امریکا عامل کشتار ۲۰الی۳۰ میلیون نفر در ۳۷ کشورجهان است

پرچم امریکاامریکا بعد از جنگ جهانی دوم و به نام دموکراسی، سیاست‌هایی را اتخاذ کرده که جان بیش از ۲۰ میلیون نفر را گرفته است.

به گزارش خبرگزاری خاورمیانه، جنگ جهانی دوم با بیش از ۷۳ میلیون قربانی، قطعاً یکی از مرگ‌بارترین روی‌دادهای معاصر ما بود.

با این حال، امریکایی‌ها بعد از جنگ جهانی دوم، سیاست‌هایی در پیش گرفتند که به کشته شدن ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر، یعنی حدود یک سوم از قربانیان جنگ جهانی انجامید.

مسلماً این شمار قربانی برای هیچ کشور دیگری قابل‌تصور نیست. جنگ‌های مستقیم و غیرمستقیم امریکا در افغانستان، اندونزی، پاکستان، سودان، عراق و کشورهای دیگر جان میلیون‌ها نفر را گرفته است.

امریکایی‌ها نه تنها خود غیرنظامیان و کودکان را به خاک و خون کشیده‌اند، بلکه به حکومت‌های تحت حمایتشان روش‌های شکنجه و ترور را آموزش داده‌اند.

دولت امریکا از دوران جنگ سرد تا همین امروز، خود را حامی آزادی و دموکراسی در سراسر جهان معرفی کرده است، در حالی که وقتی نگاه دقیق‌تری به نتایج سیاست خارجی این کشور بیندازید متوجه خواهید شد که کاخ سفید، جز به مرگ و بدبختی در دنیا دامن نزده است. بررسی تمام آمار موجود درباره درگیری‌های نظامی امریکا بعد از جنگ جهانی دوم نشان می‌دهد که برنامه‌های «گسترش آزادی» واشنگتن، حدود ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر را در سراسر جهان به کام مرگ کشیده است.

بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر، عصبانیتی قابل‌درک (اگرچه از روی بی‌اطلاعی) وجود مردم امریکا را فراگرفت. کم‌تر کسی در آن زمان به خود زحمت می‌داد تا به این واقعیت اشاره کند که امریکا تا کنون بارها همین احساس عصبانیت را در دل مردم کشورهای مختلف دنیا کاشته است.

اگر هم اشاره‌ای به این واقعیت‌ها می‌شد، به سرعت در هیاهوی «جنگ با تروریسم» گم می‌شد. اکنون بعد از گذشت ۱۵ سال، زمان آن رسیده که بپرسیم امریکا از پایان جنگ جهانی دوم تا کنون چند ۱۱ سپتامبر در کشورهای دیگر ایجاد کرده است؟

به رقم آن‌که گزارش پیش رو، تعداد زیادی از کشورهای قربانی جنگ‌افروزی امریکا را ذکر کرده، اما قطعاً آمار واقعی قربانیان سیاست‌های واشنگتن از این تعداد، بیش‌تر است. تنها بررسی کودتاهایی که سازمان سیا در کشورهای مختلف انجام داده و شاید در بسیاری از آن‌ها آمار قربانیان هرگز فاش نشده باشد، نشان می‌دهد، سیاست‌های کاخ سفید بعد از جنگ جهانی دوم، بسیار بیش‌تر از ۳۰ میلیون نفر را قربانی کرده است.

توضیحاتی درباره منطق پشت اعداد و ارقام گزارش

پیش از پرداختن به اصل موضوع، باید توضیحاتی درباره منطقی ارائه شود که اعداد و ارقام این گزارش بر اساس آن جمع‌آوری شده‌اند. در گزارش پیش رو، آمار قربانیان در درگیری‌هایی مدنظر قرار گرفته که امریکا در آن‌ها نقش مهمی داشته است، از جمله جنگ‌های نیابتی پنهان و انقلاب‌های ساختگی بی‌شمار در کشورهای سراسر جهان. هر جا امریکا یک عامل اصلی در بروز درگیری بوده، کاخ سفید مسئول قربانیان آن درگیری در نظر گرفته شده است، چراکه اگر دخالت امریکا نبود، آن درگیری هیچ‌گاه شکل نمی‌گرفت.

بر این اساس، نیروهای نظامی امریکا به طور مستقیم در مرگ حدود ۱۰ تا ۱۵ میلیون انسان طی جنگ‌های کره، ویتنام، و دو جنگ عراق بوده‌اند. از سوی دیگر، آن‌چه مردم امریکا کم‌تر اطلاعاتی درباره آن دارند، نقش کشورشان در جنگ‌های نیابتی از جمله در افغانستان، آنگولا، جمهوری دموکراتیک کنگو، تیمور شرقی، گواتمالا، اندونزی، پاکستان و سودان است که منجر به کشته شدن ۹ تا ۱۴ میلیون نفر شده است. سایر قربانیان در کشورهای کوچک‌تری بوده‌اند که شمار آن‌ها بیش از نیمی از کل کشورهای دنیاست.

نتیجه نهایی این‌که امریکا عملاً در تمام نقاط دنیا دخالت کرده و این دخالت‌ها بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون کشته بر جای گذاشته است. در عین حال، برخی کارشناسان معتقدند در هر جنگ، به ازای هر یک قربانی، ۱۰ نفر مجروح وجود دارد. به هر حال، در پاسخ به سؤالی که پیش‌تر مطرح کردیم شاید بتوان گفت: امریکا تا کنون ۱۰ هزار ۱۱ سپتامبر در نقاط مختلف دنیا ایجاد کرده است.

آخرین نکته‌ای که باید در این‌جا بیان شود، درباره ارقامی است که طی گزارش خواهید دید. شمار نیروهای امریکا که طی درگیری‌های توصیف شده در این گزارش کشته شده‌اند، در آمار گنجانده نشده، نه به این خاطر که مرگ این افراد اهمیتی ندارد، بلکه به این دلیل که موضوع گزارش حاضر، شمار قربانیانی است که امریکا‌ها از کشورهای دیگر گرفته‌اند.

نیمه اول سال ۲۰۱۰، عده‌ای از سربازان امریکایی در افغانستان برای تفریح، دست‌کم چهار غیرنظامی افغان را کشتند و اعضای بدن برخی از آن‌ها را جدا کردند؛ جنایت‌های داعش از ارتش امریکا هم برمی‌آید.

هم‌چنین تعیین تعداد دقیق قربانیان تقریباً غیرممکن است، چراکه مورخان نیز دائماً تخمین‌های خود را تغییر می‌دهند. این گزارش نیز ادعایی درباره دقیق بودن ارقام ارائه شده ندارد. با این وجود، آن‌چه مسلم است این‌که تعداد قربانیان سیاست‌های امریکا حتی با در نظر گرفتن تخمین‌های حداقلی، چندین میلیون نفر است و دخالت‌های این کشور در همه جای دنیا، نتیجه‌ای جز قتل و آوارگی مردم غیرنظامی نداشته و این آمار، واشنگتن را هم‌ردیف رژیم‌های دیکتاتوری قرن بیستم قرار می‌دهد.

۳۷ کشوری که قربانی جنایات امریکا‌ها شدند

سیاست‌های امریکا دست‌کم در ۳۷ کشور دنیا جان مردم را گرفته است. در ادامه این گزارش و قسمت دومی که بعداً منتشر می‌شود لیست این کشورها و توضیحاتی مختصر درباره آن‌ها را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد. لیست زیر بر اساس ترتیب الفبایی نام کشورها مرتب شده است.

۱- اروگوئه

«عملیات کاندور» عملیات مشترکی میان ۶ حکومت استبدادی در امریکای جنوبی بود: اروگوئه، آرژانتین، برزیل، بولیوی، پاراگوئه، و شیلی. این ۶ حکومت اطلاعات درباره مخالفان خود را با یک‌دیگر به اشتراک می‌گذاشتند و برآورد می‌شود در نتیجه این عملیات، ۱۳ هزار نفر کشته شدند. این عملیات ۲۵ نوامبر ۱۹۷۵ در شیلی و با «اتحاد بین‌امریکا درباره اطلاعات نظامی» کلید خورد.

به اعتراف «جان تیپتون» مأمور سیاسی سفارت امریکا در شیلی، سازمان سیا و پلیس مخفی شیلی با یک‌دیگر هم‌کاری می‌کرده‌اند. هم‌چنین ۶ مارس سال ۲۰۰۱، نیویورک‌تایمز از وجود یک سند محرمانه وزارت خارجه خبر داد که اخیراً افشا شده و نشان می‌دهد امریکا در کمک به برقراری ارتباطات لازم برای عملیات کاندور هم به حکومت‌های امریکای جنوبی کمک کرده است.

۲- افغانستان

دولت امریکا مسئول مرگ ۱ تا ۱.۸ میلیون نفر در افغانستان طی جنگ میان شوروی با این کشور است. امریکا‌یی ها شوروی را فریب دادند و مجاب کردند تا به افغانستان حمله کند. «زبیگنیو برژینسکی» مشاور «کارتر»، سال ۱۹۹۸ طی مصاحبه با نشریه فرانسوی «لو ناول آبزرواتور» اعتراف کرد به مجاهدین در افغانستان کمک کرده است. همین کمک‌ها موجب شد تا مجاهدین در افغانستان قدرت بگیرند، با دولت این کشور که روابط خوبی با شوروی داشت، درگیر شوند و بنابراین شوروی تصمیم به دخالت در افغانستان بگیرد.

برژینسکی در این‌باره می‌گوید: «طبق روایت رسمی تاریخ، کمک‌های سازمان سیا به مجاهدین سال ۱۹۸۰ آغاز شد، یعنی پس از آن‌که ارتش شوروی (۲۴ دسامبر ۱۹۷۹) به افغانستان حمله کرد. اما واقعیت چیز دیگری است. این کمک‌ها ۳ ژوئیه ۱۹۷۹ زمانی آغاز شد که کارتر اولین دستور کمک مخفی به مخالفان حکومت طرف‌دار شوروی در کابُل را امضا کرد. همان روز، من یک یادداشت به رئیس‌جمهور نوشتم و توضیح دادم که به نظر من این کمک‌ها منجر به دخالت نظامی شوروی خواهد شد.»

مشاور سابق رئیس‌جمهور امریکا در توجیه تله‌ای که برای شوروی پهن کرده می‌گوید هدفش این بوده که ویتنام (= شکست بزرگِ) شوروی را رقم بزند و باعث فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی شود: «حسرت بخورم؟! این عملیات مخفی ایده‌ای عالی بود. باعث شد روس‌ها به دام افغانستان بیفتند، بعد شما می‌خواهید از این بابت پشیمان باشم؟»

سیا مبلغی بین ۵ تا ۶ میلیارد دالر برای ضربه زدن به شوروی در جنگ افغانستان خرج کرد. پس از پایان این جنگ ۱۰ ساله، بیش از یک میلیون نفر کشته شده و افغانستان ۶۰ درصد از بازار هروئین امریکا را در دست گرفته بود. امریکا به طور مستقیم در کشته شدن حدود ۱۲ هزار افغان نقش داشت. بسیاری از این قتل‌ها نتیجه بمباران تلافی‌جویانه امریکا پس از ۱۱ سپتامبر بود. اما ظاهراً این تعداد کافی نبود، چون ارتش امریکا نهایتاً اقدام به اشغال افغانستان کرد.

۳- السالوادور

جنگ داخلی سال‌های ۱۹۸۱ تا ۱۹۹۲ السالوادور، نتیجه ۶ میلیارد دالر کمک امریکا به دولت این کشور برای سرکوب جنبشی بود که هدفش تحقق عدالت اجتماعی بود. یکی از اعضای فراری گارد ملی السالوادور طی مصاحبه‌ای که در نیویورک‌تایمز منتشر شد، اعتراف کرد که طی این مدت، مشاوران نظامی امریکا روش‌های شکنجه زندانیان نوجوان را به جوخه‌ای ۱۲ نفره در ارتش السالوادور آموزش می‌دادند. وی به عنوان یکی از این ۱۲ نفر، بخشی از آموزش‌های خود را در یکی از پایگاه‌های امریکا در پاناما دیده بود.

سال ۱۹۸۱ حدود ۹۰۰ روستایی تنها در یک روستا به دست ۱۲ سربازی کشته شدند که ۱۰ نفر از آن‌ها فارغ‌التحصیل «مدرسه [قاره] امریکا» بودند، مدرسه‌ای که به دست دولت امریکا اداره می‌شد. با این حال، این ۹۰۰ نفر، تنها بخش کوچکی از ۷۵ هزار نفری بودند که طی جنگ داخلی کشته شدند.

طبق گزارش سال ۱۹۹۳ کمیسیون حقیقت‌یاب سازمان ملل، بیش از ۹۶ درصد از موارد نقض حقوق بشر در طول جنگ داخلی السالوادور توسط ارتش این کشور یا جوخه‌های مرگ شبه‌نظامی مرتبط با آن انجام شد. این کمیسیون، فارغ‌التحصیلان «مدرسه امریکا» را مسئول بسیاری از جنایت‌ها طی این جنگ دانست. هیأت نظارت کاخ سفید نیز سال ۱۹۹۶ گزارشی را منتشر و بسیاری از اتهام‌ها علیه این مدرسه را تأیید کرد. همان سال، پنتاگون اسنادی را از حالت محرمانه خارج کرد که نشان می‌داد فارغ‌التحصیلان «مدرسه امریکا» در زمینه قتل، اخاذی، سوءرفتار فیزیکی حین بازجویی (بخوانید: شکنجه)، بازداشت غیرقانونی، و سایر روش‌های کنترل مردم آموزش دیده بودند.

۴- اندونزی

سال ۱۹۶۵، یک کودتا در اندونزی، ژنرال «سوهارتو» را به جای ژنرال «سوکارنو» به قدرت رساند. امریکا نقش مهمی در این تغییر حکومت ایفا کرد. «رابرت مارتنز» عضو سابق سفارت امریکا در اندونزی توضیح داده که دیپلمات‌های امریکا و افسران سازمان سیا چگونه ۵۰۰۰ اسم را به جوخه‌های مرگ ارتش اندونزی داده و بعد از کشته یا دست‌گیر شدن آن‌ها، کنار اسم‌هایشان تیک زده‌اند. مارتنز اعتراف می‌کند که «احتمالاً خون افراد زیادی به گردن من است، اما این [واقعیت] همیشه هم بد نیست. گاهی در یک لحظه تعیین‌کننده، باید ضربات مهلکی وارد کنید.» برآوردها درباره کشته‌شدگان در این کودتا بین ۵۰۰ هزار تا ۳ میلیون نفر را نشان می‌دهد.

امریکا بین سال‌های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۷ حدود ۴۰۰ میلیون دالر کمک اقتصادی به جاکارتا کرد و ده‌ها میلیون دالر نیز اسلحه به اندونزی فروخت. کلاه‌سبزهای یگان ویژه امریکا هم‌چنین دوره‌های آموزشی برای نیروهای ویژه اندونزی برگزار کردند، نیروهایی که مسئول جنایات بسیاری در تیمور شرقی بودند.

۵- ایران

ایران بین سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ حدود ۲۶۲ هزار نفر را در جنگ علیه عراق از دست داد (هم‌چنین به توضیحات عراق مراجعه کنید). امریکا در این جنگ به هیچ عنوان بی‌طرف یا بی‌کار نبود. تنها در یکی از مواردی که دست امریکا را در جنگ ایران و عراق می‌توان دید، ۳ جولای ۱۹۸۸، ناو امریکا «وینسنس» در حالی که درون آب‌های ایران از نیروهای نظامی عراق پشتیبانی می‌کرد، دو موشک به سوی یک هواپیمای ایرباس ایرانی شلیک کرد. این هواپیمای غیرنظامی که به شکلی کاملاً معمولی در حال انتقال ۲۹۰ مسافر بود، در اثر حمله ناو امریکا سقوط کرد و تمام سرنشینان و خدمه آن کشته شدند.

۶- آرژانتین

۷- آنگولا

بومیان آنگولا سال ۱۹۶۱ مبارزه علیه پرتغالی‌ها را آغاز کردند و سال ۱۹۷۷ یک دولت آنگولایی توسط سازمان ملل به رسمیت شناخته شد. امریکا یکی از کشورهای معدودی بود که با این تصمیم سازمان ملل مخالف بود و سال ۱۹۸۶ کمک‌های مادی به «یونیتا» از گروه‌های معارض در آنگولا را آغاز کرد. تلاش یونیتا برای سرنگونی دولت آنگولا تا همین امروز هم ادامه دارد. در حالی که امریکا‌ها دخالت در آنگولا را تحت عنوان واکنش به مداخله ۵۰ هزار نیروی کوبایی در این کشور توجیه کردند، اما «پیرو گلایجسز» استاد تاریخ دانشگاه «جانز هاپکینز» امریکا می‌گوید واقعیت، دقیقاً عکس این است. اعزام نیروهای کوبایی، واکنشی به حمله مخفیانه کشور «زئیر» (نام سابق کنگو) با حمایت مالی سیاو همین‌طور هجوم آفریقای جنوبی (متحد امریکا) به سوی پایتخت آنگولا بود. سه برآورد درباره تلفات این جنگ ارقامی بین ۳۰۰ هزار تا ۷۵۰ هزار قربانی را نشان می‌دهند.

۸- برزیل

۹- بنگلادش

۱۰- بولیوی

وقتی بولیوی موفق شد معادن قلع کشورش را ملی کند و زمین‌هایش را میان بومیان تقسیم کرد، امریکا‌ها آن‌قدر ناراحت شدند که تصمیم گرفتند حکومت این کشور را تغییر دهند. بنابراین «هوگو بانزر» بولیویایی که ابتدا در «مدرسه [قاره] امریکا» در پاناما (تحت مدیریت واشنگتن) و بعدها در قرارگاه «فورت هود» در تگزاس (و بزرگ‌ترین پایگاه نظامی امریکا در دنیا) آموزش دیده بود، برای این هدف انتخاب شد.

وی طی این مدت بارها و بارها با «رابرت لوندین» سرگرد نیروی هوایی امریکا مشورت کرد و بالأخره در سال ۱۹۷۱ با کمک همین نیرو (به خصوص سیستم‌های رادیویی) کودتایی موفق را در بولیوی شکل داد. وی طی دو سال اول از حکومت دیکتاتوری خود، حمایت‌های نظامی بسیار زیادی از امریکا‌ها دریافت کرد.

سال ۱۹۷۵ در پی اعتصاب کارگران معادن قلع، ارتش بولیوی دست به قتل‌عام این کارگران زد. هم‌چنین وقتی کلیسای کاتولیک بولیوی این قتل‌عام را محکوم کرد، بانزر با کمک اطلاعاتی که از سازمان سیا دریافت می‌کرد، کشیش‌ها و راهبه‌های مخالف خود را شناسایی کرد و هدف قرار داد. استراتژی ضدکلیسایی وی که به «طرح بانزر» مشهور شد، سال ۱۹۷۷ توسط ۹ دیکتاتوری دیگر در امریکای لاتین نیز پیاده شد. رژیم بانزر به «ناپدید» کردن ۱۰۰ نفر، ترور ۳۹ نفر و قتل‌عام بیش از ۴۰۰ نفر دیگر طی دوران تصدی حکومت در بولیوی متهم شده است (هم‌چنین به توضیحات اروگوئه مراجعه کنید).

۱۱- پاراگوئه

۱۲- پاکستان

سال ۱۹۷۱ پاکستان غربی (حکومتی استبدادی و تحت حمایت امریکا)، به طرز وحشیانه‌ای به پاکستان شرقی حمله کرد. این جنگ زمانی به پایان رسید که هند (به علت هجوم پناهندگان به این کشور) به پاکستان شرقی (بنگلادش کنونی) حمله کرد و نیروهای پاکستان غربی را شکست داد. برخی منابع آمار کشته‌شدگان در این جنگ را ۳ میلیون نفر و منابع دیگر ۱.۵ میلیون نفر تخمین زده‌اند.

طی این درگیری که برخی آن را یک نسل‌کشی به دست پاکستان غربی توصیف می‌کنند، میلیون‌ها نفر کشته شدند. پاکستان غربی از مدت ها پیش متحد امریکا محسوب می‌شد و اولین بار، امریکا‌ها ۴۱۱ میلیون به این کشور کمک کردند تا بتواند ارتش خود را تأسیس کند. طی جنگ نیز واشنگتن ۱۵ میلیون دالر تسلیحات به پاکستان غربی تحویل داد.

۱۳- پاناما

ماه دسامبر سال ۱۹۸۹ نیروهای امریکا به پاناما حمله کردند تا (به ظاهر) «مانوئل نوریگا» رئیس‌جمهور این کشور را دست‌گیر کنند. این اقدام واشنگتن به خوبی نشان می‌دهد که از دیدگاه امریکا، این کشور صاحب اختیار جهان است و می‌تواند هر کسی را که بخواهد، دست‌گیر کند. این در حالی است که نوریگا از سال‌ها قبل، برای سیا کار می‌کرد، اما دیگر از چشم امریکا‌ها افتاده بود، تا حدی به این خاطر که با ساندینیست‌ها در نیکاراگوئه مبارزه نمی‌کرد. طبق برآوردها، در جریان حمله امریکا به پاناما، بین ۵۰۰ نفر تا ۴۰۰۰ نفر کشته شدند.

۱۴- تیمور شرقی

دسامبر سال ۱۹۷۵ «جرالد فورد» رئیس‌جمهور و هنری کیسینجر وزیر خارجه امریکا به اندونزی رفتند و به «سوهارتو» رئیس‌جمهور این کشور اجازه دادند تا از سلاح‌های امریکا (که طبق قوانین نباید برای تجاوز استفاده می‌شدند) استفاده کند. فردای روزی که مقامات امریکا اندونزی را ترک کردند، حمله این کشور به تیمور شرقی آغاز شد. طی این جنگ که به قول «دانیل موینهان» سفیر امریکا در سازمان ملل «آن‌طوری که [امریکا می‌خواست] اتفاق افتاد»، ۲۰۰ هزار نفر از جمعیت ۷۰۰ هزار نفری تیمور شرقی کشته شدند.

۱۶ سال بعد، در تاریخ ۱۲ نوامبر سال ۱۹۹۱، طی یک مراسم یادبود ۲۱۷ نفر از جمله تعداد زیادی کودک که در «دیلی» پایتخت تیمور شرقی، راه‌پیمایی می‌کردند، توسط نیروهای ویژه شوک اندونزی موسوم به «کوپاسوس» کشته شدند. فرماندهی این نیروها را دو فرمانده آموزش‌دیده در امریکا به نام‌های «پرابوو سوبیانو» (داماد سوهارتو) و «کیکی سیاهناکری» به عهده داشتند. بعد از این اتفاق، کامیون‌هایی اجساد کشته‌شدگان را درون دریا ریختند.

۱۵ – چاد

طبق برخی برآوردها، دولت چاد که ژوئن سال ۱۹۸۲ به رهبری «حسین حبری» و با حمایت‌های مالی و تسلیحاتی سیا روی کار آمد، طی هشت سال حکومت، حدود ۴۰ هزار نفر را در این کشور کشته و ۲۰۰ هزار نفر را شکنجه کرد. حبری سال ۱۹۹۰ طی یک کودتا برکنار شد و به سنگال گریخت. سال ۲۰۰۱ در سنگال پرونده‌ای علیه او تشکیل شد و تا مرز محکومیت هم پیش‌رفت، اما حکم یک دادگاه مانع از ادامه پی‌گیری این پرونده شد.

سپس پرونده‌ای دیگر در بلژیک علیه حبری باز شد. با این حال، ژوئن سال ۲۰۰۳ امریکا دولت بلژیک را تهدید کرد که اگر این پرونده را پی‌گیری کند، ممکن است میزبانی مقر ناتو را از دست بدهد. این تهدید موجب شد تا بلژیک، به کل، قانونی را لغو کند که به قربانیان جنایت‌های صورت گرفته در کشورهای دیگر، اجازه می‌داد تا در دادگاه‌های بلژیک شکایت کنند.

۱۶- چین

تخمین زده می‌شود که حدود ۹۰۰ هزار چینی طی «جنگ کره» کشته شده‌اند (هم‌چنین به توضیحات کره در قسمت بعدی گزارش مراجعه کنید).

۱۷- جمهوری دومینیکن

سال ۱۹۶۲، «خوان بوش» رئیس‌جمهور دومینیکن شد، اما برنامه‌هایش برای اصلاحات ارضی و خدمات عمومی به مذاق امریکا‌ها خوش نیامد. بنابراین بوش تنها ۷ ماه پس از به دست گرفتن ریاست‌جمهوری، طی یک کودتا به دست سیا سرنگون شد. سه سال بعد، زمانی که گروهی در دومینیکن تلاش کرد تا بوش را دوباره به قدرت برساند، امریکا حمله به این کشور را کلید زد و ۲۲ هزار سرباز و تفنگ‌دار دریاییرا به دومینیکن اعزام کرد. طی این جنگ، حدود ۳۰۰۰ نفر در دومینیکن کشته شدند.

۱۸- سودان

سودان از سال ۱۹۵۵ که استقلال خود را به دست آورد، بخش عمده تاریخ خود را درگیر جنگ داخلی بوده است. طبق آمار، تنها تا سال ۲۰۰۳، حدود ۲ میلیون نفر در این جنگ داخلی کشته شده بودند. به علاوه، مشخص نیست که آیا آمار کشته‌شدگان در منطقه «دارفور» در این ارقام گنجانده شده یا مستقل از آن‌هاست.

گروه‌های حقوق بشری معتقدند که سیاست‌های امریکا به طولانی شدن جنگ داخلی در سودان منجر شده است. واشنگتن از اقدامات برای سرنگونی دولت مرکزی در خارطوم حمایت می‌کند. سال ۱۹۹۹ «مادلین آلبرایت» وزیر خارجه وقت امریکا با رهبر «ارتش آزادی‌بخش مردم سودان» دیدار کرد. این معارض سودانی بعدها گفت آلبرایت به او قول داده اگر طرح صلحی را نپذیرد که مصر و لیبی مطرح می‌کنند، امریکا برای نیروهایش مواد غذایی تأمین خواهد کرد.

سال ۱۹۷۸ وسعت ذخایر نفت سودان کشف شد و تنها دو سال طول کشید تا این کشور به ششمین کشور دنیا از نظر میزان دریافت کمک‌های نظامی از امریکا تبدیل شود. طبیعی است که وقتی امریکا‌ها به چنین دولتی کمک می‌کنند تا به قدرت برسد، سهمی از نفت این کشور هم خواهند خواست.

آگوست سال ۱۹۹۸ امریکا خارطوم را با ۷۵ موشک کروز هدف قرار داد به این بهانه که می‌خواهد یک کارخانه سلاح‌های شیمیایی متعلق به اسامه بن‌لادن را نابود کند. واقعیت این بود که بن‌لادن دیگر صاحب آن کارخانه نبود، بلکه این کارخانه تنها تأمین‌کننده منابع دارویی برای ملت فقیر سودان بود. پس از این بمباران، احتمالاً ده‌ها هزاران نفر به دلیل کم‌بود دارو برای درمان مالاریا، سل و بیماری‌های دیگر کشته شدند. تنها واکنش امریکا این بود که هزینه بسته شدن پرونده‌ای را پرداخت کرد که مالک کارخانه به دادگاه برده بود.

۱۹- شیلی

سازمان سیا در انتخابات‌های سال ۱۹۵۸ و ۱۹۶۴ شیلی مداخله کرد، اما سال ۱۹۷۰ بالأخره یک سوسیالیست به نام «سالوادور آلنده» رئیس‌جمهور شیلی شد. سیا ابتدا قصد داشت تا پیش از مراسم تحلیف آلنده، یک کودتای نظامی را به انجام برساند، اما این نقشه با مخالفت ژنرال «رنه اشنایدر» رئیس ستاد ارتش شیلی مواجه شد. سازمان سیا سپس هم‌راه با برخی از افراد در ارتش شیلی، نقشه‌ای برای ترور اشنایدر کشید، که این نقشه هم شکست خورد.

با این حال، نیکسون تصمیم نداشت دست از سر شیلی بردارد و بنابراین به سیا دستور داد تا شرایط کودتا را در این کشور فراهم کند. این آماده‌سازی شامل جنگ‌های چریکی، بمب‌گذاری، تخریب، تحریک مردم به اعتصاب و ایجاد وحشت بود. ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ وقتی آلنده «در اثر خودکشی یا ترور» درگذشت، «هنری کیسینجر» وزیر خارجه وقت امریکا گفت: «من دلیلی نمی‌بینم که بایستیم و ببینیم یک کشور به دلیل بی‌مسئولیتی مردمش، کمونیست می‌شود.» در نتیجه، ژنرال «آگوستو پینوشه» (یکی از نمادهای دیکتاتوری در امریکای لاتین) ۱۷ سال حکومت را در شیلی به دست گرفت و حدود ۳۰۰۰ نفر از مردم این کشور را کشت و بسیاری دیگر را شکنجه یا «ناپدید» کرد (هم‌چنین به توضیحات اروگوئه مراجعه کنید).

۲۰- عراق

جنگ عراق و ایران بین سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ حدود ۱۰۵ هزار قربانی از عراقی‌ها گرفت. «هاوارد تیچر» عضو سابق شورای امنیت ملی امریکا اعتراف می‌کند که کشورش میلیاردها دالر وام به عراقی‌ها داده و از راه‌های دیگر نیز به صدام کمک می‌کرد، از جمله تأمین سلاح‌ها و تجهیزات نظامی مورد نیاز ارتش عراق، از جمله سلاح‌های بیولوژیکی.

جنگ عراق و ایران، تنها بلایی نبود که امریکا‌ها بر سر عراق آوردند. بعد از آن‌که عراق در تاریخ ۲ آگوست ۱۹۹۰ به کویت حمله کرد، امریکا از صدام خواست تا عقب‌نشینی کند و چهار روز بعد، سازمان ملل تحریم‌های بین‌المللی علیه عراق وضع کرد. آن‌چه باید دانست این‌که عراق بدون دلیل هم به کویت حمله نکرد. «ایپریل گلاسپی» سفیر وقت امریکا در عراق به صدام گفته بود که امریکا موضعی در قبال مناقشه میان عراق با کویت ندارد. بنابراین چراغ سبز به صدام داده شده بود، اما ظاهراً این اجازه بیش‌تر یک تله بود.

برای جلب حمایت مردم امریکا از حمله به عراق، دختر سفیر کویت در امریکا مقابل کنگره و به دروغ شهادت داد که نیروهای عراقی به نوزادان درون بیمارستان‌های کشورشان هم رحم نمی‌کنند و دستگاه‌های ان‌آی‌سی‌یو (محفظه نگه‌داری از کودکان نارس) را از برق می‌کشند. به این ترتیب، حمایت از حمله امریکا به عراق، شعله‌ور شد.

۱۷ ژانویه سال ۱۹۹۱ حمله هوایی امریکا به عراق آغاز شد و ۴۲ روز بعد، این حملات پایان یافت. ۲۳ فوریه، جورج بوش پدر دستور داد تا حمله زمینی آغاز شود. در این حمله بدون آن‌که هیچ نیازی به کشتن پرسنل نظامی عراق باشد، حدود ۱۵۰ نیروی امریکا در مقابل ۲۰۰ هزار عراقی کشته شدند. تعدادی از این عراقی‌ها وحشیانه طی حادثه «بزرگ‌راه مرگ» کشته شدند. ضمناً حدود ۴۰۰ تُن اورانیوم ضعیف شده نیز به دست نیروهای امریکا در عراق باقی ماند.

تعداد زیادی از مردم عراق نیز بعدها بر اثر جراحت‌های ناشی از جنگ، آسیب‌های وارد شده به تأسیسات تصفیه آب یا سایر زیرساخت‌های عراق، و یا تحریم‌های بین‌المللی جان خود را از دست دادند. سال ۱۹۹۵ سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل (فائو) گزارش داد که تحریم‌ها علیه عراق از سال ۱۹۹۰ جان ۵۷۶ هزار کودک را گرفته است. وقتی درباره این موضوع از «آلبرایت» نماینده وقت امریکا در سازمان ملل، پرسیده شد که آیا کشته شدن نیم میلیون کودک (رقمی بیش از کودکان کشته شده در هیروشیما)، ارزشش را دارد، وی پاسخ داد: «به نظر من، سؤال بسیار سختی است، اما ما معتقدیم ارزشش را دارد.»

سال ۱۹۹۹ یونیسف گزارش داد که هر ماه ۵۰۰۰ کودک در عراق بر اثر تحریم‌ها و جنگ با امریکا کشته می‌شوند. برخی برآوردهای دیگر حاکی از این بود که بین سال‌های ۱۹۹۰ تا مارس ۱۹۹۸، تعداد کودکان کم‌تر از ۵ سال که جان خود را از دست دادند، ۲۲۷ هزار نفر بوده است، یعنی دو برابرِ آمار دهه قبل. طبق همین برآوردها، این آمار تا سال ۲۰۰۰ به ۳۵۰ هزار نفر رسید. تعداد این کودکان هر قدر که باشد، نشان‌دهنده یک واقعیت است: امریکا از این پیامدهای تحریم‌ها باخبر بوده، اما آگاهانه و به عنوان بخشی از استراتژی تحمیل درد به مردم عراق با هدف شوراندن آن‌ها علیه حکومت، به تحریم‌ها ادامه داده است.

پروژه‌های امریکا در عراق، مرحله دیگری هم داشت. همان‌گونه که پایان جنگ سرد به امریکا جسارت حمله به عراق در سال ۱۹۹۱ را داد، حوادث ۱۱ سپتامبر نیز زمینه‌ای برای جنگ کنونی علیه عراق فراهم کرد. در حالی که دروغ‌های پشت برخی از جنگ‌های امریکا، مدت‌ها بعد آشکار می‌شود، دروغ‌های پشت جنگ عراق، تقریباً همان زمان که گفته شدند، آشکار هم شدند. هیچ خبری از سلاح کشتار جمعی در عراق نبود؛ امریکا به دنبال گسترش دموکراسی در عراق نبود؛ و واشنگتن علاقه‌ای به نجات دادن مردم عراق از دست یک دیکتاتور نداشت.

تعداد کل کشته‌شدگان عراق در نتیجه جنگ فعلی، ۶۵۴ هزار نفر است که طبق تحقیقات دانشگاه جانز هاپکینز، ۶۰۰ هزار نفر از آن‌ها با «اعمال خشونت‌آمیز» کشته شده‌اند.

همان‌طور که در ابتدای گزارش هم اشاره شد، برآورد دقیق‌تر از آمار قربانیان جنگ‌های امریکا بعد از جنگ جهانی دوم باید شامل کشته‌شدگان بر اثر کودتاهای سیا در سراسر دنیا نیز شود.

منبع: مشرق نیوز

Author

About Author