حزب اسلامی افغانستان یکی از احزاب است که رهبرش اش همسان رهبران گروههای هراس افگن شامل لست سیاه امریکا بود که سالها در کمپ شمشتوی پاکستان زندگی میکرد و بارها مسئولیت حملات انتحاری را این حزب به عهده گرفته بود.
با گذشت سالها و روی کار آمدن حکومت وحدت ملی این حکومت حکمتیار را شامل پروسه صلح کردند و برای نخستین بار در ولایت لغمان ظاهر شد و این ظاهر شدن به ضرر این حزب تمام شد.
حکمتیار که رهبر این حزب است باری به رسانهها گفته بود که از این که در لست سیاه امریکا استم احساس افتخار میکنم و در جای دیگر هم گفته بود که از امت محمد نباشم که تا یک عسکر امریکایی در افغانستان باشد آنجا بروم.
با این اظهارات حکمتیار در میان عوام و کسانی که مخالف دولت و حضور نیروهای خارجی بودند جای پای باز کرد اما با پیوستن حکمتیار به پروسه صلح و بدنه حکومت خیلی از طرفدارانش از این رهبر روی گشتاندن و حال با این رهبر جهادی چیزی بنام تعهد ندارند.
حکمتیار قبل از اینکه به پروسه صلح بپیوندد و در شروع ظهور گروه تروریستی داعش در افغانستان از این گروه پشتیبانی کرد و به این گروه میخواست که بیعت کند که از سوی این گروه پذیرفته نشد.
حزب اسلامی حکمتیار که قبلاً برضد حکومت افغانستان ونیروهای خارجی می جنگید گفته بود که در صورت جنگ میان طالبان و افراد وابسته به داعش،از داعش حمایت خواهد کرد.
همچنان حزب اسلامی حکمتیار”طالبان،کمونیست ها و شورای نظار” را گروهای “سوگند خورده” برضد خود خطاب نموده است.
حزب اسلامی حکمتیار نخستین گروهی است که از داعش در افغانستان رسمآ اعلام حمایت می کرد.
حال با گذشت یک سال از این حمایت و آمدن حکمتیار به کابل و وارد شدنش به جریانات سیاسی حاضر گفته میشود که افراد حزب اسلامی که در حملات هراس افگنانه دست داشتند و یا با طالبان پیوسته بودند این روزها با داعش پیوسته اند و بیرق داعش را در بعضی از ساحات شمالشرق بلند میکنند.
محمدعمر فرمانده پولیس ولسوالی درقد به خبرگزاری خاورمیانه گفت، ساعت شش و نیم صبح روز پنجشنبه ملاشمس الدین در منطقه “چهارراهی نورخیل” بیرق گروه داعش بلند شده کرد که پس از آمدن یک سرگروپ طالبان بنام “جبارک” دوباره پایین آورده شده است.
وی میگوید، افرادی که پرچم داعش رابلند کرده اند، تعداد شان به ۲۰ تن میرسد و سوابق حزب اسلامی دارند و پیش ازین در گروه طالبان مسلح فعالیت داشتند.
ما در تماسی که با سخنگویان حزب اسلامی داشتیم آنها اظهار بی اطلاعی کردند و برای ما جزئیات ندادند.
این در حالیست که از روز ظهور حکمتیار در لغمان تا امروز همواره بحثهای نفاق افگنانه را مطرح کرده است، گاهی در مورد زبان یک قوم بزرگ ابراز نظر میکند و گاهی هم بر فرماندهان جهادی احزاب دیگر میتازد که این کار خشم مردم افغانستان را بر انگیخته است.
این خشم به سرحد بلند رفت که جوانی در هرات بوتهای خود را هنگامی به طرف حکمتیار پرتاب کرد، گلبدین در حال سخنرانی در یکی از مساجد شهر هرات بود که واکنشهای رسانههای ملی و بین المللی را به همراه داشت.
همچنان حکمتیار بارها مخالفت خود را بر ضد قوم هزاره ابراز کرده است، حکمتیار در پیام تبریکی عیدی خود در سال ۱۳۹۲ نوشته است « بزودی روزی فرا خواهد رسید که”هزاره ها” به هیچ کنارکشور پناه گاه نخواهد داشت.»
در ادامه این پیام آمده است که موسسات نشراتی، صوتی و تصویری در دست یک چند حلقه مزدورقرار گرفته است، هم اکنون بلخ، بامیان و دایکندی مانند ایالت های مستقل اند، دایکندی از نظر نفوس کمتر از بیساری از ولسوالی جنوب کشور است اما دالر های ایران و افراد منصوب به امریکایی ها در ارگ را مجبور به این کرد که به گونه ولایت قبول شود.
با این ابراز نظر که حکمتیار در مورد هزاره کرده امکان ندارد که طرز تفکرش تا حال عوض شده باشد و با این طرز تفکر که حکمتیار داشت و احتمالاً که دارد چطور میتوان به وحدت ملی باورمند بود؟