حضور حکمتیار، شمال را ناامن می سازد؟؟

از حدود شش ماه پیش روند گفتگوهای صلح با حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار و حکومت افغانستان آغاز شد؛ درست بعد از اینکه تلاش ها برای مذاکرات چهارجانبه بی نتیجه ماند.

در ابتدا هیئت های دو طرف دیدارهایی با یکدیگر داشتند و هر کدام شرایط خود را بر اساس آنچه اصول مذاکره صدق می کند، در میان گذاشتند.

این شرایط در چندین مرحله به چانه زنی گذاشته شد تا اینکه دو طرف اعلام کردند، شرایط لازم در متن تفاهمنامه ذکر شده و طرفین از آن رضایت دارند؛ هرچند در یک مرحله بعد از نهایی شدن تفاهمنامه، بازهم چانه زنی های کوچکی رخداد.

اما این امر در این روزها در حال تحقق است و گویا قرار است حکمتیار به روند صلح با افغانستان بپیوندد، فردی که شاید مهره ای سوخته باشد و گفتگوهای صلح با وی چیزی جز ضیاع وقت نباشد.

مذاکره با حکمتیار و صلح با او امری نانیکو نیست؛ اما موجودیت حکمتیار در کشور هم، تاثیر چندانی بر روند جنگ و ناامنی در افغانستان نخواهد داشت؛ زیرا در حال حاضر طالبان مسلح هستند که دایه جنگ را در افغانستان در سر می پرورانند.

بر همگان آشکار است که صلح واقعی زمانی در افغانستان به دست می آید و تلاش برای آن زمانی نتیجه می دهد که طالبان مسلح حاضر به گفتگو شده و دست از اسلحه و جنگ بردارند.

باید برای تحقق روند صلح، طالبان مسلح را روی میز مذاکره نشاند؛ نه مهره ای سوخته به مانند حکمتیار را.

در کنار رضایت طالبان مسلح باید مناسبات کابل و اسلام آباد رنگ دوستانه به خود بگیرد و پاکستان مشکلات خود را با دولت افغانستان حل کند و از پناه دادن به عناصر ضد دولت کابل دست بردارد.

حکمتیار متحد دیرینه پاکستان بوده و شاید حالا هم باشد، پس از سقوط حکومت داکتر نجیب، او نقش گسترده ‌ای در دوام جنگ‌ های داخلی از جمله جنگ‌ های کابل داشت.

اما حال شرایط با زمان استاد ربانی فرق می کند، قسمت اعظمی از رهبران حزب اسلامی در حکومت شریک اند، بنابراین آمدن حکمتیار نه بالای برنامه ‌های صلح افغانستان تاثیر دارد و نه در آوردن امنیت در کشور موثر است.

در حال حاضر آمدن حکمتیار سود چندانی برای نظام مشروع افغانستان ندارد. آمدن حکمتیار ساحه حاکمیت دولت را بیشتر نمی‌ سازد، آسیب ‌پذیری نیروهای امنیتی را در هیچ ولایتی کاهش نمی‌ دهد و در کل سود آنچنانی برای نظام ندارد.

نکته قابل توجه در آمدن حکمتیار شاید کشانده شدن ناامنی بیشتر به مناطق شمالی کشور باشد، زیرا حکمتیار در ولایت های جنوبی کشور نفوذ دارد و در تلاش برای آرامی در این مناطق خواهد بود.

با توجه به اینکه حکمتیار از روابط با اسلام آباد دور نیست و از سوی دیگر اسلام آباد بر طالبان مسلح نیز نفوذ دارد، روابط دو جانبه آنها می تواند در تصدیق خواست های حکمتیار برای کشاندن ناامنی به شمال کشور تاثیر داشته باشد.

گلبدین حکمتیار از ابتدای مشکلات عمده ای با رهبران شمال کشور داشت و در جنگ های داخلی هم این امر را ثابت کرده بود، به همین منظور، آمدن حکمتیار به روند صلح افغانستان اثرات منفی بر ثبات و امنیت بر شمال کشور خواهد داشت.

بیم آن می رود که حکمتیار با حضور در روند صلح و رسیدن به کابل، دشمنی های سابق با رهبران سمت شمال را دوباره احیا کرده و به صورت پنهان در پی تحت فشار قرار دادن آنها باشد.

در غیر آن، صرف وقت و هزینه برای مهره ای سوخته مانند حکمتیار بازهم ناکامی حکومت در صلح خواهد بود؛ به نوعی که رسانه های غربی از جمله لس آنجلس تایمز نیز به آن اشاره کرده است که « صلح با حکمتیار تأثیر چندانی بر وضعیت امنیت افغانستان ندارد.»

حال باید دید که چه آینده ای برای صلح و چه سرنوشتی برای حزب اسلامی رقم خواهد خورد.

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *