صلح نیست، امنیت نیست پس دلیلی برای انتخاب نتانیاهو نیست!

خبرگزاری صهیونیستی هاآرتص در مقاله ای در نقد عملکرد نتانیاهو نوشت: در انتخابات سال ۱۹۹۶، بنیامان نتانیاهو ، این شعار انتخاباتی را بر سر زبان ها شایع نمود. علیرغم سابقه انفجار موترها و پیچیدن صدای آژیر آمبولانس ها در هر مکان، تبلیغات تلویزیونی به کرات، واژگان کوبنده “صلح نیست، امنیت نیست، دلیلی برای انتخاب پرز نیست” را به تصویر کشیدند. اکنون، نتانیاهو چپ گرا کجاست، کسی که بتواند در شرائط کنونی همان شعار را سر دهد:”صلح نیست ، امنیت نیست، دلیلی برای انتخاب نتانیاهو نیست”.

نتانیاهو در سال های اخیر بدون هیچ پیروزی، جایگاه خود را به عنوان آقای امنیت تثبیت نموده است. جنگ ها علیه حماس در غزه، بدون پیروزی پایان پذیرفته و موج اعتراضات فلسطینی ها، با امواج پیاپی، در حال ضربه زدن می باشند. بر همگان واضح است در مقایسه با دیگر اعضای چپ گرا، تلاش های نتانیاهو به عنوان رهبری که با توسل به سیاست تبعیض، شعار به ارمغان آوردن صلح را سر می داده، چیزی جز فریب نبوده است. محمود عباس از ملاقات با وی، امتناع ورزیده و آمریکایی ها نیز، به مذاکرات صلح با عنوان، خطای دید می نگرند.

اکنون دیگران وی را به عنوان یک موجود مفلوک، در نظر می گیرند. داستان ساختگی نتانیاهو درباره ملاقات مفتی اعظم بیت المقدس با هیتلر، تلاش ناشیانه ای بود که او فقط آن را برای تقویت استراتژی اساسی خود، بکار گرفت. اگر شما نمی توانید با کسی ارتباط دوستانه برقرار کنید، پس در نتیجه دشمنان خود را بترسانید.

بر اساس نتایج یک آمارگیری عمومی، ۷۳ درصد از مردم معتقدند که وی (نتانیاهو) قادر نیست به شایستگی مشکلات موج اعتراضات اخیر را برطرف سازد. حال وقت آن رسیده که بگوییم، تو، دیگر آقای من نیستی. او یک بی عرضه به تمام معنا است.

بی لیاقتی نتانیاهو در عرصه های مختلف داخلی و خارجی مثال زدنی است و نیازی به توضیح و تفسیر ندارد. مهمترین عامل درگیری های اخیر در کرانه باختری هیچ کس نیست به جز او و مهمترین دلیل تحریم های اتحادیه اروپا سیاست های ناشیانه نتانیاهو در عرصه بین الملل می باشد. حال، زمان حمله مخالفان وی، فرا رسیده، اما آنها نیز در خواب غفلت فرو رفته اند.

اسحاق هرتصوگ، رهبر حزب اتحاد صهیونیست و یاعیر لاپید، رهبر حزب یش عاتید، به جای اینکه ۱،۲۵ میلیون نفر از کسانی که به آن ها رای داده را به خیابان روانه کنند، هنوز مشغول سنگر گیری در آغوش گرم صفحات فیس بوک و تریبون های کنست می باشند. خیابان ها می توانند تبدیل به مکانی گردند که ۱۶۵ هزار نفر از کسانی که به حزب مرتص رای داده اند، نیز به حامیان هرتصوگ و لاپید، ملحق شوند. شاید هرتصوگ و لاپید ترسیده اند. زیرا نتانیاهو آنها را متهم به خیانت به وطن خواهد نمود. باید گفت این دو نفر(هرتصوگ و لاپید)، اطمینانی به استحکام جایگاه و وجه خود در میان مردم ندارند.

هرتصوگ هنوز تلاش می کند تا به جای استفاده از کلام و خطابه ، راهی برای بهتر جلوه دادن وجهه خود بیابد. آیا وی می تواند با صدای لرزان خود، ده ها هزار نفر از معترضان را از میدان خارج سازد؟ امروز نمی توان دولت کنونی را برکنار نمود، اما در چنین وضعیتی، خیابان ها می توانند فعال شوند.

دو حزب اتحادیه صهیونیست و یش عاتید، برای به راه انداختن اعتراضات گسترده در جهت تاثیر بر اذهان عمومی، ابزارهای سازمانی زیادی را در اختیار دارند. سیاستمداران چپ گرا و معتدل، اکنون نمی توانند به بی بی (نتانیاهو) خود، تکیه کنند، اما آنها می توانند شعار ابتکاری نتانیاهو را سر دهند: “صلح نیست. امنیت نیست، دلیلی برای انتخاب نتانیاهو نیست”.