استراتیژی ناکام حکومت وحدت ملی، افغانستان را «سوریه» خواهد ساخت

در زمان زمام‌داری حامد کرزی همواره نقدهای مبنی بر این‌که حکومت سیاست حذف را پیشه گرفته است برای این مجموعه وارد بود از ترور جنرال داوود داوود تا سید خیلی  و استاد ربانی، تا محمد جان سمنگانی و مطلب بیگ و در اخیر هم برخی‌ها به این باور استند که مارشال محمد قسیم فهیم نیز در مجموعه ترورهای حکومت پشین بودند؛ حال پشت این ترورها و کشتن‌ها کی دست داشت هیچ کسی نمی‌داند؛ اما بی‌گمان که روزی اگر یکی از مقامات بلندپایه یکی از کشورهای قدرتمند و تاثیرگذار در سیاست‌های افغانستان خاطرات خود را بنویسد این موضوعات فاش خواهد شد.

حامد کرزی رییس جمهور پشین به گفته رحمت الله نبیل رییس امنیت پشین زمینۀ برنده شدن اشرف غنی ایجاد کرد و حامد کرزی یکی از رییس جمهورهای بود که تهداب فساداداری، تعصب قومی، برادرخواندن طالبان و… پایه گذاری کرد و انتخابات بدنام سال ۲۰۱۴ نیز از کارهای حامد کرزی بود، چون می‌خواست کسی از قماش خودش رییس جمهور شود، بعد از پافشاری حزب جمعیت اسلامی و حزب وحدت یک کرسی بنام ریاست اجراییه ایجاد شد و ایجادگر این پست و این حکومت جان کری وزیر خارجه پشین آمریکا بود.

بعد از ایجاد حکومت وحدت ملی داکتر عبدالله عبدالله رییس اجراییه این حکومت که طبق توافق‌نامه باید ۵۰درصد قدرت را به دست می‌داشت که با هر ترفندی بود نتوانست یا نخواست این قدرت را بگیرید و دنبال سیاست خارجی را گرفت و این کار داکتر عبدالله میزان هواخوهانش را کاهش دارد و به حد رسید که اکثریت هوادارانش او را «گرگ در لباس میش» میدانند، اما باز هم داکتر عبدالله به این کرسی دل بسته کرده است و بنابر گفته‌های قصد دارد در توافق با رییس جمهور غنی یک حکومت دیگر بعد از ختم دروره حکومت وحدت ملی بسازند و به اقتدار خود ادامه بدهند.

اما این طرف بعد از ایجاد حکومت وحدت ملی گپ و گفتی از وجود داعش در شمال سر زبان‌ها افتاد و جنرال دوستم که معاون اول ریاست جمهوری  با کاروان عظیم از نیروهای امنیتی و مردم به شمال کشور عملیات انجام داد و این روند چندین بار اجرا شد و کسانی که در پروژه ترانزیت داعش به شمال نقش داشتند طرح ترور جنرال دوستم را ریختند و بعد که از این نقشه جان سالم بدر برد متوصل شدند به ترورشخصیتی و پروند «ایشچی» را به پای جنرال بستند و جنرال دوستم را به ترکیه تبعید کردند و بارها خبر از آمدن جنرال دوستم به رسانه‌ها نشر می‌شود اما آمدن جنرال محال ممکن شده است.

طرف دیگر قضیه استاد عطا محمد نور رییس اجرایی جمعیت اسلامی و والی بلخ بود که در دوران کمپاین‌های انتخاباتی از جان و مال خود گذشت و داکتر عبدالله را حمایت کرد و این حمایت به مزاج تیم تحول و تداوم خوش نخورد بعد از این‌که ریاست جمهور به دست اشرف غنی افتاد طرح‌های را برای برکناری استاد عطا ریختند و این طرح‌ها کارگر واقع نشد چون پشت استاد عطا حزبی به قدرتمندی جمعیت ایستاده است و بعد از قضیه «ایشچی» گروه‌های می‌خواست که استاد عطا را در پروند «گوش بریدن مهمند» دخیل کنند که ناکام شدند و این روزها دوباره در پی برکناری این مهره قدرتمند شمال شده اند.

استاد محمد محقق معاون دوم ریاست اجراییه هم در کانفرانس محبان اهل بیت از پیروزی داعش اظهار خشنودی کرد و از گروه‌های که درگیر جنگ با این گروه بودند اظهار قدردانی کرد و این حرف‌های استاد محقق دست آوایزی شد برای بعضی‌ها که استاد محقق را در تنگنا قرار بدهند و او را منزوی کنند که تا حال این طرح کارگر نشد؛ استاد عطا و استاد محقق بخاطر این‌که در بین احزاب جمعیت، وحدت و جنبش اتحاد بوجود آمد و این اتحاد سبب شد که حکومت را با چالش مواجه کند و جنرال دوستم بخاطری که به تیم خود بیشتر اعتماد کرده بود و این احزاب را با خود نداشت تبعید شد.

بعد از بوجود آمدن ائتلاف نجات که حاصل اتحاد سه حزب قدرتمند بود بعضی از توطیه‌ها در جا خنثا شدند و این باعث شد که تیم مخالف شان واکنشی عمل کند و این واکنش‌ها سبب شد که این طرف بیشتر با هم نزدیک شوند؛ طرح برکناری استاد عطا، طرح برکناری استاد محقق و معرفی نامزد وزیر بجای صلاح الدین ربانی بخاطر اتحاد این سه حزب به تعویق افتاد.

جنرال دوستم یکی از مخالفین پاگرفتن تروریسم در شمال بود تبعید شد، استاد محقق بخاطر این‌که شکست داعش در خاورمیانه را تبریک گفت مورد خشم‌ها بعضی‌ها قرار گرفت و استاد عطا یکی دیگر از مخالفین پروژه داعش را می‌خواهد از شمال کنار بزنند و این سه تا موضوع را اگر کنار هم بگذاریم به این نتیجه می‌رسیم که دست‌های است که بخاطر قدرت‌مند شدن داعش در شمال کار می‌کنند.

اگر نه رسانه‌ها هر روز گزارش می‌دهند که داعش در جوزجان و فاریاب قدرتمند می‌شوند ولی این طرف عملیاتی برای پاکسازی این ولایت روی دست نیست و بعد از رفتن جنرال دیگر عملیاتی برای پاکسازی شمال کشور راه اندازی نشد و با وجود امکانات شمال هر روز بیشتر ناامن می‌شود.

بنا بر بعضی از گزارش‌ها ۴۰درصد خاک کشور در دست مخالفین است و این ۶۰ درصد باقی مانده هم امنیت آنچنانی ندارد، وضعیت اقتصادی مردم روز به روز بدتر شده می‌رود،  صف مخالفین حکومت روز به روز قوی می‌شود و مردم میزان نارضایتی شان افزایش می‌یابد، کمیسیون انتخابات بدون رییس کار می‌کند و فرمان‌ها تقنینی رییس جمهور هم هر روز بیشتر می‌شود.

با این وضعیت که حکومت وحدت ملی به وجود آورده است امکان برگزاری انتخابات پارلمانی در چند ماه دیگر ممکن نیست و با این کار صف مخالفین روز به روز قوی‌تر می‌شود و حکومت قبلاً هم ذکر کردم که اراده برای برکذاری انتخابات پارلمانی ندارد و انتخابات ریاست جمهوری هم که با این وضعیت امنیتی امکان پذیر نیست.

پس بهترین راه برای پایداری حکومت و تحکیم بخشیدن به پایه‌های سست این حکومت توافق با سه حزب بزرگ کشور است، اگر حکومت در پی حذف، تبعید یا به انزوا کشاندن این احزاب باشد فاجعه رخ خواهد داد و توانایی کنترول فاجعه را نه جامعه جهانی دارد و نه حکومت وحدت ملی و این مردم است که در آتش سیاست‌های منطقه و جهانی خواهد سوخت و از افغانستان سوریه دوم و عراق دوم می‌سازند.

 

ندیم پارسینا

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *