تایمز : استفاده ی فرصت طلایی توسط ایران چگونه خواهد بود ؟
اختصاصی خبرگزاری خاورمیانه / میز تحولات منطقه
تايم در قسمتي از موضوع رابطه ايران و آمريكا، تايم لايني از دشمنيهاي آمريكا و فرصتهاي پيش روي دو كشور در گذشته را، به صورت خيلي خلاصه اشاره كرده و به زمان فعلي ميرسد.
هفته نام تايم در تايم لاين خود با تيتر دشمنيها و فرصتهاي از دست رفته ميان ايران و آمريكا، به مقاطع مختلفي از تنش ميان ايران و آمريكا ميپردازد كه محوريت آن بر اساس روي كار آمدن رؤساي جمهور آمريكا از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي ایران تا به حال است.
شروع تايم لاين با تصوير امام خميني (ره) آغاز ميشود با اين عنوان كه: فرار شاه از ايران، آيت الله خميني اعلام كرد آمريكا شيطان بزرگ است، آمريكاييها گروگان گرفته شدند.
محور دوم تايم لاين به ماجراي مك فارلين در زمان ريگان اشاره ميكند: مقامهاي رسمي آمريكا بر اساس مأموريت مخفي در رابطه با معامله گروگانها، به همراه تسليحات نظامي انجيل و كيك براي ايرانيان فراهم كردند.
محور سوم تايم لاين به زمان رياست جمهوري بيل كلينتون مربوط ميشود زماني كه كلينتون به دنبال آن بود كه به صورت تصادفي با رئيس جمهور وقت يعني آقاي خاتمي جلسه يا ديدار داشته باشد.
محور چهارم تام لاين مربوط ميشود به رياست جمهوري جورج بوش و زماني كه وي ايران را به عنوان محور شرارت معرفي ميكند.
محور پنجم تايم لاين مربوط ميشود به زمان رياست جمهوري باراك اوباما و اينكه وي پيام تبريك سال نو براي مردم ايران فرستاده است و از سوي ديگر، دو نامه به رهبرانقلاب ایران ارسال كرده است.
محور ششم و آخرين تايم لاين نيز به ماجراي تماس تلفني روحاني با اوباما برميگردد با اين عنوان كه: رئيس جمهور جديد ايران با اوباما نامه رد و بدل كرده است و اميد آب شدن يخ رابطه ميان دو كشور را افرايش داده است.
به راستي فرصتهاي ميان ايران و آمريكا در محورهاي فوق قابل خلاصه شدن است؟ آيا تنها مصداق دشمني آمريكا با ملت ايران، قرار گرفتن ايران در محور شرارت توسط جرج بوش بوده است؟
بر اساس تايم لاين ارائه شده در هفته نامه تايم، عملا جمهوري اسلامي ايران فرصتهاي پيش روي ميان دو كشور را از بين برده است و در حال حاضر تنها اميد براي ايجاد رابطه، جناب آقاي روحاني است تا بتواند يخ رابطه ايران و آمريكا را آب كند و عملا توپ در زمين ايران و دولت آقاي روحاني است.
اما از سوی دیگر ؛
كودتاي 1332 و شكست دادن دولت قانوني مصدق توسط نيروهاي آمريكايي در تاریخ روابط ایران و آمریکا یک نقطه عطف منفی محسوب ميشود، درست از همان زمان است که استعمار آمریکا بر استعمار انگلیس در ایران افزوده میشود و ایران تا 1357 تحت سلطه واشنگتن قرار میگیرد.
آمریکا در دهه 30 کودتاهای زیادی را در بسیاری از نقاط جهان شکل داد. کودتای 1332 در ایران کودتای 1333 در گواتمالا فضاسازی برای کودتای ناموفق در مصر در سال 1334 کودتای 1337 عراق توسط عبدالکریم قاسم و تعدادی کودتا در آمریکای لاتین از آن جمله اند. اما به تدریج با از بین رفتن کاربرد کودتا در سیاست خارجی آمریکا این کشور به سمت دخالت های نظامی مستقیم و غیرمستقیم پیش رفت .
ماجراي كمك ايالات متحده آمريكا به دولت صدام حسين براي تسليحات شميايي عليه نظاميان ايراني در هشت سال دفاع مقدس است، مسئلهاي كه هنوز مجروحان جنگي ايران با آن دست و پنجه نرم ميكنند .
سومين مصداق ، حمله موشكي ناو آمريكايي وینسنس به پرواز مسافربري شماره 655 ايراناير در آبهاي خليج فارس مربوط ميشود، پروازي كه هيچ ربطي به جنگ و مسائل نظامي نداشت ولي آمريكا با منطق وحشيانه خود اين هواپيما را با تمامي مسافرينش مورد هدف قرار داد و بعد از آن، به فرمانده ناو آمريكايي براي دستور شليك موشك جايزه هم اهدا كرد .
_______________________________
[1] – http://edition.cnn.com/2013/08/19/politics/cia-iran-1953-coup/index.html
[2] – http://www.foreignpolicy.com/articles/2013/08/25/secret_cia_files_prove_america_helped_saddam_as_he_gassed_iran
[3] – http://fair.org/extra-online-articles/kal-007-and-iran-air-655