هشتم ثور، انقلابی که «بی ارزش» شد

امروز برابر است با هشتم ثور، سالروز ورود مجاهدین به کابل و سقوط حکومت داکتر نجیب الله.

۲۸ سال پیش در چنین روزی (هشتم ثور)، مجاهدین با حمایت مردم از نقاط مختلف وارد کابل شده و حکومت داکتر نجیب الله را برچیدند.

بعد از این رویداد، رهبری نظام به دست مجاهدین قرار گرفت و داکتر نجیب هم در دفتر سازمان ملل متحد در کابل پناهنده شد.

مجاهدین پیش از پیروزی، نزدیک به چهار سال با بقایای ابرقدرت شرق و کمونیست های حاکم بر کابل مبارزه کرده و سرانجام در هشتم ماه ثور سال ۱۳۷۱، رژیم داکتر نجیب الله را سقوط دادند.

پیروزیِ مردم ثابت کرد که وحدت ملی بیشتر و قدرتمندتر از تسلیحات نظامی است و در برابر قدرتِ مردم، هیچ قدرت دیگر توان ایستادگی ندارد.

در این روز، نظامیان وابسته به گروه های جهادی از جبل السراج، چهار آسیاب، سروبی و میدان شهر به کابل ریختند.

به عبارتی هشتم ثور بزرگترین پیروزی و افتخار ملت، در تاریخ کشور شمرده می شود که توانستند در چهارده سال جهاد، نیروهای متجاوز شوروی وقت را از افغانستان بیرون کنند.

مردم در برابر حکومتِ طرفدار «کمونیست» که به ارزش های دینی و فرهنگی شان هیچگونه حرمت قایل نبود و عالمان دین،  بزرگان قوم و افراد متنفذ را زندانی می کرد، ایستادند و در برابر آنان جهاد و مبارزه را آغاز کردند و از سراسر کشور گروه های مجاهدین را تشکیل دادند.

مردم افغانستان به اساس وعده های خداوند متعال به قیمت جان و مال شان به جهاد علیه نظامیان و حکومت طرفدار شوروی ادامه دادند تا آنکه نخست به پیروزی بر خروج قوای شوروی از افغانستان دست یافتند و بعد به پیروزی نهایی در هشتم ثور سال ۱۳۷۱.

ناگفته نباید گذاشت که این پیروزی به سادگی حاصل نشد؛ بیش از دو میلیون معلول و معیوب در کشور باقی ماند و میلیون ها خانواده خانه و کاشانه شان را ترک کرده و به کشورهای همسایه مهاجرت کردند.

اما قدر این پیروزی دانسته نشد و یا اینکه برخی از کشورهای غربی تحمل این پیروزی را نداشتند و با نفوذ در بین گروه های مختلف جهادی، پیروزی را سرآغاز جنگی داخلی قرار دادند.

بعد از پیروزی، قدرت میان رهبران جهادی مطرح گردید و رهبران برای به دست گرفتن انحصار قدرت، دست به جنگ ‌های داخلی زدند.

مشکلات داخلی و خارجی از عوامل عمده این معضلات بود. عدم همدیگر پذیری، جنون رسیدن به قدرت، اختلاف بعضی از احزاب در مسایل خورد و کلان، از مهمترین عوامل داخلی بود.

در مسایل خارجی نیز باید یادآورد شد که زمان خروج روس ها از افغانستان، حزب خلق یک تعداد را به بهانه های مختلف از حزب بیرون می کرد، تا جایی را برای آینده آنها در کنار تنظیم های جهادی با استفاده از وجهه قومیت، پیدا نماید که بعد از پیروزی مجاهدین همین افراد نفوذی، مجاهدین را وادار به جنگ علیه هم کردند و در بین مجاهدین فتنه افگنی می کردند.

نباید فراموش کرد که دخالت پنهان و آشکار برخی از کشورها و قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای، دخالت های خارجی به ویژه دخالت کشورهای عربی، مانع تشکیل حکومت پایدار و فراگیر در افغانستان شد تا آنها به اهداف خود از طریق افغانستان و شرایط حاکم بر آن برسند.

به هر صورت، پیروزی هشتم ثور ثمره خون میلیون ها شهیدی است که بی نام و نشان روی صخره ها، در دشت ها و دامنه ها به خاطر دفاع از کشور و خاک، هدف گلوله اشغالگران بیگانه قرار گرفته و دلیرانه از سرزمین شان دفاع نمودند.

در این بین، نباید خون شهدای مظلوم و البته وطن دوست کشور در راه رقم خوردن تاریخ هشتم ثور نادیده گرفته شود و بازمانده گان آنها نیز باید مورد توجه قرار گیرند.

تحمل و مدارا با دیگران، همدیگر پذیری، حرکت به اساس منافع مردم و احترام به باورهای دینی از درس های مهم پیروزی هشتم ثور است.

خواست هایی هم در این راه وجود داشت که برآورده نشد و بر اساس همین خواست ها، مجاهدین حرکت کرده بودند و مردم به آن خواست های خود آن چنان که مطلوب بود، نرسیدند.

حوادث بعد از هشتم ثور، جنگ های داخلی اثرات بسیار منفی روی وضعیت زندگی مردم بود.

شرایط فعلی کشور نیز ثمره همین عدم همدیگرپذیری بین گروه ها بود که تا هنوز دامن گیر قدرت طلبان و افرادی است که در راس حکومت قرار دارند.

تجلیل نمایشی از این روز هم کارساز نیست و در شرایط فعلی که مشکلات انتخاباتی، تمام زندگی مردم را در کنار «کرونا» فلج کرده است، باید بر اساس منفعت مردم و ملت پایان یابد.

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *