صلح با کی و چگونه؟

u;sتنها چند روزی به آغاز گفتگوهای رودرروی صلح با طالبان باقی مانده است؛ اما ناامنی و حملات انفجاری و انتحاری در پایتخت و دیگر ولایت های کشور شدت یافته است.

روز گذشته، کنر و کابل شاهد حملات خونبار انتحاری بود که بیش از ۲۰ کشته و بیش از ۷۰ زخمی برجا گذاشت.

شورشیان طالب نیز مسوولیت هردو حمله را به عهده گرفته و به نوعی فرارسیدن فصل گرما را هشدار داده و نشان دادند که مذاکرات چهارجانبه و تعیین نشست و گفتگوی رودررو چندان برای آنها اهمیت نداشته و اهداف خود و یا کشورهای حامی خود را تعقیب می کنند.

بر اساس تصمیم دور چهارم مذاکرات چهارجانبه در کابل، اوایل ماه مارچ میلادی، دور دوم گفتگوهای صلح به میزبانی اسلام آباد برگزار می شود و امیدواری ها نسبت به نتایج آن زیاد است.

این امیدواریها نزدیک به امیدواریهای پیش از دور اول گفتگوها است که نشر خبر مرگ ملاعمر و شدت حملات انتحاری و انفجاری در کابل و ولایات، دور دوم را به چالش کشیده و مانع برگزاری آن شد.

از سوی دیگر بخش اعظمی از آگاهان معتقد هستند که پاکستان با راه اندازی مذاکرات چهارجانبه در تلاش است تا در فصل سرما فرصتی برای تجهیز و تکمیل شورشیان فراهم کرده و کابل را مصروف زمینه سازی برای گفتگو نماید.

با توجه به عدم مدیریت و یا ناتوانی مدیریت جنگ از سوی مقام های کابل، مصروفیت آنها در گفتگوهای صلح خود عاملی خواهد بود برای تقویت شورشیان طالب که حالا بیشتر از چند گروه محدود هستند.

حکومت نیز به دنبال آن است تا با راه اندازی و مصروف شدن در گفتگوهای چهارجانبه و هفت جانبه (۶+۱ با حضور امریکا، چین، پاکستان، هند، روسیه، ایران و افغانستان) خود را نزد مردم خوب جلوه داده و بانیان صلح لقب بگیرند.

اما با تمام این برنامه ها، حکومت بارها اعلام کرده است که با آن گروه از مخالفان که به جنگ دوام داده و افراد ملکی را هدف قرار دهند، هیچ وقت گفتگو صورت نمی گیرد.

با توجه به گروه های متعدد مخالفان و شورشیان طالب، سوالی که به وجود می آید این است که حکومت با کدامیک از گروه های مخالف وارد گفتگو می شود و چطور این گروه ها را تشخیص می هد؟

حکومت چطور مشخص می کند که حملاتی که در کشور انجام می شود، مربوط به گروه هایی نیست که با آنها وارد گفتگو شده است؟

جواب به این سوالها در کنار این که شورشیان طالب همچنان و بر اساس اقدامات گذشته، از یک آدرس حملات را به عهده گرفته و با تمام اقدامات حکومت مخالفت کرده اند.

از سویی هم، حکومت تا حال موفق نبوده است تا از راه نبرد و جنگ، مخالفان را وادار به دست کشیدن از جنگ کرده و به صلح دعوت کند و هر دعوت صلح، از جانب مخالفان با حملات انتحاری و انفجاری پاسخ داده می شود.

با این حال نیاز است تا تغییراتی در روند سیاست های گفتگو در نظر گرفته شود، چون بعد از حملات روز گذشته در کابل و کنر، شماری از مقام های حکومتی، عاملین این حمله را وحشی، مزدور و بی فرهنگ خطاب کرده بودند در حالی که قرار است به زودی با همین عاملین گفتگوها آغاز شده و نماینده گان حکومت با آنها سر یک میز بشینند.

در عین حال، تغییر روند گفتگو اگر با مصالحه همراه باشد، باید مشخص شود که این مصالحه چطور انجام شده و چه امتیازی برای شورشیان در نظر گرفته می شود و اینکه آیا حکومت توانایی انجام هم مصالحه با بخشی و درگیری با بخش دیگری از شورشیان که به گفتگو حاضر نمی شود را دارد؟

این موضوعات و گفتگوی رودررو با شورشیان زمانی به چالش کشیده می شود که ایوب سالنگی، معین ارشد امنیتی پیشین وزارت امور داخله بعد از برکناری از وظیفه اش، سازمان استخباراتی پاکستان را عامل اصلی بدبختی در کشور دشمن اصلی ثبات کشور دانست.

حال باید منتظر ماند و دید که دور دوم گفتگوهای صلح آیا برگزار می شود و اینکه اگر برگزار شود، چه مسایلی را پوشش می دهد؟

Author

About Author