3

مردم هر روزی که می گذشت از ظلم و وحشت نظام کودتا به تنگ می آمدند و در کوشش فرصت های مناسب می شدند که بتوانند علیه بدرفتاری های رژیم دست به مبارزه بزنند. و صدای انزجار و نارضایتی شان را به گوش جهانیان برسانند و به مردم دنیا بفهمانند آن چیزیکه در افغانستان می گذرد نه برای نجات مردم بلکه در جهت ضد منافع مردم جریان دارد.

استبداد و برخوردهای قشری و ضد دینی نیروهای تازه به دوران رسیده صبر مردم را لبریز ساخت و از گوشه و کنار افغانستان قیام های مردمی آغاز شد به هر اندازه ای که دامنه قیام مردم علیه رژیم کودتا وسعت می یافت به همان اندازه به اذیت وآزارمردم توسط عمال رژیم نیز افزوده می گشت.

تا اینکه قیام های مردمی در گوشه وکنار افغانستان شروع شد و قیام مردم کابل در چوکات خیزش ملی مردم افغانستن یک نقطه عطف در تاریخ مبارزات مردم این سرزمین به حساب می آید.

مردم کابل در اثر قساوت و بی رحمی عمال حکومت، کودتا برای یک قیام وسیع تر زمینه سازی نموده و آماده می شدند تااینکه این روز فرا رسید و قیام مردم کابل که در آغاز از چنداول شروع شده بود کم کم در سطح شهر کابل گسترش یافت و در روز سوم حوت ۱۳۵۸ به اوج خود رسید.

مردم کابل شب هنگام بر بالای بامهای خانه های خود رفته اعتراض خود را علیه نظام کودتا و حضور غیر قانونی نیروهای شوروی با صدای الله اکبر نشان دادند.

مردم با شعار الله اکبر نشان دادند نظامی که بر بنیاد اصول غیر اسلامی در کشور ما روی کار باشد را قبول ندارند.

قیام مردم از سطح شعار فراتر رفته و در روز سوم حوت در عمل تحقق یافت، مردم مسلمان کابل در این روز به جاده ها و سرک ها آمده و تظاهرات وسیع و آرامی را به راه انداختند تا با حرکت و اعتراضات مسالمت آمیز به دولت مردان وقت پیام بدهند که ظلم تان به اوج خود رسیده و ما دیگر نمی خواهیم که زیر بار ظلم تان باشیم و نمی خواهیم که چکمه پوشان سرخ بر مقدرات ما حکومت کنند.

تظاهرات مردم با حضور متعلمین مکاتب در صفوف مردم شکوه بیشتر یافته و دامنه دار تر شد.

خیزش مردم کابل از دوجنبه ایدئولوژیکی و جهت گیری سیاسی برخوردار بود.

مردم کابل برای اولین بار کوشش نمودند که از حق اظهار نظر خود در مورد آن چیزیکه می خواهند و آن چیزی را که نمی خواهند، استفاده کنند و این کار را با راه انداختن تظاهرات آرام و مسالمت آمیز آغاز نمودند.

در سوم حوت ۱۳۵۸ مردم با دست خالی و بدون سلاح از خانه های خود، در جاده ها و سرک ها آمدند و علیه نظام کودتا و سلطه شوروی سابق دست به تظاهرات زدند.

اما این خیزش مسالمت آمیز از سوی دولتیان وقت با سلاح و گلوله پاسخ داده شد.

مردم در این روز قربانی دادند تا در برابر زورگوئی ها و ستم های رژیم نه بگویند، شهید دادند تا به روسها و ایادی دست نشانده شان تفهیم نمایند که افغانستان جائی برای خرسان قطبی نیست.

بلکه افغانستان مأمن دلیر مردان و شیر زنانی است که نمی گذارند سرنوشت حاکمیت ملی شان توسط یک قدرت تجاوز گر رقم زده شود.

و نمی گذارند در جامعه ای که صدای دلنشین الله اکبر از بلندای مناره های مساجدش بلند است، مرکز فریاد شعارهای ضد دینی و ضد میهنی شود.

سوم حوت ۱۳۵۸ نقطه عطفی در تاریخ ملتی است که همواره در گذر تاریخ پوزه تجاوزگران و بیگانگان را به خاک ذلت مالیده اند. و درسی بزرگی به همه تجاوزگران وسلطه طلبان داده اند که باید عبرت بگیرند که با زور ماشین جهنمی و پیشرفته جنگی می توان استقلال یک کشوررا زیرپا کرد و آزادی های مردم یک سرزمین را سلب نمود اما نمی توان این وضعیت را برای همیشه و ثابت نگهداشت. این واقعیت را سرگذشت مبارزات ملت های آزاده جهان ازجمله جنبش های تاریخی و ملی مردم افغانستان بخوبی نشان می دهد و قیام سوم حوت مردم در کابل اگر چه توأم بود با شهادت و زخمی شدن بیشماری از خواهران و برادران ما اما همین قیام زمینه ساز شکست ارتش تا دندان مسلح شوروی سابق و باعث شکست اعمال و ایادی اش در افغانستان گردید.

Author

About Author