ایران و سعودی ؛ منطقه را تغییر میدهند ؟

اختصاصی خبرگزاری خاورمیانه / میز تحولات منطقه – میز ترجمه

منبع : تشرین آنلاین

گفته می شود دولت عربستان سعودی برای مراسم حج، دعوتنامه رسمی به حسن روحانی ریاست جمهوری اسلامی ایران ارسال داشته است. بنابراین، در فاصله ای کمتر از یک ماه دیگر، حسن روحانی مهمان عربستان سعودی خواهد بود. در این باره دو گمانی زنی وجود دارد:

یک گمانه زنی این است که عربستان سعودی هر ساله مقامات بلند مرتبه کشورهای اسلامی را به موسم حج دعوت می کند و دعوت آقای روحانی هم در همین حد است.

گمانه زنی دیگر هم حاکی از این است که در شرایطی که روابط میان ایران و عربستان دچار تنشهایی شده است، این دعوت حکومت سعودی از رئیس جمهور دولت تدبیر و امید اهداف دیگری غیر از اداء فریضه حج دارد و فرصتی است تا طرفین در مورد مسائل مهم و مورد اختلاف، با هم مذاکره نمایند.

گمان می رود که استقبال ریاض از انتخاب حسن روحانی به عنوان ریاست جمهوری اسلامی ایران و ارسال پیام تبریک به وی و نیز تصریحات حسن روحانی در مورد ضرورت تحسین روابط با کشورهای همسایه و مخصوصا عربستان سعودی، این نظر را تقویت نموده است که روابط میان این دو کشور در سالهای آتی، رو به بهبود نهد. و این دعوت هم ممکن است گام آغازینی جهت بهبود روابط میان این دو کشور باشد. در هفته های اخیر تحولاتی در منطقه خاورمیانه رخ داده است که حاکی از نفوذ و تأثیر گذاری کشور جمهوری اسلامی ایران در منطقه است و ممکن است تا فرا رسیدن سفر آقای روحانی، تحولات دیگری از این قبیل رخ دهد. بنابراین دولت عربستان سعودی هم اکنون دریافته است که برای حل مسائل منطقه خاورمیانه به همکاری ایران نیاز مبرم دارد و بهترین راه چاره این است که با دولت ایران بر سر منافع مشترک به تفاهم رسیده و تا جایی که امکان دارد، اختلافات را کنار بگذارد و تنشهایی را که در سالهای گذشته بر روابط دو کشور سایه افکنده بود را از میان بردارد.

بنابراین، می توان گفت که عوامل زیادی وجود دارد که دولت سعودی را وادار می سازد تا این شکاف و تنشهای بوجود آمده میان خود و ایران از بین ببرد. در این سطور به چند عامل اشاره می کنیم:

یک- اولین عاملی که عربستان سعودی را بر آن داشته است تا به فکر گشودن صفحه جدیدی در روابط خود با ایران باشد، این است که حکام سعودی این حقیقت را به خوبی دریافته اند که امریکای امروز همان امریکای دیروز نیست. امریکای دیروز امریکایی بود که نیروهای نظامی اش تمام منطقه را پر کرده بود و مملکت عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس هم به حمایت این نیروها دلگرم بودند. اما امریکای امروز امریکایی هست که بعد از شکست نظامی و سیاسی که در منطقه متحمل شده است، تلاش دارد تا هرچه سریعتر نیروهای خود را از منطقه خارج کند. و خروج نیروهای امریکایی از منطقه مسلما به نفع عربستان سعودی نیست بلکه به نفع ایران اسلامی است که در تمامی زمینه ها، از جمله در زمینه نظامی به پیشرفتهای چشمگیری دست یافته است.

دو- شکست ائتلاف ترکیه – قطر که برای مدیریت جریان بهار عربی، صورت گرفته بود و عربستان سعودی هم با دلارهای نفت خود آن را تمویل می نمود، ثابت کرد که رؤیای عربستان سعودی برای به دست گرفتن رهبری جهان عرب، در نهایت با حوادثی که در مصر بوجود آمد، به کابوس بدل شد. و کوتاه آمدن عربستان در مقابل تحولات مصر، با هیچ تلاشی جبران پذیر نخواهد بود.

سه- ائتلاف ترکیه – قطر و همکاری عربستان سعودی در نابود کردن دولت قانونی سوریه به شکست انجامید. و کمکهای بی دریغی که عربستان سعودی به گروههای تروریستی و تکفیری در سوریه نمود، نه تنها نتوانست کاری از پیش ببرد بلکه تفوق و نیرومندی ارتش سوریه را به اثبات رساند. بنابراین، حکومت سعودی به این نتیجه رسیده است که باید قواعد بازی را تغییر دهد و همانطور که موسکو، با ارائه راه حل نابودی سلاحهای شیمیایی سوری، باعث نجات اوباما از تنگنای سیاسی شد، همانطور هم، تهران می تواند عربستان سعودی را از این تنگنایی که در آن مانده است، رهایی بخشد.

چهار – ناکام بودن راهکار سعودی در مورد حمله نظامی امریکا به سوریه، که طراح آن امیر بندر بود، جریانهای میانه رو سعودی را بر آن داشته است تا ابتکار عمل را به دست گرفته و افرادی همچون بندر را که همیشه طرحهای تنش زا و خطرناک را روی میز دارند، کنار بزنند. و با دید تازه ای سیاستهای خود را در قبال منطقه خاورمیانه و کشورهای همسایه مورد بازبینی قرار دهند تا شاید بتوانند نظام متزلزل آل سعود را از فروپاشی نجات دهند.

موفقیت آمیز بودن طرح روسیه برای جلوگیری از حمله نظامی امریکا به سوریه، یک دگرگونی درصحنه بین الملل به وجود آورد و ثابت کرد که امریکا تنها بازیگر صحنه بین الملل نیست و حتی مؤثر ترین بازیگر هم نیست. بلکه روسیه و ایران و چین، بازیگران فعال در صحنه بین الملل هستند. وقتی که اوباما برای پایان دادن به دشمنی و تنش میان کشور خود و ایران تلاش می کند و از آن سوی دنیا، به ریاست جمهوری اسلامی ایران نامه می نویسد و خودش هم اعلام می کند که چنین کرده است، آیا عربستان سعودی که از جمله کشورهای منطقه بوده، و منافع مشترک زیادی با ایران دارد، در این کار تردید خواهد نمود؟

عربستان سعودی این خواب را در سر می پرورانید که به زودی دولت قانونی و مورد حمایت مردم سوریه نابود خواهد شد و دولت عربستان سعودی هم از میان مخالفین دولت سوریه، فرد دست نشانده ای را در دمشق خواهد گمارد و به این ترتیب سوریه و بلاد شام را تحت نفوذ خود خواهد ساخت. اما اقدام بی سابقه موسکو در ارسال ناوهای جنگی خود به سوی دریای مدیترانه و مخصوصا به سوی سواحل سوری، به عربستان فهماند که این ناوهای جنگی برای تفریح به آن منطقه نیامده است و از سویی دیگر هم مقامات سوریه و شخص پوتین آشکارا و با جدیت تمام با حمله نظامی امریکا به سوریه مخالفت نمود. و اینگونه بود که این رؤیای سعودی در مورد سیطره بر بلاد شام، تعبیر نشد.

حال این سؤال مطرح است که آیا بادهای جدیدی در حال وزیدن است و سفر روحانی به کاهش تنش میان این دو کشور خواهد انجامید؟ یا اینکه روابط این دو کشور در وضعیت فعلی خود باقی ماند و تنها به رد بدل کردن تعارفات تکراری اکتفا خواهد شد؟

آگاهان امور بر این عقیده اند که شرایط و اوضاع به نفع حسن روحانی است و رئیس جمهور دولت تدبیر و امید می تواند عربستان سعودی را وادار سازد که به رفتارها و سیاستهای خصمانه خود علیه ایران و محور مقاومت پایان دهد. آیا حسن روحانی در این مسأله موفق خواهد بود؟

پاسخ دادن به این سؤال کمی مشکل به نظر می رسد. زیرا عربستان سعودی در دشمنی با کشورهای منطقه از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است. و تمام توان و امکانات خود را برای سرنگونی دولتهای منطقه و ترویج افکار وهابی و تکفیری در منطقه بکار بسته است.

اما در کل، پر رنگ بودن دیپلماسی روسیه و مقاومت دلیرانه دولت سوریه، سردمداران عربستان سعودی را به این فکر خواهد انداخت تا قبل از اینکه فرصت از دست برود، با دولت ایران در مورد مسائل مهم منطقه به گفتگو پردازند. تفاهم ایرانی – سعودی ، می تواند بهترین راه حل مسالمت آمیز برای سوریه باشد و اگر چنین امر مبارکی رخ دهد، شاید جلوی فعالیت خرابکارانه تروریستها هم در سوریه گرفته شود و در تشکیل حکومت لبنان که از چهار ماه به این سو، به حالت تعلیق در آمده، راه حل مناسبی ایجاد شود. گفتنی است علت به تعویق افتادن تشکیل دولت لبنان، مخالفت عربستان سعودی در مورد حضور حزب الله در کابینه دولت لبنان است.

رؤیای عربستان سعودی، با مقاومت دلیر مردانه و اسطوره ای سوری ها، به نا امیدی بدل گشت. و ما هم انتظار نداریم که سر دمداران سعودی دست از کینه توزی خود بردارند اما جریان حوادث بگونه ای است که تمام تلاشهای آنان به شکست منجر شده است و راه به جایی نبرده است. بنابراین، سردمداران سعودی چاره ای بازنگری در سیاستهای غلط خود ندارند. اما مردم سوریه از یاد نخواهند برد که اموال عربستان سعودی و طرحهای شوم این کشور، چه خسارتهای مالی و جانی بر مردم این کشور تحمیل نموده است.

منبع : تشرین آنلاین

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *