آیا امرالله صالح چنان است که محقق گفت ؟

خبرگزاری خاورمیانه / میز امنیت – رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان

چندروزی است که در همه‌جا سخن از جدال فیسبوکی آقایان محقق و امرالله صالح است. جدال فیسبوکی میان امرالله صالح و محقق درست زمانی اتفاق افتاد که آقای محقق در پاسخ به مشوره‌های داکتر یاسا، ژنرال دوستم را عهدشکن خواند و امرالله صالح و احمدضیاء را فاقد پایگاهِ اجتماعی.

در این‌که آقایان محقق و صالح تابوشکنی کردند و رازهای خانه را به شبکه‌های اجتماعی کشاندند، هیچ شکی نیست. من متیقین هستم که اگر سایرِ فعالانِ سیاسی‌مان نیز محافظه‌کاری و شرم و حیایی آسیایی را کنار گذاشته و به افشاگری دست بزنند، بازار دغل‌فروشان و فریب‌کاران سرد خواهد شد و تخت و بخت پوپولیستان به زیر خواهد افتاد.

اما من در نامه استاد محقق به داکتر یاسا، ردپای جدالِ دیگری را یافتم؛ جدالِ کهن‌سالان با جوانان. افغانستان کشوری است دارای ساختارِ قبیله‌ای و سنتی. یکی از ویژگی‌های جوامع سنتی، کهن‌سالاری آن می‌باشد. در جوامع سنتی عادت بر این است که کهن‌سالان، جوانان را تهدیدی برای خود و اقتدار خود دانسته و تلاش می‌کنند که مانع شهرت، محبوبیت و حتا سخن گفتن آن‌ها شوند. جوامع سنتی، همواره آینده را متعلق به جوانان می‌داند نه اکنون را. «اکنون» از منظرِ آدمیانِ سنتی متعلق به قلمرو حاکمیتِ کهن‌سالان می‌باشد.

سخنانِ استادِ محقق علیه امرالله صالح نیز ریشه در همین جدال دارد. امرالله صالح یکی از رهبرانِ جوانی است که در درازای ده‌سال گذشته، کارنامه‌های درخشانی در نهاد امنیت ملی کشور داشته است. تدبیر، کاردانی و مدیریت فوق‌العاده او در ریاست عمومی امنیت ملی و هم‌چنان درک روشن او از مسایل منطقه و جهان، از وی یک چهره محبوب و دوست‌داشتنی و یک کرکتر ملی ساخته است. او امروزه هوادارانِ بی‌شماری در میان قشرِ دانش‌جو و تحصیل‌کرده کشور داشته و گام‌های بزرگی را به سوی رهبرشدن برداشته است.

روند سبزی را که آقای صالح رهبری می‌کند یکی از امیدهای نسلِ جوان کشور بوده و مردمی‌ترین و دموکراتیک‌ترین جریان سیاسی افغانستان می‌باشد. من با وجود آن‌که عضوِ این جریان نیستم، اما به عنوانِ یک ناظر، همواره شاهد موضع‌گیری‌های معقول و منطقی آن بوده و قلباً ستایش‌گر آن می‌باشم. مبارزات مدنی و خیابانی هواداران روند سبز و پیکارهای سیاسی آنان، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی کشور بوده و مژده بهار دموکراسی و بوی اعتدال‌گرایی را می‌دهد. بنابراین، من به صراحت گفته می‌توانم که امرالله صالح نه تنها پایگاه قوی اجتماعی داشته و در میانِ جوانان کشور از محبوبیتِ فوق‌العاده برخوردار می‌باشد، بل یکی از قوی‌ترین فعالان سیاسی نیز می‌باشد.

بر این اساس اگر می‌بینیم که استاد محقق، امرالله صالح را فاقدِ پایگاه اجتماعی خوانده و وی را به اتهام‌پراکنی متهم می‌کند، در حقیقت نشان‌دهنده هراسش از ظهور رهبران جوان می‌باشد. محقق در این هراس تنها نیست، بل همه کسانی که در چنددهه گذشته به نام قوم و مذهب و قبیله، مردم را به جان هم انداخته اند و از این بابت، خود به نام و نانی رسیده اند، نسلِ جوان را تهدیدی برای اقتدارشان فکر می‌کنند. نسلِ جوان، حامل ارزش‌های نو و خالق شعارهای تازه می‌باشند. کهن‌سالانِ سیاست فکر می‌کنند که با مطرح شدن این نسل و روی کارآمدن آن‌ها، بازار تفکر و اندیشه‌های ارتجاعی آنان سرد خواهد شد و نام و نان را از دست خواهند داد.

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *