دختران، قربانیان خاموش تجاوز در ادارات دولتی و خصوصی

اینجا و آنجا ندارد؛ از کابل که بگیرید تا ولایت های دور دست، آمارها نشان می‌ دهد زنان در هر کجای این سرزمین که باشند روزانه با انواع و اقسام آزار و اذیت‌ ها روبرو اند.

آزارهایی که گاه تنها به کلماتی مانند «مقبولک» یا یک لبخند ختم می ‌شود؛ اما گاهی هم ممکن است فراتر از کلمات برود؛ راهش مسدود یا مورد تعرض قرار میگیرد.

… «پس از پرسیدن دو سه سوال عمومی گفت که «نزدیک بیا» من که بی تجربه بودم، با نگرانی نزدیک ‌تر رفتم و او با آله ای که در دست داشت و گفت معاینات صحی انجام می دهد».

«او قسمت هایی از بدنم را لمس کرد و من با ترس و وحشت هر لحظه آرزو میکردم آن ثانیه ها زودتر تمام شود، سرانجام پس از ده و پانزده دقیقه گفت میتوانی بروی؛ اما نباید اسرار مصاحبه را فاش کنی؛ این راز میان رئیس و کارمندش است.»

اینها قصه دختری با نام مستعار «مروه» است که برای اولین بار برای گرفتن کار به یکی از موسسه های خصوصی مراجعه کرده بود.

مروه می گوید: «یکی از روزهای اخیر پاییزی بود که من تازه از امتحانات دانشگاه خلاص شده بودم، همراه مادرم برای مصاحبه کاری به یک موسسه خصوصی رفتم و پس از ساعت ها انتظار نوبت به من رسید، به اتفاق مادرم وارد دفتر رئیس شدیم».

تنها رئیس این  نهاد در آنجا حضور داشت، بعد از احوالی پرسی گفت میشود مادر جان بیرون منتظر بماند؟ چون قوانین مصاحبه اجازه شخص سوم را نمیدهد و پس از آن مادرم بیرون رفت و او (رئیس نهاد) با پرسیدن دو سه سوال عمومی برایم گفت؛ …

مروه با اندوه ادامه  داد؛ دختران زیادی در آن موسسه صاحب کار شدند؛ اما هرکدام مانند من قربانی شده بودند ولی هیچ یک از آنها حاضر نبودند این قضیه را آشکار بسازند؛ زیرا فکر میکردند اگر در مورد آزار و اذیت جنسی حرفی بزنند، همه آنها را مقصر خواهند دانست و… «حق با آنهاست».

مروه نخستین دختر قربانی نیست که اینگونه در یک نهاد کاری مورد اذیت و آزار قرار گرفته و قربانی دستان هوسباز مردان شده است و بدون شک آخرین دختر هم نخواهد بود.

با این وضع اکثریت دخترانی که در بیرون از فضای خانه مورد اذیت و آزار قرار میگیرند از افشای آن ترس دارند ترسی که فقط بخاطر تحقیر عمومی و ترس از آزار دهندگانش نیست، بلکه گاهی اوقات حتی از خشم خانواده ‌های خود نیز در هراس ‌اند.

دختر خانمی ۲۱ ساله که یکی دیگر از قربانیان آزار و اذیت جنسی در بیرون از منزل است با حفظ هویت اش میگوید که محصل سال چهارم یکی از دانشگاه ها بود، زمانیکه سمستر ۷ را آغاز میکند؛ یکی از استادانش که ظاهرا آدم آرام و متین بود و با همه رفتار مناسب داشته بیشتر از همه به وی  توجه  و مهربانی  می ‌کند و همواره او را در میان صنف مثال می ‌زند؛ از رفتار و لیاقت او تعریف می ‌کند، این رفتارها چند ماهی ادامه میابد تا اینکه پس از سپری شدن امتحانات، نمرات خوبی در همان مضمون کسب می ‌کند.

وی می‌ گوید: «یک روز پس از اعلام نتایج؛ بدون توجه به نیت استادم به دفتر کاری اش رفتم تا بابت زحمت ها، حوصله مندی و مهربانی اش در جریان سمستر از وی تشکر کنم، زمانی ‌که وارد اتاقش شدم استادم مهربان تر از همیشه از او پذیرای کرد و برایش چای ریخت و پس از کمی صحبت کردن به وی گفت: «تو دختر هوشیار و لایق هستی من از تو خوشم می آید» و من در این اواخر یک اتحادیه راه اندازی کرده ام، میخواهم با من به عنوان سکرتر و معاونم کار کنی تا بیشتر «نزدیک هم باشیم و از بودن با هم لذت ببریم» معاش خوب هم می ‌گیری و ازینکه من استادت هستم کسی شک هم نخواهد کرد، اینگونه راحت با هم رابطه میداشته باشیم».

وی این گونه ادامه داد: «پس از شنیدن حرف استادم تمام بدنم لرزید ترسی وجودم را فرا گرفت؛ بعد از آن روز حتی با شنیدن نامش در دانشگاه وحشت عجیبی وجودم را فرا میگرفت، آنروز گذشت؛ من از ترس آبرو و اینکه مبادا استاد در جریان درس برایم مشکل ایجاد کند به نرمی گفتم استاد ببخشید؛ اما من اجازه کار کردن ندارم و بازهم فکر خواهم کرد و از آن به بعد به دلیل رو به رو نشدن با استاد به تایم شبانه رفتم و سمستر آخر را به پایان رساندم.»

به باور او «دختران در جامعه افغانستان هم قربانی هستند و هم جنایت کار …»

امنیت چیزیست که هیچ دختر افغان در بیرون از فضای خانه ندارد؛ حتی گاهی در محیط خانه همچنان احساس امنیت نمی کند.

دخترانی که در جامعه سنتی مثل افغانستان برای فراگیری درس، کار و یا هم رسیدگی به اموراتی به بیرون از خانه میروند، از امنیت جسمی، جنسی، روحی و روانی برخوردار نیستند.

همواره دخترانی  که در بیرون از فضای منزل مصروف درس و کار هستند، از آزار و اذیت توسط مردان «دد صفت» شاکی اند و میگویند که هیچ مکانی از مکاتب گرفته تا دانشگاه ها، کورس ها، دفاتر دولتی و خصوصی، باشگاه ها و حتی مدارس دینی برای زنان امن نیستند.

از این جمله فریده ۲۳ ساله از باشندگان غرب کابل اینگونه داستانش را برایم تعریف کرد.

«من که تازه از مکتب فارغ شده بودم به کمک یکی از دوستانم در دفتری وارد کار شدم، چندی آنجا مصروف کار بودم و در جریان این مدت بگو مگوهایی از سایر دختران این اداره در خصوص رئیس شنیده بودم که می‌ گفتند: «رئیس زنکه باز است؛ چند تا نفری یا دوست دختر دارد» از هرکس که خوشش بیاید اوره پیش خود میخایه و همرایش…؛

او می گوید که بدون توجه به این حرف ها به کارش ادامه داده و بعد از مدت ها اتفاقی که از فکر کردن در مورد آن ترس داشته؛ اتفاق می افتد.

فریده میگوید یک روز معمولی تابستان یکی از همکارانش گفته که رئیس امروز او را به دفتر مرکزی خواسته است و باید برود.

این دختر گفت: «بی خبر از همه چیز راهی دفتر رئیس شدم، ساعت ۱۰ قبل ازظهر به دفتر مرکزی رسیدم؛ از اینکه آنجا را بلد نبودم از کسی پرسیدم و دفتر رئیس را نشان داد؛ رئیس چون آدم با نفوذی بود دفتری مجهز با سیستم امنیتی بالا داشت، از دهلیز عبور و وارد یک اتاق شدم؛ بعداَ اتاق دوم که عایق صدا بود، سرانجام با کمی دلهره وارد اتاق رئیس شدم، اتاق مفشن با همه امکانات … گذشته از اینها تا رئیس مرا دید از جایش بلند شد و با من احوالی پرسی کرد و من نشستم، او همین طور به نرمی به سوی در رفته و در را بست».

فریده ادامه داد: «اینجا بود که دلم آب شد، زیر عرق تر شدم، آن لحظات هرگز از نظرم دور نمیشود، او مانند گرگ گرسنه به من حمله کرد، بدون اینکه من فرصت دفاع داشته باشم دهان و دستانم را بست؛ اینگونه بنظر میرسید که از قبل برنامه ریزی کرده باشد و با بی رحمی تمام بر من تجاوز کرد؛ من که از شدت ترس و وحشت بی هوش شدم، نفهمیدم دیگر چی شد…»

به گفته این دختر، وقتی به هوش آمده خودش را در یکی از بیمارستان های شهر کابل یافته که اعضای خانواه اش در کنار او جمع اند.

او می گوید که نمی داند چگونه به بیمارستان انتقال یافته و خانواده اش چگونه اطلاع یافته اند؛ اما نکته مهم اینکه هیچ گاه ماجرای دفتر رئیس را با خانواده و دوستانش در میان نگذاشته است ودیگر به دلیل عدم تکرار خاطره تلخش، بیکار بوده و به خود جرات نمیدهد برای کار به دفتری برود.

زنان و دختران زیادی استند که  قربانی هوس های مردان در محیط کار و یا اجتماع شده اند و اکثریت آنها خواسته و ناخواسته مورد اذیت و آزار قرار میگیرند.

در این رابطه «رویا دادرس»، سخنگوی وزارت امور زنان، در مصاحبه با خبرگزاری خاورمیانه، آزار و اذیت زنان در دفاتر را یکی از چالش های عمده فرا راه خانم ها عنوان کرده و می گوید که این مسئله باعث میشود شمار زیادی از زنان از کار کردن در محیط بیرون انصراف دهند و یا هم خانواده هایشان به دلیل چشم دید و شنیده هایشان اجازه نمی دهند که دخترانشان در دفاتر کار کنند.

هرچند این موضوع یک بحث مهم در خصوص کارکردن خانم ها محسوب میشود؛ اما وزارت زنان آمار دقیقی از پرونده های آزار و اذیت خانم ها در محیط کار ارائه نمی کند.

بانو دادرس همچنان افزود: «با این وجود وزارت امور زنان برای تمام ارگانها، هدایت داده است تا کمیته های آزار و اذیت زنان ایجاد کنند و این موارد را ثبت نمایند و وزارت ما مسوول نظارت این کمیته ها است».

سخنگوی وزارت زنان می گوید که گزارش های رسیده به آنان نشان می دهد که در ۴۰ ارگان دولتی این کمیته ها برای دادخواهی زنان ایجاد شده و در حال حاضر، ۳۴ قضیه آزار و اذیت از طریق این کمیته ها به وزارت امور زنان راجع شده است.

وی تصریح کرد که وزارت زنان وظیفه دارد تا قضایای ثبت شده را مورد بررسی قرار دهد و از جمله ۳۴ قضیه ثبت شده، ۸ قضیه آن  بُعد جرمی داشته که به مراجع قضایی معرفی شده اند.

بر اساس معلومات بانو دادرس، قضایای آزار و اذیت زنان در دفاتر مقامات بلند پایه دولتی نیز به ثبت رسیده است و این قضیه تنها به دفاتر کوچک محدود نمیشود؛ اما وی از گرفتن نام این مقامات یا دفاترشان خودداری کرد.

با این حال در این اواخر زمزمه هایی از آزار و اذیت دختران فوتبالیست نیز به گوش میرسد که نشان میدهد مردان برای رسیدن به خواسته های پلیدشان هیچ کسی را امان نمیدهند و همه را به کام هوس های خود میبرند.

برخی بازیکنان تیم ملی بانوان کشور گفته اند شماری از مربی ‌های مرد به شمول رئیس فدراسیون فوتبال افغانستان، بازیکنان تیم ملی بانوان را مورد تجاوز جنسی قرار داده اند.

مسئله به این جا ختم نمی شود، بنیاد انتخابات شفاف افغانستان به صراحت اعلام کرد؛ اسنادی که در اختیارشان قرار گرفته، نشان می‌ دهد، کارمندان کمیسیون هم از کاندیدان زن درخواست نامشروع کرده و هم از همکاران زن در کمیسیون.

این روند فاجعه فساد اخلاقی در ادارات دولتی را به شدت دامن زده و معلومات وزارت زنان در مورد آزار و اذیت زنان در ادارات بلندپایه دولتی را مهر صحه می گذارد.

نگینه وارسته _ خبرنگار خبرگزاری خاورمیانه

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *