چین از افغانستان چه می خواهد؟

139312020924538884790074همواره کشورهای پرقدرت در جهان به دنبال حضور در دیگر کشورها بوده و همسایگی نیز دلیلی قوی تر و موجه تری برای این حضور است.

افغانستان نیز از این امر مستثنی نبوده و به دلیل موقعیت جغرافیایی و راهبردی آن، کشورهای همسایه و منطقه به دنبال حضور پررنگ و پرقدرت در این کشور هستند.

برخلاف تمام رسم و رسوم همسایه داری و حضور کشورها، افغانستان همیشه شاهد حضور دیگر کشورها در خاک خود بوده و هیچ وقت نتوانسته در دیگر کشورها حضور یابد.

از ابتدای پیدایش کشوری به نام افغانستان، نه تنها کشورهای همسایه و منطقه بلکه کشورهای قدرت طلب اروپایی و غربی نیز چشم به افغانستان داشتند تا با استفاده از موقعیت این کشور، شاخه قدرت خود را افزایش دهند.

بریتانیا از جمله کشورهای اروپایی بود که بارها به خاک این کشور حمله کرده و قصد نفوذ را داشت که در این راه موفق نبود و بعد از آن نوبت به دیگر قدرت جهان و آسیا، شوروی رسید تا در خاک افغانستان حضور یابد.

این حضور کمی طولانی مدت تر بود؛ اما بازهم پابرجا نماند و به دلیل نیت اشغالگری آن، نتوانست در کشور حضور یابد و با شکستی مفتضحانه، افغانستان را ترک کرد.

اما با گذشت چندین دهه و آمدن دموکراسی و دولت های جدید جمهوری، کشورهای همسایه و منطقه بار دیگر به دنبال نفوذ در کشوری شدند که همه زیربناهای خود را به دلیل جنگهای دوام دار و «نیابتی» از دست داده بود.

پاکستان که از ابتدای ظهورش در جهان، در تمام امورات افغانستان نفوذ کرده و به دنبال گسترش آن بوده و است؛ اما به تازه گی و بعد از عضویت افغانستان در سازمان شانگهای و آغاز مذاکرات چهارجانبه، چین از کشورهایی است که به دنبال نفوذ در افغانستان است.

بعد از مذاکرات چهارجانبه که دو دور آن با حضور نماینده گان جمهوری اسلامی افغانستان، جمهوری اسلامی پاکستان، جمهوری خلق چین و ایالات متحده امریکا برگزار شده است، دیدارهای متعددی به میزبانی چین و یا هم با حضور پررنگ چین با نماینده گان عالی رتبه افغانستان برگزار شده است.

اکلیل حکیمی، وزیر مالیه به تاریخ ۷ دلو سال با آقای یائو جینگ، سفیر جمهوری خلق چین برای افغانستان ملاقات کرد.

در این جلسه در مورد همکاری های مشترک اقتصادی صحبت شده برای تقویت گسترش همکاری های اقتصادی، روی تطبیق پروژه های ایجاد ۱۰۰۰۰ مسکن رهایشی و نمایشگاه مرکزی تاکید نمود.

از سوی دیگر، صلاح الدین ربانی، وزیر امور خارجه نیز در سفری به چین در هفته گذشته، با مقام های عالی رتبه این کشور دیدار و گفتگو کرد.

وانگ یی، وزیر خارجه چین با خوشبینی نسبت به نشست های چهارجانبه صلح افغانستان، گفت که روند صلح افغانستان در مسیر درستی قرار گرفته است.

وی گفته بود که چین همچنین به عنوان حامی، میانجی و تسهیل‌ کننده گفتگوهای صلح افغانستان نقش بازی خواهد کرد.

از سویی هم، صلاح الدین ربانی نیز گفته بود که احتمال موفقیت گروه هماهنگی چهارجانبه نسبت به تلاش‌ های گذشته در زمینه صلح در افغانستان بیشتر است؛ زیرا در این روند هر دو کشور چین و امریکا دخیل هستند.

در جریان این سفر؛ افغانستان و چین موافقت کرده اند که همکاری‌ ها در زمینه مبارزه علیه تروریسم را افزایش دهند و قرار است که توافقنامه ای مبنی بر پیوستن افغانستان به پروژه کمربند اقتصادی جاده ابریشم نیز میان دو کشور به امضا برسد.

کمربند اقتصادی جاده ابریشم، در سال ۲۰۱۳ به ابتکار چین راه اندازی شد و هدف از آن اتصال استراتیژی‌ های انکشافی کشورهای آسیایی، اروپایی و آفریقایی است.

از سوی دیگر، حامد کرزی، رئیس جمهور پیشین کشور نیز برای حضور در کنفرانس صلح، هفته گذشته به چین سفر کرد که خود حضور بیجینگ در افغانستان را پررنگ تر می سازد.

با این حال، چین در حال رقابت با امریکا برای «بزرگترین قدرت جهان» است که ذهن ها را به سمت بیجینگ تغییر دهد و در این راه، حضور قوی در افغانستان می تواند تضمینی برای این تغییر باشد.

افغانستان کشوری است وارداتی و به همین منظور چین این بازار را نمی خواهد به سادگی از دست بدهد و در کنار آن، به دیگر بازارها نیز از راه افغانستان به راحتی دسترسی پیدا می کند.

در سال ۲۰۰۷ جمهوری مردم چین ، پس از برنده شدن قرار داد معدن مس عینک، بزرگترین سرمایه گذار خارجی در کشور گردید. این قرار داد در نتیجه تقاضاهای روز افزون چین در قسمت آهن، مس، و گاز های طبیعی صورت گرفت.

این توجه به منابع و علایق اقتصادی خود چین، دخالت آنکشور را در افغانستان در مقایسه با رقیب تاریخی اش جاپان قرار می دهد. جاپان تا قبل از زلزله اخیر توجه زیادی به انکشاف و اعمار مجدد افغانستان داشت.

چین با توجه به جمعیت و رشد اقتصادی بالا، به هر نوع منبع طبیعی و اقتصادی نیاز دارد و سعی می کند که در ساحه انکشاف معادن در افغانستان فعالیت کند تا این روند را تحت کنترول داشته باشد.

از اقتصاد تا سیاست

به هر حال، چین در مذاکرات چهارجانبه نقش مهم و موثری تا حال داشته است.

روابط چین و افغانستان همیشه از یک طرف به ارتباط با پاکستان نیز گره می خورد؛ زیرا پاکستان یکی از بزرگترین خریداران اسلحه و مهمات نظامی چین است.

این امر می تواند نوعی امیدواری در بین حکومت مداران کابل ایجاد کند، چون چین با استفاده از رابطه با اسلام آباد، می تواند بر این کشور فشار وارد کند که ارگان های نظامی آن از حمایت طالبان دست بکشند.

همین امر بوده است که پاکستان متقاعد شد تا در میز مذاکرات حضوری پررنگ داشته باشد؛ هرچند سیاست اسلام آباد از نوع ناپاک است و حکومت نظامی آن هیچ به حکومت ملکی توجهی ندارد و به قول معروف «کار را از دل خود می کند.»

شانگهای و کشاندن پای روسیه

عضویت افغانستان در سازمان همکاریهای منطقه ای شانگهای از جمله دستاوردهای حکومت فعلی به حساب می آید؛ اما در این سازمان روسیه نیز نقش مهمی در کنار چین دارد و خود می تواند نیم نگاه روسیه به افغانستان را نیز به دنبال داشته باشد؛ کشوری که بعد از یک شکست تاریخی در افغانستان، حالا به دنبال روزنه ای برای حضور دوباره است.

روابط اقتصادی وسیاسی افغانستان با چین و روسیه و کشور های آسیای میانه در قالب سازمان همکاری های اقتصادی شانگهای علاوه بر اهمیت اقتصادی آن این پیام سیاسی را نیز با خود دارد که این کشور درعین حالی که نیروهای غربی را در خاک خود پذیرفته به عنوان یک کشور مستقل بر اساس منافع ملی خود آزادانه می تواند با هر کشوری و پیمانی روابط سیاسی و اقتصادی برقرار نماید.

با این حال، امید می رود که حضور چین در افغانستان بتواند روزنه ای برای رسیدن به صلح دایمی در کشور باشد و منافع خود در افغانستان را نسبت به دیگر کشورها ترجیح داده و نقش مهمی در صلح داشته باشد.

اما اگر این کشور نیز به مانند دیگران تنها به فکر منافع خود باشد، بدون شک، مذاکرات صلح به نتیجه مورد نظر مردم و ملت افغانستان نخواهد انجامید و بازهم افغانستان میدان نبرد و سلطه گرایی کشورهای قدرتمند جهان خواهد بود.

حال بر حکومت مداران کشور است تا با حضور چین، مذاکرات را همانطور که گفته شد به سمت رضایت مردم سوق دهند و باید دید که بیجینگ به دنبال منافع اقتصادی است یا رویکردهای سیاسی را ترجیح می دهد؟

Author

About Author