چرا رژیم اسرائیل ترکیه را به غزه دعوت کرده است ؟

IMG09002754ترکیه درخواست نموده تا برای او، امکان دسترسی آزاد به نوار غزه ایجاد گردد و ادعا می کند، قصد دارد تا نظارت مطلق بر این منطقه را ، از دستان اسرائیل، خارج سازد؛ اما شاید چنین اقدامی بتواند برای رژیم اسرائیل، یک ابزار مؤثر در این منطقه (نوار غزه) فراهم نموده و اهرم فشار دیگری را بر رهبران حماس، ایجاد نماید.

بررسی اغلب مسائل مربوط در مذاکرات بهبود روابط، بین ترکیه و رژیم اسرائیل ، به پایان رسیده است. دولت اسرائیل، عذرخواهی نموده و درباره میزان خسارت پرداختی به ترکیه نیز، توافق حاصل شده است؛ تنها مسئله ای که هنوز تحت بررسی و مذاکره است، دسترسی آزاد ترکیه، به نوار غزه است. درحقیقت، این یک درخواست وقیحانه است. بحث ما در این زمان، درباره امنیت اسرائیل و منطقه ای تحت کنترل یک سازمان تروریستی بی رحم و متخاصم است که ما علاقه ای به دیدن شکوفایی و رونق آن نداریم. همان گونه که اسرائیل درخواست نمی کند که ترکیه به محاصره نیروهای زیرزمینی کرد، در مرزهای ترکیه پایان دهد.

حماس سال ۲۰۰۷، بر غزه مسلط گردید، و کمی بعد، اسرائیل نوار غزه را ترک نمود. از آن پس به مدت تقریباً یک دهه است که رژیم اسرائیل سعی نموده تا بوسیله محاصره، چهره حماس را درهم شکسته و مانع مسلح شدن این گروه به موشک های بالستیک و دیگر تسلیحات گردیده و در نتیجه، حماس را سرنگون سازد. اما همه این تلاش ها به شکست انجامیده اند. در طول این دوره، رژیم اسرائیل متحمل سه جنگ سهمگین علیه دولت حماس گردیده (عملیات سرب گداخته در ژانویه ۲۰۰۸، عملیات ستون دفاعی در نوامبر ۲۰۱۲ و عملیات صخره استوار در جولای ۲۰۱۴) که تمامی آنها نتیجه ای جز شکست نداشته اند. براساس ارزیابی کارشناسان، حماس، بخش اعظمی از ظرفیت ها و قابلیت های خود را، دوباره احیا نموده است.

مخالفان در کشور بحث کرده و می گویند ما به این دلیل شکست خوردیم، چون IDF هرگز دستور نابودسازی حماس را نداده است. شاید این موضوع حقیقت داشته باشد، اما تنها راه پیروزی در این مرحله، تسخیر دوباره غزه و ۲ میلیون ساکن آن به همراه مراقبت و حفاظت از زندگی آن ها، فراهم نمودن خدمات بهداشت وسلامت، ایجاد شبکه فاضلاب و تحصیل، برای این شهروندان ستم دیده است. هر جایگزین دیگری، چنین مشکلاتی را حل نخواهد نمود. هرگونه تلاش برای شکست حماس و کشتن رهبرانش و سپس رها کردن این منطقه، فقط شرایط را برای به قدرت رسیدن عناصر افراط گرایی مانند جهاد اسلامی تحت حمایت ایران، و شاید عناصر وابسته به داعش مهیا سازد، موضوعی که تاکنون باعث گردیده، ما حماس را رها کنیم. علی رغم همه ناامیدی های موجود در چنین سیاستی، رژیم اسرائیل برای سالیان درازی، غزه را تحت محاصره قرار داده، این در حالی است که درکنار محاصره، همه نیازهای این منطقه را، از قبیل غذا، برق و سوخت، خدمات درمانی و بهداشتی و مصالح ساختمانی فراهم نموده است.

این سیاست دو هدف را دنبال می کند: کنترل فعالیت های تجاری با هدف ممانعت از قاچاق اسلحه، و متقاعد ساختن مردم این منطقه که حکومت حماس برای آن ها ناشایسته بوده و به رفاه آن ها آسیب می زند. شاید تا حدی، هدف دوم حاصل شده باشد، جمعیت این منطقه در رنج و محرومیت به سر برده و بسیاری از آن ها، از حکومت حاکم بر این منطقه، ناراضی هستند. اما تاکنون، هیچ یک از ارکان هدف اول، حاصل نشده است. پس از یک دهه محاصره، اکنون حماس دارای هزاران فروند موشک و دیگر تسلیحات پیشرفته در این منطقه است.

در مذاکرات کنونی، یک گزینه متفاوت ارائه گردیده است، برداشتن این بار سنگین از شانه های رژیم اسرائیل و سپردن بخشی از این منطقه به دستان ترکیه. این عقیده درباره ایجاد یک بندر در خاک غزه بوده که قرار است توسط ترکیه ساخته و اداره گردد. دولت آنکارا مسئولیت انتقال بخش عمده ای از نیازهای داخلی نوار غزه را از طریق بندر دیگری برای مثال در شمال قبرس، که تحت کنترل ترکیه است، به عهده خواهد گرفت. رژیم اسرائیل به عنوان بخشی از این توافق، از ترکیه درخواست خواهد نمود که مسئولیت ممانعت از انتقال تسلیحات به نوار غزه را بر عهده گیرد و اگر این کار به عنوان یک وظیفه، پنداشته شود، این هدف به صورت کامل، انجام خواهد شد. البته نمی توان به صورت کامل، مانع نفوذ تسلیحات گردید. اهالی غزه تلاش خواهند نمود تا از هر طریق ممکن، به این تسلیحات دست یافته و حتی می توانند خمپاره های خود را در خرس های عروسکی پنهان کنند، اما ترک ها نیز برای  مانع شدن از این کار، دست به هر اقدامی می زنند. حتی برای ممانعت از انتقال سلاح، شاید به درخواست رژیم اسرائیل ، پای نظارت هیئت های بین المللی نیز به این منطقه کشیده شود. گفته می شود که چنین سیستمی، باعث گرفته شدن نظارت کامل از دستان اسرائیل می گردد، اما این امر شاید، موجب فراهم نمودن ابزار جدید و حتی تأثیرگذارتر در این منطقه گردیده و یک اهرم فشار اضافی بر رهبران حماس ایجاد کند که اکنون چیزی برای از دست دادن، ندارند. در دراز مدت، برای رهبران، کنترل مردمی که به هدف تحصیل، گردشگری، دیدار با اقوام و حتی مهاجرت، قصد سفر به خارج را دارند، مشکل ساز خواهد گردید. این روش عاری از ریسک نیست، اماپس از سال ها محاصره بی نتیجه و ۳ جنگ که با تخریب های فراوان و بدون هیچ شکستی به پایان رسیده اند، شاید به معنی یک تلاش دوباره باشد. به هر حال، باید اقرار کنیم، احتمال گشایش دروازه های نوار غزه به روی جهان، برای شهرک نشینان راست گرایی که در حال حاضر، کنترل اکثر دستگاه های دولتی (رژیم اسرائیل) را در اختیار دارند، بسیار مشکل خواهد بود.

Author

About Author