۲۰۱۵/ از مرگ ملا محمد عمر تا بدترین فجایع بر دختران و زنان

killed_Girl_Afghanistan_Farkhondehسال ۲۰۱۵ میلادی هم به مانند دیگر سالها، گذشت؛ مردم سراسر کشور رویدادهای عجیب، به یادماندنی، هولناک و متفاوتی را شاهد بودند؛ اما در افغانستان در کنار خبرهای خوب و خوشحال کننده، خبرهای جنگ و خونریزی بیشتر بود و شماری از خانواده ها را داغدار ساخت.

در سالی که تا ساعاتی دیگر به پایان می رسد، افغانستان فراز و نشیب های فراوانی را به تجربه گرفت و اولین سال کاری حکومت وحدت ملی با مشکلات و چالش های زیادی روبرو بود.

به گزارش خبرگزاری خاورمیانه، نشر خبر مرگ ملامحمد عمر بعد از دو سال، سقوط شهر کندز، سربریدن هفت مسافر، ظهور داعش، سیل عظیم مهاجرت و خروج شمار زیادی از نیروهای خارجی در صدر خبرهای افغانستان قرار داشت.

مرگ ملامحمد عمر، گفتگوهای صلح را متوقف کرد

روز چهارشنبه هفتم قوس ۹۴ مرگ ملامحمد عمر، رهبر پیشین طالبان که از سوی پاکستان اعلام شد، به صورت رسمی از سوی ریاست جمهوری تائید شد. در این خبر گفته شد که ملامحمد عمر؛ دو سال پیش در پاکستان در گذشته بود.

این خبر تبعاتی نیز به دنبال داشت، اولین پس لرزه آن به گفتگوهای صلح وارد شد و دور دوم این گفتگوها در حالی که به آن امید زیاد می رفت بعد از خبر مرگ ملامحمد عمر، متوقف شد.

نخستین دور مذاکرات صلح میان طالبان و نمایندگان دولت افغانستان، ۱۶ سرطان در شهر خوش آب و هوای مری پاکستان برگزار شده بود.

هرچند قرار بود تا دور دوم این گفتگوها هشتم اسد در اسلام آباد برگزار شود؛ اما یک روز قبل از آغاز آن، وزارت امور خارجه پاکستان با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که این گفتگوها به دلیل نشر خبر مرگ ملامحمد عمر به تعویق افتاده است.

چند دستگی طالبان از دیگر تبعات مرگ وی بود، با تائید مرگ ملامحمد عمر، انشعاب در گروه طالبان و درگیری های شدید درون گروهی، طالبان را فراگرفت.

پس از نشر خبر مرگ ملاعمر، «ملااختر محمد منصور» معاون وی، به عنوان رهبر این گروه معرفی شد؛ اما عده ای به شمول خانواده ملامحمد عمر از بیعت با وی سرباز زده و چند گروه در بین طالبان ایجاد شده و هر کدام ادعای رهبری داشتند.

در سوی دیگر، ملاعبدالرسول در غرب کشور، خود را به عنوان رهبر معرفی کرده و شماری از طالبان نیز با وی بیعت کردند که به صورت واضح، دو دستگی طالبان را تائید کرد، این دو گروه در بسیاری مواقع با یکدیگر درگیر شده و تلفاتی نیز بر جای ماندند.

سقوط قندز

طالبان در طول پانزده سال گذشته، هراز گاهی در یکی از ولسوالیها و یا نقاط کوچک کشور قدرتنمایی کرده و آن منطقه را به تصرف خود در آورده و قدرت خود را به رخ می کشیدند؛ هرچند نیروهای شجاع امنیتی کشور به زودترین فرصت این نقطه را دوباره از تصرف طالبان خارج می کردند.

اما تصرف شهر قندز، برای اولین بار در طول پانزده سال، یک شهر را در اختیار طالبان قرار داد؛ نیروهای امنیتی و حکومت افغانستان نیز برای بازپس گیری قندز وارد عمل شدند.

شهر قندز در شمال کشور، روز دوشنبه میزان توسط طالبان سقوط کرد. طالبان بامداد این روز از چهار سمت حمله کردند و در فرصت کمی این شهر را به تصرف خود در آوردند.

نیروهای امنیتی بعد از یک هفته درگیری موفق شدند تا داخل شهر قندز شده و پرچم سه رنگ کشور را با پرچم سفید طالبان تعویض کنند.

درگیری برای خروج کامل طالبان و تصفیه تمام نقاط قندز نزدیک به چهارده روز طول کشید و در این مدت، شمار زیادی از خانواده های قندزی به ولایت های همجوار مهاجر شده و بی خانمان شدند؛ شمار زیادی نیز کشته و بیش از صدها تن زخمی شد.

بعد از آن به فرمان رئیس جمهور، یک هیئت ۶ نفره، وظیفه حقیقت یابی سقوط قندز را به دوش گرفته و بعد از دو ماه، گزارشی ۲۸ صفحه ای از نتایج کار خود را اعلام کرد که در آن، ضعف مدیریت و ناهماهنگی از عوامل اصلی سقوط قندز یاد شده بود که بعد از نشر این گزارش، شمار زیادی از مقام های امنیتی قندز توسط رئیس جمهور غنی از کار برکنار شدند.

از دیگر موارد مهم در درگیریهای قندز، حمله بر بیمارستان پزشکان بدون مرز بود که از سوی نیروهای هوایی امریکا صورت گرفت.

در این حمله ساختمان بیمارستان به صورت کامل تخریب شده و اعلام شد که در این حمله ۴۲ تن کشته شده است.

خروج و ورود نیروی خارجی از افغانستان

آغاز سال ۲۰۱۵ بار سنگین امنیت را به دوش نیروهای امنیتی کشور گذاشت؛ چون در ابتدای این سال ۱۳۰هزار نیروی خارجی مستقر در کشور، افغانستان را ترک کردند و نیروهای اندک باقی مانده نیز تحت نام «ماموریت حمایت قاطع» به فعالیت ادامه دادند.

بعد از این رویداد، تامین امنیت کشور به دوش ارتش ۱۰۰ هزار نفری و پولیس ملی سپرده شده و این نیروها عملاً وارد میدان نبرد با شورشیان شدند.

این مسوولیت پذیری، تلفات و خسارات زیادی نیز برای نیروهای امنیتی کشور به دنبال داشت.

اما روند خروج نیروهای خارجی از کشور در پایان سال ۲۰۱۵ به گونه وارونه جلوه کرد و بعد از سقوط قندز و افزایش حملات و درگیریها در هلمند، امریکا و انگلستان دوباره نیروی نظامی به کشور اعزام کردند.

تیره شدن روابط با اسلام آباد

نشر خبر مرگ ملامحمد عمر، توقف گفتگوهای صلح را به دنبال داشت و این امر باعث شد تا حملات طالبان در کشور زیادتر شده و شیوه آن نیز به شکل دیگر باشد.

انفجار موتر باربری مملو از مواد انفجاری در شاه شهید کابل از این نوع حملاتی بود که ضمن تخریب زیاد، تلفات زیادی نیز برای افراد غیرنظامی به دنبال داشت.

این روند باعث شد تا روابط کابل و اسلام آباد تیره تر از گذشته شود تا جایی که دعوت مقام های پاکستانی برای دیدار با سران افغانستان چندین بار رد شد.

سران اسلام آباد که تمام تلاش هایشان برای مذاکره با مقام های کابل را بیهوده دیده و ناموفق بودند، نشست جهانی تغییر آب و هوا در پاریس را بهترین فرصت دانسته و زمینه گفتگو با رئیس جمهور غنی را فراهم کردند.

بعد از این نشست نیز کنفرانس قلب آسیا زمینه ای شد برای تعهدات تازه پاکستان برای نزدیک شدن به افغانستان و مبارزه مشترک با تروریسم؛ اما تا هنوز این وعده ها به صورت عملی دیده نشده و گویا بازهم «نوشته ای بر روی یخ و گذاشتن آن در آفتاب است.»

فرخنده، رخشانه و تبسم، صبر مردم لبریز شد

در سالی که امروز آخرین روز آن است، کودکان به ویژه دختران بیشترین صدمات را دیده و فجیع ترین حوادث نیز بالای آنها صورت گرفت.

در اواخر ماه حوت سال ۱۳۹۳ یکی از فجیع ترین حوادث تاریخ در کشور رقم خورد، شمار زیادی از مردان و جوانان کابل به جان دختری جوان افتاده بودند و تصمیم داشتند وی را به هر شکل ممکن به قتل برسانند.

این دختر به نام فرخنده بعد از آن مورد حمله این مردان سنگدل قرار گرفت که یک تعویذ نویس ادعا کرد، فرخنده نسخه قرآن را در مسجد شاه دوشمیره به آتش کشیده است.

مردان و جوانان به سنگ، چوب، لگد، مشت، آهن و موتر به جان وی افتاده و تقلای او هم برای نجات هیچ نتیجه ای نداشت تا اینکه بعد از طی مسیری که کشان کشان با موتر انتقال داده شد، به آتش کشیده شده و جان داد.

در عین حال، ماه عقرب نیز انجام دادگاه صحرایی در ولایت غور و سنگسار دختر جوانی به نام رخشانه را شاهد بود.

سنگسار «رخشانه» یکی از تکان دهنده ترین حوادث سال ۲۰۱۵ میلادی در افغانستان بود روز سوم عقرب ویدئوی تکان دهنده این رویداد به نشر رسید.

نمایش قتل رخشانه نمایش عریان بی رحمی ها و سختی های زن افغانستان است.

این دختر بعد از دادگاه صحرایی به سنگسار محکوم شده و به شکل فجیعی توسط تعدادی از مردان سنگسار شده و به قتل می رسد.

از سوی دیگر، شماری از مسافران که در حدود یک سال پیش به اسارت گرفته شده بودند در ماه عقرب سرشان بریده شد، در این بین یک دختر کودک به نام تبسم نیز حضور داشت.

این روند بالاخره صبر مردم را لبریز کرده و تظاهرات گسترده را در پیش روی دروازه ارگ به دنبال داشت و که در آن از تمام اقوام و اقشار کشور حضور داشتند.

این وقایع در افغانستان واکنشهای جدی سازمان و نهادهای داخلی، خارجی، حقوق بشری و حقوق انسانی را به دنبال داشت؛ اما تا حال در مورد عاملین این رویدادها هیچ دستاوردی وجود ندارد.

ظهور داعش در افغانستان

در اوایل سال ۲۰۱۵ خبرهای حضور داعش در ننگرهار به نشر رسید؛ اما مقامات افغان این خبر را بشدت رد کردند؛ اما بعد از حمله انتحاری در ۲۸ حمل در نزدیکی «کابل بانک نو»، که ۳۳ کشته برجا گذاشت، گروه داعش مسئولیت این حمله را برعهده گرفت و حضور خود را بطور رسمی در افغانستان اعلام کرد.

این موضوع، نگرانی های زیادی در میان مردم افغانستان پدید آورد،؛ اما طالبان مدعی شد که داعش در افغانستان جایگاهی نخواهد داشت.

بعد از ظهور داعش، فعالیت این گروه در شرق کشور زیادتر شده و در یک مورد، دانشجویان دانشگاه ننگرهار نیز با بلند کردن پرچم های سفید طالبان و سیاه داعش، روند نفوذ این گروه ها در محیط های آکادمیک کشور را برجسته ساخت.

همچنین فعالیت رادیو صدای خلافت وابسته به داعش نیز از دیگر موارد ظهور این گروه بود؛ هرچند شماری از مقام های افغانستان، دولت را به مسامحه در قبال حضور این گروه تروریستی در افغانستان متهم کرده اند؛ اما ظاهر قدیر نایب رییس مجلس نمایندگان در جلسه علنی، دولت و امنیت ملی را متهم به حمایت از داعش کرد.

وی از دولت خواست تا افرادش را برای مبارزه با داعش حمایت کند تا اسناد دست داشته درباره حمایت رئیس شورای امنیت ملی از داعش را افشا نکند.

همچنین نشست و برخاست هواپیماهای ناشناس در برخی از مناطق تحت کنترل داعش در ننگرهار و پیاده کردن افراد این گروه، نگرانی ها را افزایش داده و ظاهر قدیر را وادار کرد تا به افرادش دستور هدف قرار دادن این هواپیماها را بدهد.

این اظهارات و اقدامات ظاهر قدیر واکنش امریکا را بدنبال داشته و این کشور از سران کابل خواسته است تا مانع فعالیت ها و سربریدن های افراد قدیر شود.

موج جدید مهاجرت جوانان

ناامنیها و افزایش بیکاری در کشور باعث شد تا شمار زیادی از جوانان و مستعدین کار، کشور را ترک کرده و به دنبال زنده گی آرامتر و مرفه تر در کشورهای اروپایی باشند.

در سال ۲۰۱۵ افغانستان با موج شدید و تازه ای از مهاجرت مواجه بود که در این بین، شماری از مغزها نیز فرار کرده و دل به راه های پرخطر قاچاق دادند.

بر اساس آمار اعلام شده، روزانه دست کم به طور متوسط ۲ هزار نفر، کشور را ترک کرده اند و شماری از آنان نیز پیش از رسیدن به کشور مقصد، توسط نیروهای پولیس کشورهای در مسیر راه بازداشت شده و یا به اثر گرسنگی، کهولت سن و دریا جان خود را از دست داده اند.

Author

About Author