هزینه گزاف ازدواج فرهنگ جدیدی شهرنشینی است

هرات که کمتر یا بیشتر از سه میلیون نفوس دارد، مردمانی بیموتر و جیب خالیاش بیشتر از اتوبوسهای شهری استفاده مینمایند، اما بر خلاف بی موتری، در جامعه افغانستان برای بیزنی گزینه دومی وجود ندارد.
چه وقت عروس میاورید، چه وقت مادر بزرگ میشوید و غیره، این واژهها وقتی ورد زبان دوست و دشمن میشود که پسر خانواده بالغ شود.
شیر بهایی بلند در گوشه و کنار افغانستان باعث شده است که صدها جوان بدن برابر و آرمان بهدل از گوشههای مختلف افغانستان در مسافرخانههای دروازه ملک و ایستگاه موترهای مسافربری، بستره اندازند و قطارهای اخذ ویزا را در کنسولگری ایران طولانی تر ساخته اند، تا رخت سفر ببندند و با پول عروسی به وطن بر گردند.
در کشوری که شصت درصد جمعیت شان را جوانان تشکیل میدهند، ازدواج بهویژه برای پسران تبدیل به یک چالش شده است، شرایط سخت ازدواج در افغانستان، سبب شده است که آرزوی بخش بزرگی از این جوانان ناکام بماند.
ازدواج آرزوی هر جوان افغان است، اما بیکاری، بی خانگی و یاهم بیسرنوشتی، موانع عمده و اساسی بر سر راه این جوانان و این آرمان است.
وقتی دغدغهی روزگار بر آورده نشود، راه عروسی کردن هم مسدود میشود، شاید چارهی جز ترک وطن برای این جوانان نباشد.
اما مصارف گزاف عروسیها در گوشه و کنار افغانستان به ویژه هرات باعث شده است که صدها جوان آرمان بهدل، برای تأمین این هزینه کشور را ترک کنند و یا هم دست به کارهای غیر قانونی بزنند.
زبیر شخصی که سی و پنج سال سن دارد و تنها نان آور خانواده میباشد، او تا حالا بخاطر مصارف گزاف ازدواج و بیکاری، نتوانسته ازدواج نماید و به گفته خودش اگر وضعیت به همین سان ادامه بیابد من به آرزوی خویش نخواهم رسید، چون نمی توانم هزینه عروسی را فراهم نمایم و زندگی من مانند بخور و نمیر است که روز را سپری مینمایم.
وی چند روز میشود برای اخذ ویزای ایران به نوبت ایستاده است تا به ایران رفته و نفقه خانواده و هزینه عروسی را تأمین نماید. اما به گفتهی خودش معلوم نیست که بعد از چند مدت و چند سال، با کارگری و دوری از وطن دوباره با دست پر به وطن برگردم.
اما افراد و اشخاص زیادی هستند که از ننگ زمانه و رقابتهای ناسالم، مبالغ هنگفتی را حتی با قرض کردن از دوستانش صرف عروسی نموده و حالا پرداخت قرضها، تأمین خانواده و بیکاری، زندگی را برایشان به جهنم تبدیل نموده است.
یونس رحمانی شخصی که به طور متوسط با مبلغ ۳۰ هزار دالر آمریکایی عروسی کرده و حالا بیکاری و فقرباعث شده است که زندگی شان از همبپاشد و او از عملکرد شان به شدت پشیمان است.
وی در این مورد گفت “میزان در آمد و اقتصاد مردم ما با مصارف که در عروسیها صورت میگیرد هیچ نوع مطابقت ندارد و این امر بعداً سبب از همپاشیدگی و سرخودگی میشود”
وی شیربهایی مروج را ظالمانه خوانده و آنرا مغایر با زندگی عادی تلقی مینماید.
این در حالی است که مصارف یک شبه عروسی در هوتلهای مجلل هرات حد اقل به شش هزار دالر آمریکایی میرسد، هزینهی که در چند سال اخیر در زندگی اجتماعی شهرنشنیان بیشتر رواج یافته است.
زمانیکه پارلمان افغانستان که از این مشکل جدی جوانان با خبر شد، یک سال پیش قانونی را در مورد کاهش هزینههای عروسی بهتصویب رساند. اما ظاهراً این قانون هم نتوانسته است که از این مشکل جلوگیری نماید.
آهنگ ویژهی عروسی در هرات به دل هر جوانی چنگ میزند، اما تا وقتی این آهنگ وارد جشن عروسی این جوانان میشود، باید از هفت خوان رستم بگذرد.
روحالله علیزاده