افغانستان؛ در هفت ماه گذشته (تحت رهبری حکومت وحدت ملی)

سال ۱۳۹۳ خورشیدی نکته عطفی در تاریخ سیاسی افغانستان است، بالاخره در سال ۱۳۹۳ خورشیدی بود که برای اولین بار انتقال

افغانستان؛

در هفت ماه گذشته (تحت رهبری حکومت وحدت ملی)

سال ۱۳۹۳ خورشیدی نکته عطفی در تاریخ سیاسی افغانستان است، بالاخره در سال ۱۳۹۳ خورشیدی بود که برای اولین بار انتقال مسالمت آمیزقدرت سیاسی درافغانستان پس از دو دور انتخابات هرچند با مشکلات فراوان به تجربه گرفته شد. واقعیت این است که در این انتقال سیاسی عوامل بیرونی میکانیکی نقشی پررنگ تری داشتند تا عوامل درونی یا دینامیکی.

مردم افغانستان در شانزدهم حمل ۱۳۹۳ اولین انتخابات ریاست جمهوری که موجب انتقال قدرت سیاسی از یک شخص به شخص دیگری میشد را تجربه کردند واز آنجاییکه در کشور های عقب مانده سازکار های دموکراسی در خدمت سیاست گرفته میشوند این اتخابات نیز نتیجه نداشت ونا گزیر مردم افغانستان بار دوم در تاریخ ۲۴ جوزای ۹۳ به پای صندوق های رای دهی صف کشیدند. این انتخابات که یکی از طولانی ترین انتخابات های دنیا بود بیش از یکسال یعنی شش ماه قبل از انتخابات وبیش از شش ماه بعد از انتخابات را در بر گرفت تا به نتیجه نسبی برسد.

جان کری وزیرخارجه ایالات متحده امریکا ظاهرا یکی از قهرمانان تاریخ سیاسی افغانستان خواهد بود واز این بعد این آدم شامل تاریخ سیاسی کشور ما شده است. انتخابات دور دوم که میان دو رهبر آقایان داکتر عبدالله عبدالله واشرف غنی احمدزی برگزار شد، نیز یکی از پرچالش ترین، پیچیده ترین وفاسد ترین انتخابات های دنیا به حساب میاید.

اگر جان کری ای وجود نداشت شاید این انتخابات هرگز به نتیجه ای نمیرسید چون هر دو طرف ادعای برندگی داشتند وواقعیت به هیج کس هویدا نبود.

با همه مشکلات بالاخره دو رهبر سیاسی خلاف قانون اساسی افغانستان با وساطت جناب کری روی حکومت وحدت ملی توافق کردند وتوافقنامه تاریخی کابل(…) میان دو رهبر در حضور جان کری مبتنی برحکومت اشتراکی به امضا رسید.

براساس همین توافقنامه اشرف غنی رییس جمهور وعبدالله رییس اجرایی حکومت وحدت ملی تعیین شدند، در حالیکه مرزصلاحیت های میان دو رهبر مشخص نیست و دراین چنین شرایطی دست قانون اساسی افغانستان هم کوتاه است وکاری کرده نمیتواند؛ کش وگیرهای سیاسی از همینجا دوباره داغ تر از قبل آغاز شد.

عدم تفاهم برسهم در کابینه حکومت وحدت ملی:

هفت ماه به طول انجامید تا دو رهبر به وساطت های خارجی وفشار های داخلی مردم به تفاهم رسیدند که فقط وزرای کابینه جدید را معرفی نماینده در حالیکه وزارت دفاع به عنوان کلیدی ترین وزارت درشرایط بحرانی افغانستان هنوز توسط سرپرست اداره میشود ورهبران حکومت وحدت ملی به توافق نرسیده اند که رهبری این وزارت سهم که باشد.

بانک مرکزی نیز پس ازوزارت مالیه به عنوان بزرگترین اداره مالی افغانستان ومجرای سیاست پولی کشور هنوز در خلا رهبر اداره میشود. ولایات، سفارت خانه، ریاست های مستقل، معینیت ها، ریاست های سکتوری در ولایات وبالاخره تا بست ششم صدها واحدهای اداری دیگر باقی مانده اند که تا ختم دوره پنجسال دو رهبر نیز به تفاهم کامل نخواهند رسید تا اسهام هریکی مشخص گردد.

سیاست داخلی واقدام های اقتصادی حکومت وحدت ملی:

مردم افغانستان با استقبال از حکومت وحدت ملی منتظر اصلاحات وریفارم های بودند که دو رهبر در جریان کمپین های انتخاباتی شان به مردم وعده های سرخرمن سپرده بودند. اما با افزایش شکاف سیاسی میان دو رهبر، طولانی شدن معرفی کابینه وافزایش بحران های اقتصاد وبخصوص اشتغال اکنون مردم باور چندان به آینده این حکومت واین رهبران ندارند.

استاد سید مسعود میگوید که در چهارسال باقی مانده از صلاحیت حکومت وحدت ملی تبدیل کردن افغانستان به یک کشور صادراتی یک حرف گزافی بیش نیست که رییس جمهور ادعا دارد.

به قول او حکومت وحدت ملی هنوز برنامه اقتصادی ندارد ودو رهبر مصروف تقسیم صلاحیت ها اند استاد مسعود علاوه کرد« وزارت خانه تقسیم شدند، سفارت خانه های تقسیم شدند، ریاست مستقل تقسیم شدند، حتا وکلا تقسیم شدند همه چیز تقسیم شدند وفقط مساجد باقی مانده اند که هنوز تقسیم نشده اند.» به باور وی در چنین شرایطی حتا اگر برنامه ای هم وجود داشته باشد دو برنامه گی خواهد بود وکاری بجایی نخواهد رسید.

خان جان الکوزی معاون هیات عامل اطاق تجارت وصنایع افغانستان میگوید که ابتدا قشر تاجر وصنعتگر افغانستان بسیار خوشبین بودند و اتفاقا دو رهبر به شکل جداگانه وعده های سرخرمنی به آنان زیاد تحویل دادند ولی اکنون پس از هفت ماه هنوز هیج انکشافی دیده نمیشود که مشکلات در سکتور خصوصی در حال افزایش است.

وی به خارومیانه گفت« ما در ابتدا خوشبین بودیم که بر مشکلات ما حکومت وحدت ملی راه حل های را در نظر خواهد گرفت ولی اکنون کم کم سکتور خصوصی از حکومت وحدت ملی نا امید شده اند.»

این درحالیست که بی باوری در میان مردم نسبت به اینده این حکومت به شدت در حال افزایش است واین روزها کاربران شبکه های اجتماعی یک نوع مقایسه میان رهبری قبل وجدید را آغاز کرده وکرزی با تمام فساد پیشه گی اش در حال تبدیل شدن به یک رهبری ملی با درایت میان طبقه عوام جامعه است.

اما به گفته استاد مسعود کرزی که در گل آلود ساختن آب حکومت وحدت ملی نقش مرکزی داشته است، نظارت گر اوضاع است ودر تلاش آلوده کردن بیشتر است، در حالیکه دورهبر وحدت ملی همچنان بر مواضع شان تاکید دارند ومتوجه نیستند.

اشرف غنی با شتابی شگفت انگیزی در نخستین روزهای زعامت اش از اصلاحات آنی اداری وپی گیری قضیه کابل بانک آغاز کرد.

الف دوسیه کابل بانک:

استاد سید مسعود باور دارد که رسیدگی به دوسیه کابل بانک کاری حکومت وحدت ملی نیست واگر این حکومت چنین کاری را بتواند حد اقل کار رییس جمهور نیست زیرا شمار زیاد از کسانیکه در بحران کابل بانک دست داشته اند در دو صف حکومت وحدت ملی در جایگاه های مهم تکیه زده اند.

اما وی مشخصا از کسی نام نبرد. به قول استاد رسیده گی به دوسیه کابل بانک کار دشواری نیست ولی چون اراده ملی میخواهد ومتاسفانه این اراده ملی توسط مجریان بحران کابل بانک قبل از قبل سلب شده واینگونه افراد دست وسیعی در بخش های مختلف حکومت دارد.

به گفته استاد مسعود علاوه برنیروهای داخلی دخیل در پرونده کابل بانک افراد ونهاد های قوی خارجی نیز در قضیه دست دارند.

وی گفت« بحران کابل میراث کرزی نیست، بحران کابل بانک میراث صدوق وجهی بین المللی پول است، صندوق وجهی بین المللی پول نمیخواهد که به دوسیه کابل رسیده گی صورت گیرد.»

با این هم به گزارش رسانه ها از مجموع ۸۲۰ میلیون دالر سرمایه گم شده کابل تنها در مدت هفت ماه گذشته در حدود ۱۷۰ میلیون دالر از برخی از قرضداران داخلی کابل بانک بدست آمده است.

ب اصلاحات در نهاد های عدلی وقضایی:

اشرف غنی با تکیه زدن بر اریکه قدرت دستور سلب صلاحیت تمام سارنوالان وکسانی را صادر کرد که در اداره های سارنوالی وعدلی افغانستان کار میکنند واهلیت ومسلک کاری را ندارند. براساس حکم رییس جمهور در حدود ۳۰۰۰ سارنوال سلب صلاحیت شد وکانکور ورودی دربرابر این کارمندان قرار گرفت. کارشناسان این کار را نوع نمایش وشتاب زده گی خوانده باورمند اند که نتیجه درستی نخواهد داشت.

اما قدرمسلم این است که هنوز معلوم نیست این ریفارم ها در کجا رسید. آقای دکتر عبدالعلی محمدی مشاور حقوقی رییس جمهور از سارنوالان مفسد نام برده به لوی سارنوالی دستور داد تا همه این افراد شناخته شده را توسط مکتوبی به ریاست جمهوری معرفی کند تا در برابر آن ها اقدام های قانونی روی دست گرفته شود. ولی هنوز معلوم نیست این اقدام ها به کجا رسیدند.

سیاست خارجی:

اشرف غنی تا چند ساعت پس از ادای مراسم سوگند به مشاور امنیت ملی اش آقای حنیف اتمر دستور داد که پیمان امنیتی میان افغانستان وایالات متحده امریکا که نزدیک به دو سال معلق مانده بود امضا گردد وبا امضای این پیمان، پیمان امنیتی میان افغانستان وسازمان پیمان انتلانتیک شمالی یا ناتو نیز به امضا رسید.

توقع غالب میان مردم این بود که با امضای پیمان امنیتی با امریکا مشکلات مالی وامنیتی مردم افغانستان کاهش خواهند یافت وافغانستان در منطقه به موقعیت بهتری سیاسی خواهد رسید. اما به باور منتقدان تا کنون هیج اثری بر بهبود اوضاع نداشته وهنوز اوضاع اقتصادی وامنیتی بد تر از گذشته نیز شده است.

داکتر اشرف غنی احمدزی رییس جمهور جدید افغانستان خطوط اساسی سیاست خارجی اش در بینانیه ای روز سوگند وفاداری بر پنج محور تقسیم بندی کرد.

اول کشور های همسایه، دوم کشورهای اسلامی، سوم کشورهای منطقه، چهارم کشورهای غربی وظاهرا دوستان استراتیژیک افغانستان وپنچم هم تمام کشورهای جهان.

رییس جمهور غنی اولین سفر خارجی اش را از عربستان سعودی آغاز کرد، بعدا به کشور های امارات متحده عربی، ترکمنستان، چین پاکستان وایرن واخیرا به هند سفرهای داشت. به قول احمد ضیا رفعت هدف از این سفرها جلب توجه کشورهای منطقه در خصوص برنامه صلح درافغانستان است چیزی که کرزی در سیزده ساله حکومت اش موفق نشد.

به باور کارشناسان رییس جمهور جدید نیز خطاهای سیاسی جدی را مرتکب شده است.

الف نزدیکی با پاکستان ودوری با هند: به قول رفعت اشرف غنی با خوشبینی های زیادی نسبت به پاکستان لااقل در هفت ماه گذشه فریب خورد وتا کنون عملا برنامه صلح نتیجه ای نداشته که نا امنی ها افزایش نیز داشته است. احمد ضیا رفعت تلاش های ابتدایی رییس جمهور را بی نتیجه خوانده میگوید که پس از این داعش هم بر مشکلات امنیتی افغانستان افزوده شد.

به قول منتقدان آوردن سکته ای درروابط افغانستان وهند با به لغو خریداری اسلحه از هند؛ تمویل ده ها پروژه عام المنفعه توسط هند را به تعلیق آورد. در واقع تحکیم روابط با پاکستان وچین سبب سستی روابط با هند شد که عملا افغانستان را در موقعیت ضررهای اقتصادی قرار داد.

اما سفری که اخیرا رییس جمهور در هند داشت، روابط شکسته شده افغانستان و هند تا حدی بازسازی گردید وتوقع میرود تا لااقل پروژه های بزرگ نظیر بند سلما که در حال اکمال بود به بهره برداری برسند.

ب نزدیکی با عربستان ودوری با ایران:

جنگ یمن وحمایت کشورهای عربی به رهبری عربستان سعودی از رییس جمهور مخلوع یمن منصورالهادی ودعوت این کشورها از تمام کشورهای اسلامی ومتحدان شان علیه جنبش حوثی که اکنون اداره سیاسی یمن را در کنترول دارد، پای افغانستان را نیز در میان کشید.

اشرف غنی با اعلام حمایت از حملات هوایی ایتلاف عرب، رابطه افغانستان را با ایران دچاراشکال کرد که این حرکت رییس جمهوربه شدت مورد انتقاد قرار گرفت، تا اینکه رییس جمهور در راس یک هیات ۷۰ نفره وارد تهران شد، اما اینکه این سفر برای افغانستان چه سودی داشت، چیزی در دست نیست ولی ایران بهره برداری سیاسی اش را از این سفر انجام داد.

قبل برافغانستان ترکیه وپاکستان نیز از ایتلاف عرب حمایت کرده بودند وآماده گی همکاری نظامی به حملات اعراب بریمن وعده داد بودند ولی با فشار دیپلوماتیک وسیاست های منطقه ای ایران دورهبر ترکیه وپاکستان سفرهای به ایران داشتند با اینکه ظاهرا هدف هر سه این سفرها تامین روابط اقتصادی وتجارتی وهمکاری های مشترک علیه تروریزم اعلام گردید، بعدا با اظهارات یک مقام ارشد امارات متحده عربی معلوم شد که ایران میدان سیاست های منطقه ای را از اعراب برد ومخالفت این کشورها را به نفع خودش یعنی حد اقل بیطرفی سیاسی ونظامی تغییرداد.

سفر به ایالات متحده امریکا:

اشرف غنی در راس هیاتی به شمول داکتر عبدالله در سفریکه به امریکا داشت تلاش کرد که اشکالات سیاست رهبری قبلی افغانستان را اصلاح سازد وبا امریکایی ها سیاست نو تعریف کند، ظاهرا این سفر موفقانه صورت گرفت ولی هنوز مشخص نیست که هانطوریکه سنای امریکا برسخنرانی رییس جمهور ما کف زدند، آیا بعد از این از افغانستان بازهم حمایت قاطعانه انجام خواهند داد، ایا مواد پیمان امنیتی که عمده تا اوردن صلح وهمکاری نظامی وتسلیحاتی است محقق خواهند شد؟

منتظر باید بود تا دیده شود چه میشود.

نتیجه گیری:

سیاست های خارجی افغانستان در زعامت اشرف غنی نیز دچار نوسانات منطقه ای وفرامنطقه ای بوده است که بعضا مفید وبرخی هم نادرست تلقی میشود ولی روی هم رفته توقع میرود افغانستان در وضعیت بهتری از زمان کرزی قرار گیرد.

اما در بعد سیاست داخلی کارشناسان هشدار میدهند که اگر دو رهبر بر روند رهبری شان تجدید نظر نکنند ادامه حکومت شان به شدت در مخاطره است وخواب دوره های بعدی را که هرگز نبینند.

خبرگزاری خاورمیانه، کابل افغانستان

Author

About Author