مُقَصر، دیگران را مُقَصر می داند

خبرگزاری خاورمیانه

افغانستان در هفته گذشته شاهد دو رویداد انفجاری و انتحاری خونبار بود؛ اما نحوه انفجار و قربانیان آنها متفاوت بود.

در حادثه دلخراش و خونین کابل در نزدیکی تعمیر الحاقیه شورای ملی، افراد ملکی، نیروهای امنیتی، کارمندان اداری این تعمیر قربانیان اصلی بودند.

اما در حادثه خونین قندهار، در کنار قربانیان داخلی، چند دیپلومات خارجی (امارات متحده عربی) نیز کشته شده و شماری نیز زخم برداشتند.

این حادثه در مهمان خانه والی قندهار زمانی رخداد که مهمان ها بعد از کارهای اداری به این محل آمده و قرار بود از آنها پذیرایی صورت گیرد.

حادثه قندهار از آن جهت اهمیت یافت که در آن شماری از دیپلومات های خارجی کشته و زخمی شده بودند که خود گفته ها و بحث های گوناگونی را به دنبال داشت.

یکی از افرادی که بعد از رویداد قندهار صحبت های مضحکی انجام داد؛ «ضاحی خلفان تمیم»، معاون پولیس امارات بود که در یک اظهار نظر عجیب، نیروهای امنیتی و پولیس افغانستان را ناکارآمد در تامین امنیت مهمانان دانسته بود.

این فرد، در اظهاراتی نامناسب، تمام ملامتی را به گردن پولیس افغانستان انداخته بود، در حالی که شاید فراموش کرده است که همین گروه های افراطی و مخالف دولت افغانستان را کشور خودش (امارات) در نخستین روزهای حضورشان در افغانستان به رسمیت شناخت.

مقام های اماراتی نمی توانند گناه را به گردن نیروهای امنیتی افغانستان که خود در میدان مبارزه با تروریسم اولین و بیشترین قربانی را می دهد، بیاندازد در حالی که شماری از سران گروه های افراطی از جمله بن لادن در این کشور سرمایه گذاری کرده بود و از آن درآمد کسب می کرد تا صرف جنگ افروزی در افغانستان کند.

اماراتی ها باید به جای اینکه پولیس افغانستان را مُقَصر حادثه قندهار بداند، به صورت ریشه ای معضل تروریسم که شیخ های سرمایه دار دوبی، عربستان، ابوظبی، قطر، بحرین و دیگر کشورهای عرب بانی و تهداب گذار آن بودند، حل می کردند.

همین شیوخ عرب با سرمایه های هنگفتشان، جنگ را در یمن، افغانستان، سوریه و عراق مدیریت کرده و هزینه هنگفت تسلیحاتی آن را برای گروه های افراطی تهیه می کنند و در بسیاری از مواقع پناهگاهی هستند برای سران گروه های افراطی.

اگر پول این شیوخ سرمایه دار که تمام آن از نعمت «بادآورده» «نفت» است، نبود، گروه های افراطی به راحتی تجهیز نمی شدند و قادر نبودند طرح های پیچیده ای برای انجام حملات و رسیدن به اهدافشان در افغانستان، طراحی و عملی کنند؛ طرح های استخباراتی ای که پولیس افغانستان با وجود مشکلاتی که دارد، از خنثی سازی آن در مواقعی عاجز است؛ هرچند در بسیاری از موارد موفق به خنثی کردن اهداف شوم دشمن شده اند.

از سوی دیگر، همین شیوخ عرب با داشتن سرمایه های (یکبار دیگر تاکید می شود که بادآورده) روابط خوبی با سازمان استخباراتی پاکستان ـ به عنوان منطقه ای که به تاکید رهبران کابل؛ سران و اعضای گروه های مخالف دولت افغانستان به راحتی در آن زنده گی می کنند و استراحت می بینند ـ دارند و با همین کشور در ابتدا، طالبان مسلح را به رسمیت شناختند.

اما همین کشورها به ویژه امارات متحده که در حادثه قندهار شماری از دیپلومات های خود را از دست داد؛ نتوانست با تمام امکانات و نفوذش بر طالبان مسلح و روابط با پاکستان،شماری از دیپلومات هایش را از دست داد.

با همین تفاسیر، چطور میتوان پولیس افغانستان که در خط مقدم نبرد با تروریسم است را ملامت دانست در حالی که در زمان قربانی شدن و شهادت آنها در خط مقدم، هیچ کشوری که بانی گروه های افراطی بوده، از این گروه ها نخواسته که با صلح افغانستان یکجا شوند و دست از نبرد بردارند.

چطور این کشورها می توانند تنها برای کشته شدن پنج دیپلومات خود، ملامت را به گردن دیگران بیاندازند و هیچ یادی از شهدا و زخمی های افغان در این رویداد نکنند و به مانند دیگر رویدادهای خونین افغانستان که تلفات برجا می گذارد، هیچ کشوری برای حل ریشه ای آن فکری نمی کند؟

این کشورها در صورتی که می خواهند خودشان آرام باشند و در امنیت زنده گی کنند، باید امنیت را در افغانستان تامین کرده و دست از حمایت از گروه های افراطی بردارند.

به قول معروف «اگر یک جوال دوز را به دیگران روا داری، یک سوزن را نیز به خود روا داشته باش.»

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *