها را بیشتر از پیش خدشه دار سازد.

از سوی دیگر، بر رسانه های کشور است تا پیش از نشر هر خبر، به عواقب آن نیز دقت کرده و با نشر خبری، آینده یک قشر آسیب پذیر را پیش از رسیدن آسیب، با صدمه روبرو نکند.

Author

About Author