پس از شکایتها، انتقادها و عدم توجه فرد اول حکومت به خواستها و گفتههای سران بزرگ جهادی شمال، اینها در ترکیه جمع شده و ائتلاف جدیدی را تشکیل دادند.
در ابتدا، جنرال دوستم به عنوان معاون اول رئیسجمهور بعد از چند سفر به جوزجان و حضور در جبهههای جنگ، از کمین مخالفان جان به سلامت برد؛ اما «احمد ایشچی» مشکلی بدتر از کمین مخالفان شد و باعث گردید تا جنرال دوستم افغانستان را ترک کرده و به ترکیه پناه ببرد.
بعد از جنرال دوستم نوبت به برکناری احمدضیا مسعود، نماینده ویژه رئیسجمهور در حکومتداری خوب رسید و شکایتهای بعد از برکناری وی از انحصارگری قدرت در ارگ عدم داشتن صلاحیت.
عطامحمد نور، والی بلخ نیز که بعد از دو سال بلاتکلیفی به عنوان والی تعیین شد بعد از گذشت مدتی، لب به شکایت باز کرد و پس از امتیازطلبی و گذاشتن شروط برای دولت، مدتی سکوت کرد؛ اما در روز عید فطر یک بار دیگر از دولت شکایت کرده و خواهان تجدید نظر جدی در ارگانهای امنیتی شد.
صلاحالدین ربانی، سرپرست وزارت امور خارجه و رهبر حزب جمعیت اسلامی بعد از حملات خونبار کابل به ویژه حمله بر مراسم نماز جنازه «سالم ایزدیار» که رهبران این حزب را هدف قرار داد، به صورت علنی و شدید از حکومت انتقاد کرد.
حاجی محمد محقق نیز از دیگر رهبران پرنفوذ جهادی بود که در مصاحبه با رسانهها از انحصارگری قدرت در ارگ و عدم کارایی و داشتن قدرت اجرایی، ریاست اجرائیه؛ به صورت رسمی به جمع ناراضیان از ارگ پیوست.
حال و با گذشت چند روزی از پشتسر گذاشتن روزهای ناامن و وحشتناک کابل، این رهبران جهادی که پایگاه اصلی آنها در شمال کشور است، به ترکیه و محل اقامت جنرال دوستم رفتهاند و ائتلاف جدید تحت نام «نجاتافغانستان» را تشکیل دادهاند.
شاید این ائتلاف بعد از آنکه عطامحمد نور و جنرال دوستم در ابتدای سال گذشته درگیریهای شدید لفظی داشتند دور از انتظار به نظر میرسید؛ اما انتقادها و شکایتها به حدی بود که «ناممکن» را «ممکن» ساخت.
به عبارت دیگر، دور ماندن از حکومت و بیصلاحیت بودن در جمع حکومتیها از جمله عمدهترین عواملی است که رهبران ناراض را در کنار هم جمع کرده است.
هرچند که «نجاتافغانستان» در نخستین بیانیهاش اعلام کرده که به هیچوجه خواهان فروپاشی دولت فعلی نیست؛ اما خواستههایی به شکل تهدید دارد و گمانهزنیها حاکی از آن است که این رهبران با تجربه که پیشینه پرفراز و نشیب اتفاق و بیاتفاقی را با هم گذراندهاند، برای پیشبرد امور سیاسی و بیرونرفت از «فشار و انزوای» فعلیشان که رئیسجمهور غنی را عامل آن میدانند، دست به ایجاد این ائتلاف زدهاند.
این چهرههای با نفوذ جهادی و سیاسی که با اتفاقات رخداده از اعتمادشان به رئیسجمهور ناراضی به نظر میرسند به دنبال آن هستند تا با ایجاد ائتلاف «نجاتافغانستان» امیدهای از دست رفتهشان را به دست آورده و جبههای واحد (اپوزیسیون) در برابر ارگ باشند.
جنرال دوستم، عطامحمد نور، محمد محقق، صلاحالدین ربانی و حتی احمدضیا مسعود همانطور که از بانفوذان سیاسی و جهادی هستند، در بین اقوامشان نیز نفوذ خوبی دارند که اگر بخواهند مردم را به راحتی بسیج کرده و ثبات سیاسی فعلی که به خاطر حوادث پیش از عید سعید فطر شکننده شده بود را «شکنندهتر» بسازند.
اما اعلامیه آنها نشان داد که فعلا به دنبال براندازی حکومت نیستند و تنها میخواهند که صلاحیتهای معاون اول به او (جنرال دوستم) برگرداننده شود و توافقنامه حکومت وحدت ملی در مورد صلاحیت وزیران و معاون ریاست اجرائیه به صورت کامل رعایت شود.
از سویی هم پیش از این هرکدام از این رهبران به تنهایی در مورد انحصار قدرت در ارگ واکنش نشان داده و یا انتقاد کرده بودند؛ اما به هیچکدام از انتقادها و تهدیدهای پشت سر آن، توجهی نشد و حالا این رهبران به دنبال آن هستند تا به صورت واحد و همهجانبه با انحصار قدرت که خودشان مدعی آن هستند، ایستادهگی کنند.
حال هرچند که در سخنان و اعلامیه نخستین «نجاتافغانستان» از فروپاشی حکومت وحدت ملی بیان نشده و از آن به نوع «نرمی» حمایت نیز شده است، اصل ایجاد این ائتلاف با حضور ناراضیان از حکومت، میتواند نظام سیاسی را بیثبات بسازد.
به هر صورت، این ائتلاف بدون اینکه نامی از «براندازی» حکومت برده باشد، میتواند با تصمیم در انقره، تهدیدی در کابل باشد که حالا یک رهبر جهادی دیگر به نام «گلبدین حکمتیار» را نیز در خود میبیند که به یقین اهداف عمده و جدی در سر دارد.
در هر صورت و با حضور طالبان مسلح و گروه تروریستی داعش در افغانستان و انجام خونینترین و وحشتناکترین حملات در افغانستان، نیاز جدی به مدیریت شرایط و نظام است تا مردم نگران آیندهشان نباشند و باید دید که اعلام موجودیت ائتلاف «نجاتافغانستان» بر نگرانیها میافزاید و یا اینکه به مدیریت شرایط و نظام مدد میرساند؟