زهرا با یک دنیا امید چرا دست به خودکشی زد؟ تعصب قومی در دانشگاه کابل بیداد میکند
زهرا خاوری دانشجوی سال آخر دانشکده وترنری دانشگاه کابل پس از این که برای پنجمین بار منوگرافش از سوی گل محمد طنین یکی از استاتید دانشکده وترنری کابل رد شد، دست به خودکشی زد و به زندگی خود نقطۀ پایان گذاشت، اما چرا یک دختر با این همه امید و آرزو دست به خود کشی میزند و چرا یک باره چشم از همه چیز می بندد و پا روی همه خواسته ها و آرزوها میگذارد آیا مشکل اینقدر بزرگ میباشد که زهرا را ودار کرد که پا از این دنیا برون بگذارد و وارد یک فضای لایتنهایی شود؟ این همه پرسشهای است که باید برایش پاسخ یافت.
امین جویا یکی از دوستان و کسانی که زهرا در عرصه کارهای منوگرافش همکاری میکرد در صفحه فیسبک خود نگاشته است که «بیشتر اوقات تلفنی با هم صحبت می کردیم؛ گاهی هم از طریق مسنجر فیسبوک! از وقتی که کار روی تحقیق (فارم مرغداری) را شروع کرده بود، هر از گاهی که برایش زنگ می زدم، با شوخی می گفتم: “زهرا، اول احوال خودت را بپرسم یا جوجه مرغ هایت را؟”. با قهقهه آرام پاسخ می داد: “حالا که جوجه مرغ ها مهمتره؛ حتی برای خودم! یک تایش همین حالا به شدت مریض است و تب دارد…»
در این نوشته از پشتکار و تلاش که زهرا بخاطر به پایان رساندن مونوگراف خود به خرچ میداد هم ذکر شده است «یفامی غذای جوجه ها را چطور تهیه کرده ام؟ با دعوت حاجی محمد علی در عروسی برادر زاده اش، هاشم رفته بودم؛ آنها گوسفند کشته بودند و من یک عالم خون گرفتم و خون را خشک کردم و از خون خشک شده پودر غذایی برای جوجه ها تهیه کردم!”»
جویا از زهرا در مورد بدرفتاری استاد رهنمایش نقل میکند که «در طول زمستان ۱۳۹۵، تحقیقی را در باره ی تاثیر “کَمَی” (نوعی گیاه/علوفه کوهی برای دام پروری) روی گوسفند و همچنان پرورش مرغ خانگی انجام داده بود! به دنبال نام علمی “کَمَی” بود. برایش مشوره دادم که عکس آن را نزد استاد اش ببرد و برای دریافت نام علمی آن از استاد کمک بخواهد. همین کار را کرد؛ اما استادش اینگونه تحقیر اش کرده بود: “دختر، تو دیوانه شده ای؟ من از کجا بدانم که نام علمی این گیاه چیست؟ هنوز کسی خود شما هزاره ها را نشناخته چی برسد که این گیاهِ شما را بشناسد! خدا بداند که کدام گیاه جهنمی است یا کدام بلای نا شناخته ی دیگر!” استاد، با عصبانیت تمام، اوراق گزارش تحقیقی زهرا را مچاله می کند و پس به طرف زهرا پرتاب می کند! زهرا، با دنیایی از نا امیدی دفتر استاد راهنما را ترک می کند و لحظاتی بعد به من تماس می گیرد و آنگونه که در فوق خواندید، با گلوی بغض گرفته حکایت می کند. »
جویا در مورد آخرین تماس تیلفونی خود با زهرا این گونه نقل کرده است « باالاخره، ساعت حدود ۸:۳۰ صبح یکشنبه ۲۸ عقرب ۱۳۹۶، آخرین تماس تلفنی زهرا به من بود! گوشی را برداشتم و با همان شوخی های همیشگی احوال پرسی کردم. اما، این بار، گویا، شوخی های من برای او بی نمک بود؛ خنده ی تلخی نثارم کرد و سراغ احوال فاطمه، فرنگیس، شهریار و نیز برادرش علی که در خانه ما است، را گرفت و ادامه داد: “استاد، من سفری طولانی و نا معلومی را در پیش دارم؛ لطفا، مرا ببخشید….”»
این در حالیست که امروز سه شنبه (۳۰عقرب) صدها تن از دانشجویان دانشگاه کابل امروز تظاهرات کردند و وزیر تحصیلات عالی در جمع معترضین حاضر شد و تمامی موارد قطعنامه معترضین را پذیرفته در پای قطعنامه امضا کرد.
دو خواست دانشجویان بهطور عاجل، همین امروز عملی خواهد شد. یکی، اعمار منار یادبود زهرا که نماد مظلومیت دانشجویان افغانستان و دانشگاه کابل در برابر سیستم دیکتاورانه تحصیلی این کشور، دوم به تعلیق درآمدن کار استاد رهنمای زهرا و آمر خوابگاه دانشگاه کابل، . دانشجویان خواستهای دیگری هم داشتند.
تغییر سیستم فرسوده و ظالم درسی، تغییر رابطه ارباب- رعیت میان استاد و دانشجو، ایجاد کمیتهای برای بررسی چگونهگی وقوع خودکشی و عامل آن از میان دانشجویان، خانواده زهرا و وزارت تحصیلات عالی و به دادگاه کشاندن عاملان واقعه شماری از خواستهای دانشجویان است که تمامی موارد از سوی شخص وزیر در جمع معترضان پذیرفته شد.
اعتراض تا برآورده شدن دو خواست اول دانشجویان و اطمینان از تطبیق تمامی خواستها ادامه خواهد داشت. دانشجویان معترض اکنون محل اعتراض شان را از دم در ریاست دانشگاه به دروازه دانشکده وترنری انتقال دادهاند.
ندیم پارسینا