کامرون در هلمند برای فوتبال آمده بود ؟

خبرگزاری خاورمیانه / میز امنیت – بین الملل

فرش سرخ دیپلماسی کشور در این یک ماه گذشته زیر سم ستوران دیپلمات های یل گونه غربی به پهن دشتی به پهنای بکوا چی میگویم نه به تعبیر فردوسی زمین شش و آسمان گشت هشت ـ گردیده است . تسلسل دنباله دار دیدار دیپلمات های ارشد جهان غرب برای به زانو در آوردن کرزی برای امضای پیمان تقریبا به بن بست تاریخی خویش می انجامد .

چنانچه شاهد مدعای ما سفرهای پشت سرهم کری و دابنز و رایس وهگل و بالاخره کامرون اگر چه پوشش و عناوین مختلفی داشتند ولی روی همرفته بر محور امضای پیمان میچرخیدند . دیوید کامرون اگر چه در آستانه عید کریسمس و برای دیدار عیدی گویا وارد هلمند شد و با سر بازان کشورش در این ولایت آشوب زده دیدار کرد اما نتوانست در پیوند با امضای پیمان برخورد منفعلانه داشته باشد و از آدرس کشورش فاش کرد که این امضاء تحقق یافتنی است

انگلیس جزء معدود کشور هایی است که خط مشی سیاسی و دیپلماسی اش در افغانستان بر اساس تجربه های تاریخی استوار است و بحران افغانستان را براساس نگرش تجربی که از افغانستان دارند مدیریت می کنند .

این یعنی مدیریت بحران بر مبنای تجارب تاریخی یکی از شگردهای معقول است که انگلیس در تمام جهان روی آن حساب بازکرده است انگلیس تنها کشوری بود که بعداز فرو پاشی امارت اسلامی در کشور سیاست های خارجی اش را بر مبنای روحیه بیگانه ستیزی افغانها استوار ساخت و بیشتر درهلمند جنگ با طالبان را کنار گذاشت و شاید برای اولین باردر کشور سیاست مذاکره با طالبان را برسیاست جنگ علیه آنها ترجیح داد وپایه گذاری کرد چنانچه بعد اطاق فکر حاکمیت افغانستان این پارادایم سیاسی را بر گزید و طالبان را برادران ناراضی لقب دادند و تا اینک روی مصالحه با طالبان حساب باز کرده اند .

انگلیس سابقه دو جنگ تاریخی با افغانهارا دارند و تجربه شکست از افغانها را نیز در کارنامه شان دارند و همچنان فروپاشی واضمحلال سیاسی شوروی را در حافظه تاریخی خویش ثبت کرده اند .

لذاست که بیشتر رویکرد غیر نظامی را در کشور اختیار کرده اند و در ولایت هلمند تا جایی نبض آرامش نسبی را به دست گرفتند هلمندی که یکی از پایگاه های مهم طالبان در کشور به شمار می رود فعلا در سایه مدیریت مبتنی بر تجارب تاریخی انگلیس کمافی السابق دست خوش بحران امنیتی نیست .

انگلیس بعداز نشست های بن در کشور بیشتر سیاست میان جیگرانه را داشته تا یورشی مابانه چنانچه دیدیم که بالاخره بعداز گذشت چند سال تمام جهان به این مهم دست یازیدند که جنگ با طالبان بحران آفرین است باید به سوی طالبان دست دوستی دراز کرد و حتی پا را فراتر از انگلیس گذاشتند و پروژه های تجزیه کشور را در دستور کار قرار دادند و ایجاد دفتر سیاسی برای طالبان در قطر و ترکیه و عربستان را مد نظر گرفتند .

امتیاز های بزرگی را در گرو دوازده سال در گیری با طالبان در طبق اخلاص گذاشتند و به طالبان پیشکش کردند در صورتیکه اگر از اول از طالبان بزرگنمایی جهانی نمی شد و تقریبا چهل کشور در مصاف با آنها قرار نمی گرفت طالبان منزوی حاضر بودند با به اختیار گرفتن یک کرسی در کابینه دولت بسنده کنند .

شاید هم پروسه های مبارزه علیه تروریسم و تحقق دموکراسی و تحقق صلح تا این حد تو خالی به نظر نمی رسد و تاوان آن بر مردم مظلوم ما تحمیل نمی شد . مگر اینکه نقشه های بلند مدت در کار باشد و دست های پیدا و پنهان داخلی و خارجی در صدد تشدید بحران در کشور باشند . علی ای حال از قرائن بر میاید که این کش و قوسها و تعیین ضرب الاجل ها برای نهایی شدن پیمان و متعاقبا تمدید این مهلت ها و درامه بازی های کرزی مبنی بر تداوم ناز و کرشمه برای دادن بله به غربی ها فیلم بازی میماند که فرجامش را به خوبی میتوان حدس زد .

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *