هیلی ارشاد به دنبال کلید «بهشت» است

خبرگزاری خاورمیانه

افغانستان در سال ۲۰۰۱ میلادی، شاید اولین حمله انتحاری اش را تجربه کرد و در این حادثه احمد شاه مسعود، یکی از رهبران برجسته جهادی را از دست داد.

بعد از این حمله و اتفاق های رخداده از سوی القاعده در امریکا، زمینه را برای حضور نیروهای خارجی در کشور فراهم کرد؛ اما این حضور بعد از چند سال، نتوانست امنیت در افغانستان را تامین کند و هر روز بر ناامنی اضافه شد.

افزایش ناامنی ها در افغانستان همراه با افزایش انتحاری و انفجاری از سوی مخالفان دولت به ویژه طالبان مسلح بود و هر کدام از عوامل انتحاری به امید اینکه کلید بهشت را با انفجار خود گرفته اند، این کار را انجام می دادند.

در اینگونه حادثات، مردم ملکی و بیگناه شهید و یا زخمی شدند و در کنار آنها نیز شماری از نیروهای امنیتی داخلی و خارجی قربانی شده و شماری نیز مجروح گشتند.

بسیاری از کارشناسان معتقدند که عوامل انتحاری از جوانی و یا کودکی در مدرسه های دینی تحت مدیریت طالبان مسلح آموزش دیده و به نیت اینکه این حملات نوعی جهاد بر علیه نیروهای خارجی است که افغانستان را اشغال کرده اند؛ اما غافل از این که در این حملات بیشتر مردم ملکی تلفات دیدند.

علمای دین و بزرگان قوم نیز به این عقیده اند که عامل انتحاری با آموزش های دینی غلط به دنبال گرفتن کلید بهشت هستند تا با انتحار خودشان و کشتن خارجی های حاضر در افغانستان، بدون سوال و جواب و مستقیم به بهشت بروند؛ اما تمام این آمیزه ها غلط بوده و کلید بهشت در گرفتن نَفس دیگران نیست.

در عین حال، عاملین انتحاری به این نیت هستند که با انفجار خود که شاید یکی از راه های مناسب برای مبارزه باشد، به دنبال پول و مادیات نیز هستند.

همه این موضوعات به کنار، زمانی که صحبت از انتحاری و عاملین آن می شود؛ همه گان به این عقیده هستند که آنها از درک، فهم، شعور، سواد و فرهنگ پایینی برخوردار هستند؛ اما وقتی که صحبت انتحاری از زبان یک نماینده مردم در مجلس باشد، یعنی چه؟

شب گذشته، هیلی ارشاد یکی از نماینده های کوچی ها در مجلس در صحبت با یکی از رسانه های خصوصی اظهار داشت که در صورت تغییر قانون اساسی، خود را در صحن لویه جرگه، انفجار خواهد داد.

زمانی که یک نماینده مجلس آنهم یک بانو برای رسیدن به هدفش تهدید به «انتحار» می کند، به معنای واقعی یعنی اینکه هیچ راه دیگری برای رسیدن به هدف ندارد و اوج مبارزه و رسیدن به سرمقصود را انفجار خودش می داند.

اگر برای رسیدن به هدف، انتحار باشد و این کار حرف «دل» وی باشد، نشان می دهد که انتحار به لباس، جنسیت، سواد، فرهنگ، محل زنده گی، علم، دانش و امثال آن وابستگی ندارد و در حال تبدیل شدن به یک «فرهنگ» برای رسیدن به هدف است.

فرهنگی که اگر از زبان یک «بانو» آنهم عضو مجلس نماینده گان مطرح شود، خطری خطرناک تر از گذشته را برای جامعه افغانستان به دنبال دارد و جامعه را این خطر به شکل غیرانسانی تهدید خواهد کرد.

باید به این بانو و امثال آن گفت که رسیدن به هدف راه های دیگری نیز دارد که نه در آن شخص مُردار می شود و نه هم افراد بیگناه دیگری از بین بروند.

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *