آیا جنگ جهانی سوم در راه است؟
جنگ جهانی اول در پی ترور «آرشیدوک فرانتس» ولعهید امپراتوری اتریش اتفاق افتاد و این ترور توسط یک جوان هجده ساله صربستانی در بوسنیا اتفاق افتاد.
این جنگ در همان سالها بنام جنگ بزرگ یاد میشد که در این جنگ سربازان زیادی در مقابل همدیگر قرار گرفتند و مردم زیادی نیز قربانی شدند.
بعد از شروع جنگ جهانی دوم، جنگ بزرگ را جنگ جهانی اول یاد کردند.
جنگ جهانی دوم چندین عامل داشت و این جنگ بیشتر از جنگ جهانی اول؛ عامل کشتار نظامیان و غیرنظامیان شد؛ عامل جنگ جهانی دوم را در غرب حمله آلمان به لهستان میدانند و منابع دیگر هم حمله جاپان به چین را عامل آن میدانند.
همچنین حمله جاپان به منچوری را به نوعی یکی از مقدمات این جنگ فکر میکنند؛ اما اصلیترین عامل این جنگ رکود اقتصادی و نیاز جاپان به مواد اولیه بود و بر اساس معلومات بعضی منابع، اصلیترین عامل جنگ جهانی بحران اقتصادی، تورم و درخواست غرامت جنگی از جمهوری آلمان پس از جنگ جهانی اول عنوان شده است.
شروع جنگ سرد و بستر جنگ سوم جهانی
بعد از پایان جنگ جهانی دوم، دنیا به سوی جنگ سرد پیش رفت و جنگ سرد را آگاهان امور نظامی و سیاسی؛ بستری جنگ سوم جهانی میدانند و بعضیها شروع جنگ سرد را جنگ سوم جهانی مینامند؛ اما جنگ سوم را اکثر آگاهان جنگ هستهای گفتهاند تا جاییکه بعضی از کشورهای این صحنه را در فلمها ساخته و تخیلات خود را از جنگ جهانی سوم به تصویر کشیدهاند.
بعد از پایان جنگ دوم جهانی، هرچند که روسیه و امریکا در مقابل آلمان نازی همپیمان بودند؛ اما در دروه جنگ سرد در مقابل هم قرار گرفتند و رقابت میان دو ابرقدرت جهانی شکل گرفت.
این رقابتها در زمینههای اتحاد نظامی، ایدیولوژیک، روانشناسی، جاسوسی، ورزشی، تجهیزات نظامی و صنعت ادامه داشت و پیامدهایی چون مسابقات فضایی، توسعه فناوری، دفاعی، مسابقات جنگافزارهای هستهای و تعدادی جنگهای غیر مستقیم و نیابتی را به دنبال داشت.
بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوری سابق، امریکا ابرقدرت دنیا شد و گستره منافع ملی آن همه کرۀ زمین را در برگرفت و در پی قدرتنمایی و آرایشهای نظامی عجیب و غریب شد. نظم جدید خاورمیانه برنامهای بود که امریکا برای تضعیف کشورهای پرقدرت آسیایی و خصوصاً خاورمیانه ساخت و کوچک کردن این جغرافیا یکی از برنامه این استراتیژی شد.
نشانههای جنگ جهانی سوم
بعد از فروریختن برجهای تجارت جهانی در نیویارک به تاریخ ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱، امریکا به افغانستان حمله کرد و برنامۀ از بین بردن تروریسم را شعار قرار داد که در طول یکونیم دهه این اتفاق نیافتاد یا نخواست بیافتد.
حمله بر عراق و کشورهای خاورمیانه، بردن جنگ تا نزدیکی مرز روسیه و ایران همه مردم جهان را دچار آشوب ساخت.
اما بعد از اتحاد روسیه و ایران در مسئله سوریه و شکست امریکا در این کشور، کاریزمای قدرت امریکا در جهان خدشهدار شد و این جنگ درست زمان انتخابات ریاست جمهوری امریکا بود، که واشنگتن شکست را در سوریه پذیرفت و این شکست پیروزی بلوک شرق را به جهانیان گوشزد کرد.
افغانستان از سالهای دور درگیر جنگ نیابتی کشورهای همسایه، منطقه و جهان است.
این جنگ نیابتی سالهاست از این کشور قربانی میگیرد و جنگ سرد در افغانستان بیشتر از هر کشور دیگر قربانی گرفته است. پروژۀ داعش در شرق افغانستان و برنامه انتقال آن به شمال، شروع جنگ نیابتی دیگری است که میتواند این کشور را دستخوش تحولات بسازد و آتش جنگ را بیشتر از پیش شعلهور کند و این آتش دامن کدام کشورها را خواهد گرفت؟ زمان پاسخ خواهد داد.
برخوردهای لفظی کشورهای مختلف در هفتاد و دومین اجلاس مجمع سازمان ملل متحد در نیویارک برای همه نگران کننده جلوه کرد.
ترامپ چندین کشوری که همپیمان روسیه استند را با حرفهای زشت پذیرایی کرد و این کشورها هم به یکباره به جان ترامپ افتادند یکی او را «نااهل سیاست» دانست و در مورد توافقنامۀ برجام، رئیسجمهور ایران گفت که ما نخستین کشوری نخواهیم بود که این توافقنامه را نقض کنیم؛ اما هر کشوری که نقض کند بیپاسخ نخواهد ماند.
رهبر کوریایشمالی هم هشدارهایی به امریکا داد و وزیر خارجه کوریای شمالی هم تهدیدهای ترامپ مبنی بر از بین بردن این کشور را به زشتترین کلمات پاسخ داد.
این پرخاشگری در سازمان ملل میرساند که دنیا به سوی بحران پیش میرود و هیچ توافقنامهای نمیتواند جلو این بحران را بگیرد.
در این طرف ملکه انگلیس، یک متن سخنرانی آماده کرده است که در صورت وقوع جنگ جهانی سوم آن را قرائت خواهد کرد و این متن از سال ۱۹۸۳ میلادی در اوج جنگ سرد نوشته شده است و این روزها با تنشهای به وجود آمده در جامعه بینالملل ایجاد شده است.
نویسندگان این متن در حال ویرایش استند که در صورت آغاز جنگ جهانی سوم بتوانند از آن استفاده کنند.
پیشگویان هم از آغاز جنگ جهانی قریب الوقع گفتهاند؛ اما زیاد نمیتوان این پیشگوییها را در معادلههای سیاسی جدی گرفت؛ اما به نظر اکثر آگاهان بستر جنگ جهانی فراهم شده است و نشانهها و الگویهایی را که در جهان مشاهده میکنیم که این جنگ در حال وقوع است.
چون رئیسجمهور امریکا با یک روحیه خشن وارد عرصه بینالملل شده است و این طرف در مقابل خود سیاستمدارهای کارکشته و قدر ایستادهاند و با هر قدرت که میخواهد وارد شود؛ از در قدرت حرف میزنند.
کوریایشمالی در این اواخر موشکهای قارهپیمای بیشتر را آزمایش میکند و بعد از سخنرانی رئیسجمهور امریکا در سازمان ملل متحد، رهبر کوریایشمالی هشدار داده بود که این کار ترامپ بیپاسخ نخواهد ماند.
پیونگیانگ از آزمایش یک بمب هایدروجنی خبر داده بود و امریکا هم گفته بود که هیچ حرکت نظامی را بی پاسخ نخواهد ماند؛ شب گذشته امریکا بعد از سال ۲۰۰۰ نخستین بار جنگندههای «اف ۱۵» را بر منطقهای حایل میان کوریایشمالی و جنوبی پرواز داد و مانور اجرا کرد.
این مانور چند ساعت قبل از سخنرانی وزیر خارجه کوریایشمالی در سازمان ملل اجرا شد و حال همه رسانههای جهان منتظر واکنش کوریایشمالی استند چون همه فکر میکنند که این مانور از سوی پیونگیانگ بیپاسخ نخواهد ماند.
این در حالی است که روز شنبه نیز ایران، موشک بالستیک «خرمشهر» را موفقانه آزمایش کرده و به نوعی قدرت اتومی و موشکی خود را به رُخ حریفان کشیده است.
با این همه واکنش، اگر این همه آرایش نظامی کشورها در مقابل همدیگر دوام پیدا کند؛ احتمال وقوع جنگ جهانی بیشتر است و این جنگ را جنگ اتومی باید نام گذاشت و احتمال دارد بیشتر از دو جنگ بزرگ دیگر که دنیا به خود دیده است، قربانی بگیرد.
ندیم پارسینا