واکنش راهبردی اسرائیل به آزادسازی حلب

بازگشت آرامش به سوریه همراه با تغییر در چینش سیاسی، موضوعی نیست که خوشایند تل آویو باشد؛ در همین حال ترامپ نیز از همکاری با روسیه و عزم جدی برای مقابله با داعش خبر داده است.

اسرائیل به دلیل عدم پذیرش از سوی ملت ها و برخی دولت های خاورمیانه، سعی کرده است از دخالت مستقیم در بحران ها و مسائل منطقه خودداری کند. در این میان آمریکا به عنوان بزرگترین و مهمترین متحد این رژیم با همراهی چند کشور هم پیمان خود در خاورمیانه به نیابت از تل آویو روند امور را به سمتی هدایت می کند که اسرائیل از آن منتفع شود.

وقوع بحران سوریه و مداخله در تحولات عراق از جمله این موارد است. شکل گیری گروه های تروریستی داخلی و چند ملیتی در این دو کشور و برهم خوردن ثبات سیاسی، به طور مستقیم به افزایش امنیت و بقا اسرائیل منجر می شد. نظام سیاسی سوریه از زمان حاکمیت حافظ اسد و جنگ های اعراب علیه اسرائیل تنها کشور عربی است که آشکارا با ادامه حیات رژیم صهیونیستی مخالفت می کند. این مساله باعث پیوند دمشق و تهران از سال ۱۳۵۷ به این سو و سپس حزب الله لبنان شد.

براین اساس اگر ناآرامی ها در سوریه به سرنگونی اسد منتهی می شد، اسرائیل یکی از مهمترین مخالفان خود را از دست می داد. با این حال در ماه های اخیر ارتش سوریه موفق شد امید حامیان براندازی اسد و تجزیه این کشور را از بین ببرد.

آزادسازی پالمیرا، حلب و پیشروی در سایر مناطق کشور در نهایت باعث شد تا گروه های معارض حاضر به شرکت در نشست مذاکرات صلح شوند. در این شرایط اگر این نشست که قرار است در آستانه قزاقستان برگزار شود، به نتیجه برسد ارتش فراغ بال بیشتری برای تمرکز بر مبارزه با سایر گروه هایی تروریستی مانند داعش و جبهه النصره خواهد داشت.

در این وضعیت احتمال خاتمه بحران در آینده نزدیک وجود دارد. بازگشت آرامش به سوریه هرچند همراه با تغییر در چینش سیاسی، موضوعی نیست که خوشایند تل آویو باشد. در همین حال ترامپ نیز از همکاری با روسیه و عزم جدی برای مقابله با داعش خبر داده است. اگرچه روسای جمهوری آمریکا با هر تفکر و خط مشی مساله امنیت و بقا اسرائیل را از نظر دور نمی کنند، اما در این فضا تداوم بحران و جنگ در سوریه گزینه اصلی این رژیم است.

ادامه جنگ داخلی در سوریه از تمرکز حزب الله لبنان بر اسرائیل می کاهد. حزب الله در ۶ سال گذشته همواره یکی از بازیگران اصلی سوریه بوده و تلاش کرده است به بهترین نحو از نظام بشار اسد محفاظت کند. اگر این جنگ تمام شود و یا به مرحله ای برسد که دیگر نیازی به حضور حزب الله نباشد، دوباره تل آویو در مرکز توجهات رهبران این گروه خواهد بود، به ویژه آنکه در حال حاضر با روی کار آمدن میشل عون نامزد مورد نظر حزب الله، این گروه قدرت مانور بیشتری خواهد یافت و یا دست کم موانع کمتری پیشرو خواهد داشت.

لذا بسیاری از تحلیلگران اسرائیلی ادامه جنگ را گزینه استراتژیک مطلوبی می دانند چراکه ادامه نبرد موجب خستگی و فرسایش تدریجی نیروها و بازیگران مخالف اسرائیل می شود.

براین اساس مقامات رژیم صهیونیستی باید برای تداوم بی ثباتی در سوریه دست به اقداماتی بزنند. سناریو احتمالی در این باره حمایت از تروریست ها است. در شرایطی که سیاست خارجی آمریکا در بحران سوریه نامشخص است و معلوم نیست ترامپ بر سر چه مسائلی با روسیه معامله خواهد کرد و ترکیه با چرخش در رویکرد خارجی خود حمایت از شبه نظامیان را کاهش داده است، تروریست ها نیازمند پشتیبانی هستند.

در صورت حمایت تل آویو از این گروه ها، آنها مجددا قدرت عمل خود را باز خواهند یافت و جنگ فرسایشی در سوریه به مدت نامعلومی ادامه می یابد. اما مساله ای که در این راستا وجود دارد واکنش رهبران شبه نظامی در برخورد با بازیگران حامی خود است.

همزمان با تغییر سیاست خارجی آنکارا در منطقه، ترکیه در ماه های اخیر صحنه حوادث تروریستی شده است. در همین حال اعضای داعش برای تحت فشار قراردادن غرب به افزایش کمک و یا کاهش حملات هوایی ائتلاف، در بلجیم، آلمان و فرانسه حملاتی انجام دادند. پیش از این نیز عربستان هدف آنها قرار گرفته بود.

این مساله می تواند برای اسرائیل نیز به وقوع بپیوندد. تروریست ها در حال حاضر برای جلوگیری از شکست هر دستوری از جانب تل آویو را اطاعت می کنند اما در آینده از قدرت خود برای اعمال نفوذ بر اسرائیل استفاده خواهند کرد. نکته مهم این است که تدابیر امنیتی در این رژیم نیز چندان مستحکم نیست و این موضوعی است که هر دو طرف بازی از آن آگاهند.

از سویی مقامات اسرائیل شاید برای اجرای نیات خود که بی ثباتی و تجزیه در منطقه است، به کردها متمایل شود. پایگاه های مدافع خلق یکی از موثرترین نیروهای داخلی سوریه در مقابله با داعش بود. مقاومت آنها در جلوگیری از سقوط کوبانی باعث شد تا اوباما ضمن حمایت لجستیکی از آنها، روی کردها به عنوان نیروی پیاده نظام خود در سوریه حساب باز کند. علاوه بر اوباما ترامپ نیز در سخنرانی های خود اعلام کرده است عملکرد کردها در چند سال گذشته نشان داد که کردها جزو گروه هایی هستند که باید برای مبارزه با داعش مورد توجه قرار گیرند.

در این راستا اسرائیل ممکن است در پشت پرده حمایت های آمریکا از کردهای سوریه، آنها را به تجزیه طلبی تشویق کند. ایجاد دومین اقلیم کردستان در منطقه زنگ خطری برای ترکیه خواهد بود. همچنین سوریه کوچک می شود و این موضوع احتمال حرکت دومینووار استقلال خواهی سایر قومیت ها در خاورمیانه را تسریع بخشد.

گزینه دیگر اسرائیلی ها چانه زنی با روسیه است. روس ها در یکسال گذشته در جرگه حامیان اسد قرار داشته اند اما در شرایط کنونی که زمان بهره برداری از سرمایه گذاری ها است، احتمال دارد با کشورهای ذی نفع در سوریه دست به معامله بزنند.

اگرچه به نظر نمی رسد مسکو با تجزیه سوریه موافقت کند اما پذیرش فدرالیسم و نقش آفرینی همه گروه ها از جمله مخالفین در ساختار سیاسی آینده سوریه می تواند راه را برای نفوذ اسرائیل در این کشور باز کند.

ریشه کن کردن گروه های معارض به سادگی نخواهد بود و ممکن است چندین سال به طول انجامد. از این رو ایجاد فضای سیاسی که مخالفین هم امکان قدرت نمایی داشته باشند، مانع از شکل گیری یک حکومت قدرتمند در دمشق می شود و این نقشه تل آویو را در از بین بردن تمرکز سوریه بر مخالفت با اسرائیل عملیاتی می کند. ضمن آنکه احتمال خودمختاری کردها را نیز افزایش می دهد.

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *