نبیل چرا بعد از ۳ سال دست به افشاگری زد، بازی سیاسی در حال تغییر است؟
رحمت الله نبیل رییس پیشین امنیت ملی افغانستان از رازهای پشت پرده انتخابات سال ۲۰۱۴ پرده برداشت، نبیل در برنامه سیاه و سپید افشا کرد که در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۴ در خانه یکی از مقام های حکومتی که هم اکنون از افراد با صلاحیت حکومت وحدت ملی است، ماشین های چاپ کارت های رأی دهی، کارت چاپ میکردند.
نبیل همچنان گفت که پول های فراوان استخبارات منطقه در این انتخابات مصرف شد و دالر های جعلی از سوی نامزدان وارد بازار شد، نبیل همچنان گفت که قرار دادهای میان یک تکت انتخاباتی و شرکتهای بزرگ عقد شده بود که در صورت برنده شدن این قرار دادها برای شان داده میشود که شد.
او همچنان از توافق پنهانی کرزی با غنی پس از انتخابات ۲۰۰۹ پرده برداشت. به گفتهی او کرزی با غنی توافق کرده بود که در دورهی بعدی نامزد اصلی و برنده انتخابات او اشرف غنی، رییس جمهور فعلی است. نبیل افزود که برای مهیا ساختن زمینه کمپاین برای غنی، حامد کرزی رییس جمهور پیشین پروسهی فرمایشی انتقال را طرحریزی و به غنی سپرد در حالیکه او کوچکترین تجربه و تخصص مرتبط را نداشت.
نبیل همچنان در مورد زمینهای که سرمایه ملی بود و به کسانی وعده داده شد که بعد از انتخابات هم برای شان داده شد که گمان میرود این زمینها منظور شان زمینهای است که به شرکت الکوزی از سوی ریاست جمهوری به یک پول بسیار ناچیز داده شد.
اما بحث اصلی این است که بعد از این همه سال و این همه امکانات رسانهای چطور رحمت الله نبیل رییس امنیت پیشین دست به یک سری افشاگریهای میزند که اذهان عامه را در گرو خود بگیرد، آیا کدام سناریوی دیگر در پشت پرده جریان دارد یا واقعن رحمت الله نبیل اصل امانت داری را رعایت کرد.
وقتی که داودزی وزیر داخله پیشین حرفهای نبیل را رد نکرد به این معنی است که حکومت وحدت ملی یک حکومتی است که اساس آن به جعل، تذویر و پولهای بیگانه گذاشته شده است و از زمینهای که مال ملت است نبیل یادآور شد که برای یک شرکت داده شد این آیا خیانت ملی محسوب نمیشود.
انتخابات سال ۲۰۱۴ یکی از بدنام ترین انتخاباتهای بود که جهان به خود دیده بود و حکومتی که بوجود آمد بر اساس انتخابات نبود بلکه بر اساس توافق بود که میان دو تکت انتخاباتی با پا در میانی وزیر خارجه اسبق آمریکا جان کری بوجود آمد و حال با گذشت چند سال و ایجاد کمیسیون انتخابات و بی باور مردم به این پروسه ملی چطور امکان دارد ما انتخابات بهتر از سال ۲۰۱۴ را داشته باشیم.
وقتیکه مردم و نهادهای حکومتی این همه داد از تمرکزگرایی قدرت میزنند باید به کدام برنامه حکومت امید داشته باشیم، وقتیکه تظاهرات کنندگان جنبش تبسم، روشنایی و رستاخیز تغییر به رگبار بسته میشوند و بالای شان حمله انتحاری صورت میگیرد این مردم دیگر به کدام امید به پای صندوقهای رایدهی خواهند رفت.
وقتیکه تبعیض قومی در حکومت وحدت ملی از هر گوشه اش لب ریز شده و اسنادهای از این گند به رسانهها درز میکند واقعن این بار انتخاباتی برگزار خواهد شد؟ فضل احمد معنوی رییس کمیسیون پیشین انتخابات که به برگزاری انتخابات با این کمیشنرها و این حکومت باورمند نیست و این درحالیست که صلاح الدین ربانی رییس حزب جمعیت اسلامی و وزیر خارجه نیز در یک همایشی در بدخشان گفت انتخابات در سال ۲۰۱۷ برگزار نخواهد شد.
وقتی که داکتر عبدالله که ظاهر ۵۰درصد قدرت را دارد و هر روز فضای قدرت را ارگ برایش تنگتر میکند و آه از جگر نمیکشد این به این معنی است که دیگر مردم به این رهبران امیدواری ندارند، وقتی که جنرال دوستم معاون اول ریاست جمهوری دیگر در کنار تکت انتخاباتی تحول و تداوم نیست امکان برگزاری انتخابات تا کجا است واقعن پی افتادن به این مسئله کاریست، کارستان و برگزاری انتخابات با گذشت هر روز و باز شد یک سناریوی تازه محال اندر محال دیده میشود.
این دقیق مصداق داستان استاد شهریار است، هنگامی که عشق قدیمی استاد شهریار یکی شاعران معاصر زبان فارسی بخاطر عیادت استاد شهریار که در بستر مرگ میباشد میاید استاد شهریار غزل معروف خود را میسراید.
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا
حال هم از اینکه رییس پشین امنیت ملی دست به افشاگری زد کاریست در خور ستایش اما چرا اینقدر دیر و اینقدر با برنامه خدا میداند؟
ندیم پارسینا