میرزاولنگ و تیوره، ایشچی و ناکامی امنیتی!!
فجایع انسانی در افغانستان و واکنشها نسبت به این فجایع در سالهای اخیر کم نبوده است.
حملات خونبار انتحاری و انفجاری در کابل و دیگر ولایتها، سقوط مناطق به دست طالبان مسلح، انجام فجایع انسانی در مناطق سقوط داده شده و مطرح شدن احمد ایشچی با بیان تجاوز جنرال دوستم، معاون اول رئیسجمهور بر وی از جمله رخدادهایی بوده که در سالهای اخیر به ویژه یک سال گذشته در کشور انجام شده است.
در سال روان، ولسوالی تیوره ولایت غور سقوط کرد و گفته شد که طالبان مسلح بالای شفاخانه حمله کرده و حاضرین در این شفاخانه را بیرحمانه به گلوله بستند.
این مسئله از سوی طالبان مسلح رد شد و رهبران حکومت بدون هیچ واکنشی تنها آن را تقبیح کردند و وعده رسیدهگی به این موضوع را دادند.
در روزهای اخیر منطقه «میرزاولنگ» ولسوالی صیاد ولایت سرپل سقوط کرد، گزراشهایی که از این منطقه رسید از فجایع وحشتناکی حکایت داشت.
در روز اول سقوط، بیش از ۵۰ تن از باشندهگان این منطقه تیرباران، سلاخی و یا به دره پرتاب شدند و مقامهای محلی نیز از بیتوجهی حکومت مرکزی شکوه کردند.
هرچند که طالبان مسلح قتلعام غیرنظامیان را رد کرده و گفتند که تنها شماری از نیروهای پولیس و پولیس محلی در نبرد با آنها جان باختهاند.
این فاجعه بعد از رها شدن شماری از گیرماندههای میرزاولنگ؛ رنگ و روی دیگری گرفت و عمق آن بیشتر از پیش نمایان شد.
حکومت، نهادهای مدافع حقوق بشر و دیگر سازمانهای ملی و بینالمللی کمترین واکنش نسبت به این فاجعه نشان دادند و فرد اول حکومت بازهم وعده «انتقام» از عاملین این رویداد را داد.
وعدههایی که در جریان سه سال گذشته از حکومت وحدت ملی، بارها و بارها داده شده و هیچ دستاورد روشن و واضح برای مردم نداشت.
ناگفته نماند که بعد از انجام فاجعه در میرزاولنگ، تصمیم گرفته شد تا در این منطقه عملیات گسترده نظامی انجام شود که بیشتر به «نوش داروی بعد از مرگ سهراب» می ماند.
در کنار این فجایع انسانی و خونریزیها در کشور یک رویداد دیگر هم در جریان یک سال گذشته اتفاق افتاد که حتی پای واکنش بانوی اول را نیز به میان کشاند.
بحث تجاوز بر احمد ایشچی که از سوی خودش در مصاحبه با رسانهها اعلام شد؛ واکنشهای متعددی از رهبران دولت، نهادهای مدافع حقوقبشر، سازمانهای داخلی و خارجی و حتی رهبران کشورهای خارجی کمککننده را به دنبال داشت.
این رویداد که پای یک مرد مسن (ایشچی) در میان بود به حدی وضعیت را برای دولتمردان و رهبران حکومت خراب کرده بود که در یک اقدام شتابزده، جنرال دوستم را در «حصر خانگی» قرار دادند و به وی اجازه حضور در دفتر کارش را نیز ندادند.
شرایط برای جنرال دوستم به حدی سخت شد که افغانستان را ترک کرده و به ترکیه پناه برد.
اما حالا سوال این است که آیا خون باشندهگان «میرزاولنگ» و «تیوره» به اندازه پرونده احمد ایشچی برای رئیسجمهور و دیگر رهبران حکومت وحدت ملی ارزش نداشت که پیش از وقوع فاجعه از آن جلوگیری کنند؟
آیا رهبران حکومت پیش از وقوع فاجعه از احتمال آن خبر نداشتند؟ در حالی که ظاهر وحدت، والی سرپل بارها تاکید کرده است که پیش از سقوط میرزاولنگ به حکومت مرکزی خبر داده و از آنها درخواست کمک کرده است.
بازماندهگان فاجعه میرزاولنگ نیز بعد از رهایی از چنگ طالبان مسلح و داعشیان گفتهاند :«ما از دولت تنها امنیت میخواهیم و نیاز به تابوتسازی و یا پیامهای تسلیت بعد از فاجعه را نداریم.»