تکرار تاریخ با رتبههای سلیقهای
تاریخ تکرار میشود و تا زمانی تکرار میشود که پایان خوب نداشته باشد و تکرار تاریخ را اینبار در پُستهای دگرجنرالی و تورنجنرالی میبینیم.
دههها قبل در زمان جنگهای داخلی جنرال دوستم، صبغتالله مجددی و چند تن دیگر از رهبران به امضای خود حکم جنرالی میدادند و این حکم در همان قلمرو اعتبار داشت و این جنرالها را جنرالهای «ماشینی» میگفتند؛ ولی حالا که حکومت کمی سر و سامان گرفته، این اوامر قابل اعتبار نیست.
حال در حکومت وحدتملی هر روز رئیسجمهور به شهروندان مدال میبخشد و به نظامیها رتبه و در این رتبهبندی وزیر دفاع «طارقشاه بهرامی» سرپرست وزارت دفاع ملی از رتبه تورنجنرالی به دگر جنرالی ارتقا کرد؛ این در حالی است که چندین ولسوالی سقوط کرده و در چندین ولسوالی دیگر هم جنگ شدید جریان دارد و امار تلفات نیروهای امنیتی هر روز بلند و بلندتر شده میرود.
رئیسجمهور در روز معرفی سرپرست وزارت امور داخله گفته بود که دیگر کسی را به اساس روابط سیاسی رتبه نخواهد داد و از این وعده رئیس جمهور تنها چند روز گذشت.
فرمان دگر جنرالی به وزیر دفاع دادند و دلیل این رتبه و رتبه دیگر را که سال پار گرفته بود؛ تا حال رسانهها و مردم عام نمیدانند؛ اما در این میان استند کسانی که چندین سال در یک پست نظامی کار کرده؛ ولی تا حال رتبه نگرفتهاند.
اما این کار حکومت تعصب است و یا کمبینی دیگران؟
مجیب ضیا یکی از افسرانی است که سالهاست رتبه نگرفته؛ ولی از دل و جان برای این کشور کار میکند، او به خبرگزاری خاورمیانه میگوید :«در افغانستان عدالت وجود ندارد قانون وجود ندارد؛ درست که رئیسجمهور صلاحیت دارد به هرکس دلش بخواهد رتبه نظامی بدهد؛ اما این را هم نباید فراموش کند کسانی که در این راستا بیشتر کار کردهاند حق اولویت دارند؛ من مدت ۱۶ سال به حیث سرباز «لومری سارن» در یک پست وظیفه اجرا کردم و پنجبار تقاضای ترفیع کردم؛ اما هر بار بنابر دلایلی رد میشد و حال بعد از ۱۶ سال میخواهم به حیث جوانترین افسر استعفا بدهم.»
وی افزود که به حیث سرباز وقتی که ۱۶ سال برایم حق و حقوق داده نشود و عدالت پایمال شود؛ وقتیکه «مادون»هایم در نظام با واسطههای که داشتند رتبههای بالاتر گرفتند؛ برایم سخت بود که به وظیفه ادامه دهم.
به عقیده ضیا، دلیل این کارهای حکومت جز فاشیزم، خودخواهی و تمرکز قدرت نمیتواند باشد و این کار حکومت روحیه سربازان را میشکند و سربازی که با یک دنیا امید خانواده خود را رها کرده و با دشمن میجنگد؛ با این رویه دچار یاس و ناامیدی میشود.
- شاید شبیه مجیب ضیا سربازان دیگر هم باشند که به همین سرنوشت دچار استند و این کار حکومت به روحیهشان صدمه میزند؛ اما چه باعث شده که حکومت این همه به مدیران ارگانهای امنیتی لطف میکند و سربازان که خون میریزانند را دستکم میگیرد؟
عتیقالله امرخیل؛ آگاه امور سیاسی به خبرگزای خاورمیانه میگوید که باید وزیر دفاع رتبه بلندتر از زیردستان خود داشته باشد و عامل تلفات نیروهای امنیتی را فرماندههای بیسواد میداند.
«چون پُست وزارت «سترجنرالی» است وقتی که لوی درستیز، معاونین این وزارت رتبه بالاتر داشته باشد؛ وزیر نمیتواند اعمال نفوذ کند؛ باید رتبه وزیر دفاع نسبت به زیردستهایش بالاتر باشد که بتواند دستور صادر کند و چون رتبه نظر به پست داده میشود و کسی که وزیر دفاع میشود باید سترجنرال باشد.»
امرخیل در مورد ادامه نبرد در ولایتهای کشور و تلفات نیروهای امنیتی، گفت که اگر بگوییم وزارت دفاع هیچ کار نکرده، خوب نیست؛ اما افزایش تلفات سه عامل است که نخست عدم فرمانده سوق و اداره، دوم ضعف در اکمالات و دلیل سوم این است که سرباز چرایی جنگ را بداند و برایش گفته شود که جنگ برای آزادی مردم است و برحق است.
به باور وی، در قطعات امروزی دو مشکل وجود دارد که بعضی از فرماندهها فرمایشی آمدهاند و یا اهلیت اداره این قطعه را ندارد و این مشکل باید حل شود که در این صورت تلفات هم کم میشود که این یک مشکل کلان در وزارت دفاع، داخله و امنیت است که باید حل شود.
- با این حال، حکومت وحدت ملی بیشتر از همه از نگاه امنیتی آسیبپذیر است و این آسیبپذیری را شکستاندن روحیه سربازان بیشتر میکند.
چرا حکومت دوست دارد به مدیران نهادهای امنیتی همواره لطف کند و سربازان در سنگر را فراموش کند؟ چرا حکومت در پی محاکمه عاملین داخلی حمله به بیمارستان ۴۰۰ بستر، چهاراهی زنبق، قول اردوی ۲۰۹ شاهین و سقوط کندز نیست؟ چرا برای پس گرفتن خاکهای که تحت امر مخالفین حکومت است، برنامه ریزی نمیکنند که در دادن رتبه از همه پیشی گرفتهاند؟
ندیم پارسینا