جوانان باید در تغییر وضع موجود کوشش کنند

با یک نگاه کلی درتمام کشورها وبه گونه ویژه آن در افغانستان، مبرهن می گردد که درطول تاریخ جوانان میراث داران امروز و گردانندگان چرخ  فردای کشور اند، دایمن منشا تحولات، دگرگونی ها و پیشرفت های چشم گیر در بخش های گوناگون اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بوده اند.

نقش جوانان در همه عرصه‌ها تعین کننده و سازنده بوده است. اگر از گذشته های دور تاریخی صرف نظرنموده ونقش جوانان را در یک سده اخیر کشور مورد پژوهش و ارزیابی قرار دهیم، بخوبی می توانیم پی ببریم که جوانان کشورما در این سده پسین چه نقش وسازندگی داشته اند  و منشای چه دگرگونی هایی بوده اند.

جای افتخار است زمانی که تاریخ زرین کشور خویش را ورق می زنیم آگاه می شویم که میلیون ها جوان ما در طول تاریخ نظر به درک و شناخت که از محیط و ماحول خویش داشتند، توانسته اند با سهم گیری فعالانه در همه عرصه ها تولیدی، خدماتی، تجارتی، فرهنگی، اقتصادی و مبارزات آزادی‌خواهی از خودکارنامه‌های بجا گذاشته و حماسه آفریده اند.

نسل جوان و هم قطار ما باید آگاه باشند که قدم گذاشتن به میدان سیاست عاری از فریب و نیرنگ نیست. و این مسله که ساسیت خود بکار گیری راه‌های پر از فریب برای پیاده کردن اهداف یک گروه یا یک کتله از مردم است. باید آگاهانه با درک وسیع از وضع روزگار وارد سیاست شد. همه چیز را نمی شود که با برخورد سطحی و ساده لوحانه صاف و پاک دید. لازم است که مسلح با دانش و حرف روز وراد میدان شد تا هیچ جناحی استفاده ی ابزاری برای براوده شدن اهداف شان نکنند.

جای بسا تاسف و تاثر است که یک تعداد جوانان نیمچه با سواد و مزد بگیر در خدمت ادم های تازه به دوران رسیده با پول های باد اورده ی امریکا و استخبارات منطقه به کار گماشته شده اند که این ادم ها به هیچ مسله ی ارزشی و اخلاقی پا بند نبوده و جز با نوشتن نقل قول های بزرگان ادبیات و فلاسفه کار های غیر منطقی و سود جویانه ی این ادم ها را توجیه کنند. برنامه و کاری دیگر در ذهن ندارند. که این طیف جوانان را متملقان درگاه و قاتل کلمات چیزی بیشتر نمی توان نام نهاد.

به باور من آزادگی بدون شک تهی دستی دارد و ازادگان در همه ادوار تاریخ تهی دست ولی با وجدان بیدار زیسته اند. جوانان با مرام و ازاد اندیش می دانند که ایستادگی در برابر نابرابری های اجتماعی و مقابله به ابلهان حاکم روزگار شجاعت و از خود گذری می خواهد تا به همان اهداف والای انسانی که ازداگی و عدالت اجتماعی است برسند.

اما متاسفانه هستند کسانی که با زدن نقاب بر چهره ی خوش و خوش خدمتی به خشک اندیشان روزگار در مقابل مزد نا چندانی صف این پاک بازان را به گونه ی زمانی خدشه دار می سازند و فکر می کنند که شاید برنده ی میدان حقیقی شده اند کور خوانده اند. بل تاریخ این مسله را بار ها ثابت ساخته است که برنده ی اصلی میدان زندگی کسانی هستند که عذاب وجدان ندارند. وسر بلند و ازاده زیسته اند.

دلیل عمده ی که جوانان در سطوح مختلف با روحیه پاک و صداقت تمام وارد مبارزه در بخش های مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی می شوند و بعد یک مدتی محدود از ان دست بر می دارند و گوشه گیر می شوند اینست که همیشه یک تعداد ادم های که خود مجهز با رای و اندیشه معامله و پا بودن نبودن به ارزش های ازادگی و ازاد زیستن نمی باشند. و از روحیه دیگران نیز به نفع افکار ملموث خود استفاده می کنند.

سوال اینجاست چه باید کرد که به وضع موجود خاتمه داد؟
به باور ما بخاطر بیرون رفت از وضع موجود وقت آن رسیده که جوانان ما بخاطر انجام رفع مسوولیت های شان و شناخت بهتر و بیشتر از گذشته با مطالعه تاریخ گذشته و گرفتن درس عبرت برای آینده به بحران کتاب خوانی در کشور خاتمه دهند تا بتوانند از دام های تذویر بر ریاکاران معلوم الحال خود را نجات با سهم گیری فعالانه در مجموعه های که واقعن در عمل خواهان خدمت به اکثریت مردم هستند مسیر اصلی شاهراه ترقی و تعالی را تدارک تا بتوانند این کشتی شکسته را به ساحل مقصود رسانیده تا به یاری ایزد منان و جلب همکاری صادقانه تمام نیروهای عدالت خواه و شهروند اندیش؛ زمینه صلح و آرامش واقعی در کشور برای مردم مساعد گردد.

مهندس نثار احمد شیرزاد

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *