۲۶ دلو آغاز استقلال یا دوام وابستگی و جنگهای خانمانسوز؟

26۲۷ سال پیش در چنین روزی، آخرین سرباز ارتش سرخ شوروی سابق، خاک افغانستان را ترک کرده و به نوعی به اشغال خود پایان داد.

جنرال گروموف، فرمانده ارتش شوروی، به عنوان آخرین سرباز این کشور، پل دوستی را عبور کرد و افغانستان بعد از نُه سال و چند ماه جنگ ویرانگر، عاری از حضور نیروهای کمونیست شد.

رهبران شوروی بعد از ترک افغانستان، زمان حضورشان در کشور را به «زخم ناسور» تشبیه کرده و بعد از آن، حاضر به حمایت دولت دست نشانده خود نیز نشدند.

با تجاوز ارتش سرخ، شمار زیادی از نفوس افغانستان، کشور را ترک کرده و به دیگر کشورها پناهنده شدند.

خروج روسها این امید را نزد مردم زنده کرده بود که شاهد یک حکومت مردمی باشند و در امنیت کامل زنده گی کنند؛ اما شعله های نفاق های قومی، مذهبی، سمتی و زبانی بعد از خروج شوروی به آتش تبدیل شده و کشور شاهد درگیریها و جنگهای خانمانسوز و داخلی شد.

خروج نیروهای روسی از افغانستان باعث گردید تا حکومت تحت حمایت روس ها نیز توانایی مقاومت طولانی در برابر مجاهدین را از دست دهد و سرانجام سرنگون شود.

پیروزی مجاهدین در ابتدا با استقبال مردم روبرو شد، اما دولت مجاهدین نتوانست شرایط یک زندگی امن، توام با آسایش و رفاه و آرمانی را برای مردم افغانستان مهیا کند.

مهاجرت ها در این زمان بیشتر شد و کشور عاری از مغزها و متخصصان شده و کسانی که در کشور باقی مانده بودند نیز تنها به فکر زنده ماندن بودند و به هیچ مصروفیت دیگر نداشتند.

این شرایط ادامه داشت تا اینکه ملت افغانستان شاهد حضور طالبان و حکمرانی تندروی آنها بوده و به هر شرایطی به غیر از آنها رضایت داشتند.

این شرایط کم کم زمینه حضور نیروهای خارجی تحت رهبری ناتو را در کشور فراهم کرده و ملتی که توان حضور یک کشور و یک نیرو را نداشت، حالا باید نیروی بیشتر از ۱۸ کشور را تحمل کند.

در سال ۱۳۸۰ خورشیدی وقتی نیروهای خارجی به افغانستان آمدند، مردم از این حضور استقبال کردند؛ چون دیگر تجربه جنگ و ویرانی دیگر را نداشتند و امید داشتند که این حضور، زنده گی آنها را تغییر بدهد.

اما حضور نیروهای بین المللی و سرنگونی حکومت طالبان و کمک به استقرار نظام سیاسی جدید در افغانستان، به دلیل ناکارآمدی دولت جدید افغانستان، تحت الشعاع قرار گرفت.

شورشیان طالب با استفاده از کاهش حمایت مردم از حکومت جدید، دست به سازماندهی مجدد زد و دوباره قدرت گرفته و در ناامنی کشور نقش موثر پیدا کرد.

با توجه به این اوضاع، خروج نیروهای اشغالگر شوروی و پیامدهای آن، بستر وگستره ‌یی برای تاخت  و تاز نیروهای خارجی بوده  و مردم و رهبران جهاد نتوانستند از شرایط به دست آمده برای آرامی کشور استفاده کنند و اختلافات آنها زمینه حضور خارجیها را بیشتر از گذشته فراهم کرد.

ناگفته نماند که شکست متجاوزین به ‌دست ملت افغانستان، مایه غرور و افتخار است؛ اما ملت افغانستان هیچ ‌گاه شهد پیروزی را به‌گونه شایسته نچشید چون بلافاصله بعد از هر پیروزی، اختلاف ‌ها، تفرقه ‌ها و هزار مصیبت دیگر رخ داده و کام مردم را تلخ و ساخته است.

حال نیز شرایط به گونه ای است که عدم کفایت دولت ها در کشور باعث شد تا از امکانات به دست آمده در زمان حضور نیروهای خارجی استفاده نشده و تمام دستاوردهای به دست آمده نیز در حال از بین رفتن باشد.

هرچند حضور نیروهای خارجی در سال های آخر حضور رسمی و نظامی شان، به نارضایتی مردم منجر شده بود؛ اما شرایط خوبی بود تا افغانستان از وضعیت زمان خروج نیروهای شوروی خارج شود.

به هر حال، خروج نیروهای شوروی در ۲۶ دلو در کنار اینکه اتحاد مردم و ملت افغانستان را نشان می دهد؛ زمینه ناآرامی های دوامدار در کشور را نیز فراهم ساز شده است و کشور را هنوزهم وابسته به دیگر کشورها ساخته است و جنگ همچنان در کشور ادامه دارد.

Author

About Author