از نبرد جامعه جهانی علیه تروریسم چه خبر ؟

اختصاصی خبرگزاری خاورمیانه / گروه ترجمه – میز تروریسم

منبع : تشرین آنلاین

مبارزه جهانی علیه پدیده تروریسم به کجا انجامید ؟ آیا تغییر موضعی در این باره رخ داده یا اینکه، ماهیت واقعی آن هیاهو رخ نموده و چهره آشکار ساخته است؟

بعد از حادثه یازدهم سپتامبر، رئیس جمهور وقت امریکا بوش پسر، از آغاز نبرد جهانی علیه تروریسم خبر داد. او صراحتا علیه تمامی گروههای تروریستی و نیز کشورهایی که به هر نحوی از تروریستها حمایت نموده و یا به آنان پناه دهد، اعلان جنگ نمود. پر واضح است که امریکا در پشت این تبلیغات عوام فریبانه، اهداف سیاسی و اقتصادی خود را در منطقه خاورمیانه و آسیای میانه دنبال می کرد.

در طول سیزده سال گذشته شاهد بودیم که سیاستمداران غربی و نیز رسانه های غربی چنان از جنگ و مبارزه علیه تروریست سخن به زبان می راندند تا این باور را در اذهان عمومی جهانیان رواج دهند که تمام فعالیتها و عملیاتهای امریکا در سرتاسر جهان در راستای مبارزه علیه تروریسم است و به راستی هم توانستند اذهان عمومی جهانیان را افسون سازند و مردم جهان گمان می کردند که امریکا، به نیابت از همه بشر، وارد این پیکار شده است تا بشریت را از دست این تروریستهای شرور نجات بخشد.

اما اخیرا و مخصوصا در چند ماه گذشته، در داخل خود امریکا، افکار عمومی در مورد صحت ادعای دولت امریکا و شعار عوام فریبانه اش، دچار تردید شده است. واقعیت این است که حوادث تلخی که در سوریه روی داد، افکار عمومی مردم امریکا را نسبت به دولت این کشور عمیقا دستخوش تغییر نمود و برای مردم عیان گشت که جنگ با تروریست، تنها یک شعار دروغین بیش نبوده است. چرا که ایالات متحده صراحتا اعلام نمود که به هر نحوی از جبهه النصره حمایت می کند. گفتنی است بیشترین تعداد شورشیان مخالف دولت قانونی سوریه را همین جبهه النصره تشکیل می دهد و این جبهه، خود، زیر مجموعه ای از سازمان القاعده محسوب می شود.

جنگجویانی که تحت پرچم این جبهه می جنگند، اکثرا مزدورانی هستند که از کشورهای دیگر برای جنگ افروزی به سوریه آمده اند. جان ماکین و دیگر مقامات امریکایی برای حمایت از این گروههای تروریستی، علنا با آنها دیدار نموده و از نزدیک فعالیتهای آنان را رهبری می کنند. و برای مردم امریکا همون روز، روشن شده است که پولهایی که شهروندان امریکایی به عنوان مالیات به دولت امریکا می پردازند، صرف تقویت گروههای تروریستی می شود.

آیا این طرح جدید دولت امریکاست که راهکار حمایت از تروریست ها و نیز جنگ با تروریست ها را همزمان برای رسیدن به هدف خود بکار می گیرد و تلاش دارد تا درسیاست خارجی خود این راهکار را عملی سازد؟ آیا از لحاظ عرف سیاست بین المللی صحیح است که اعضای مجلس سنای امریکا رسما و علنا با رهبران گروههای تروریستی ملاقات نموده و حمایت همه جانبه خود را از آنان اعلام نموده و در عین حال، دم از مبارزه علیه تروریست بزنند؟ البته شاید چنین رفتار متناقضی برای رهبران سیاسی امریکا، به یک عادت بدل شده باشد. از یک سو، وزارت خارجه امریکا و پنتاگون و سی آی ای، شورشیان سوریه را مورد حمایت مالی و سیاسی و تسلیحاتی قرار می دهد و بر فعالیت شورشیان مستقیما نظارت می کند، اما از سویی دیگر، می بینیم که بسیاری از سربازان امریکایی، از رفتن به سوریه برای جنگ، سر باز زده اند و گفته اند که ما با تروریست ها در یک جبهه نمی جنگیم.

علی رغم اینکه رسانه های غربی و امریکایی برای فریب افکار عمومی امریکا، نهایت تلاش خود را بکار بسته اند، اما اکنون مردم امریکا دریافته اند که شورشیان مسلحی که مورد حمایت دولت امریکا هستند، به هیچ وجه نیروهای انقلابی نیستند و از مردم سوریه نمایندگی نمی کنند. و تمام کمکهایی که دولت امریکا به سوری ها اختصاص داده است، به دست همین گروههای تروریستی می رسد. اخیرا ما در شبکه های اجتماعی شاهد کمپاین های گسترده ای از سوی شهروندان امریکایی هستیم. از جمله شعارهایی که دراین کمپاین ها مطرح شده است این است: « هی، آقای اوباما، من برای گروه القاعده نمی جنگم». نگاهی به این کمپاین ها که در شبکه های اجتماعی راه افتاده، نشان می دهد که میلیون شهروند امریکایی به این حقیقت رسیده اند که دیر زمانی است که دولت امریکا و مخصوصا اداره اوباما به آنان دروغ می گفته است.

حمایت از تروریستها

باراک اوباما و جان کری هیچگاه در مبارزه با تروریسم صادق نبوده اند بلکه برعکس؛ اداره اوباما از همان شورشیان و تروریستهایی در سوریه حمایت همه جانبه نموده اند که همه روزه مرتکب کشتار و دیگر جنایات علیه مردم بی دفاع سوریه می شوند و شواهد و مدارک زیادی در این باره وجود دارد. آنها با بی رحمی تمام مردم بی دفاع سوریه را سر می برند و کودکان سوری را اعدام می کنند. اخیرا کلیپ ویدیویی از این تروریستها منتشر شده است که در آن، این گرگ صفتان، کودکان سوری را به اعدام محکوم نموده و بالای آنها فیر می کنند. و این کودکان بی گناه در خون خود می غلطند و جهان با بی شرمی تمام نظاره گر این صحنه هاست. آیا می توان باور کرد که این شورشیان بی رحم، که مورد حمایت ایالات متحده هستند، انقلابیون و مخالفین میانه رو سوری باشند؟

این گروههای تروریستی از سوی کشورهای غربی حمایت می شوند و در کشور عربستان سعودی و قطر آموزش می بینند. بنا به گزارش شبکه سی ان ان، همین گروههای تروریستی توسط نیروهای ویژه غربی، آموزش استفاده از سلاحهای شیمیایی دیده اند. و تمام شواهد و دلایل نشان دهنده این واقعیت است که همین گروهها هم از اسلحه شیمیایی علیه مردم سوریه استفاده نموده است.

اکنون حمایت دولت اوباما از گروه القاعده؛ بر هیچ کسی پوشیده نمانده است. آقای دینیس کوسینچ یکی از اعضای کنگره امریکا می گوید: در صورت حمله نظامی امریکا به سوریه، نیروی هوایی امریکا؛ عملا بخشی از القاعده خواهد شد. یکی از سربازان امریکایی هم می گوید: من برای مبارزه تا تروریست به ارتش امریکا ملحق شدم اما اکنون می بینم که دولت ما با گروه تروریستی القاعده همکاری می کند.

القاعده بازوی نظامی پنهانی است که در خدمت منافع امریکاست.

جنگجویانی که هم اکنون در سوریه جنگ افروزی می کنند، از مناطق مختلف جهان به این کشور آورده شده اند . آنان در عربستان سعودی و قطر آموزش نظامی می بینند و ایالات متحده به آنان تسلیحات می دهد و معاش آنها هم توسط کشورهای خلیج و امریکا پرداخت می شود و اما برنامه کاری و عملیاتی آنها را سی آی ای تعیین می کند. بنابراین؛ با قاطعیت می توان گفت که مسئولیت تمام جنایات و انفجارها و خرابیهایی که این شورشیان در سوریه مرتکب می شوند، متوجه دولت امریکاست. و اوباما و همتایان اروپایی شان همگی؛ جنایتکاران جنگی هستند که تروریستها را حمایت نموده و آنان را اجیر می سازند تا از هیچ جنایتی علیه مردم و دولت قانونی سوریه دریغ نورزند.