موضع پنهانی ایران در مورد پیمان امنیتی کابل – واشنگتن

خبرگزاری خاورمیانه / میز امنیت و بین الملل

طاهریان سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در افغانستان :

چگونه ممکن است کشوری با ده هزار نیرو بخواهد مسأله افغانستان به لحاظ نظامی حل کند. از این جهت به‌‌ همان علت‌ها، الان این راهکار نمی‌تواند به مسأله افغانستان کمک کند. ضمناً باید بگویم ‌آنچه ‌تاکنون در صحنه عملی تحولات منطقه اتفاق افتاده است، همین مطلب را تایید می‌کند. مثلا پهبادی ( طیاره های بی پیلوت ) که در کشورمان شکار شد، از قندهار پرواز کرده بود. ولی بنده به عنوان یک کار‌شناس، اصولا فارغ از اینکه موضع ایران نسبت به پیمان چیست، می‌گویم که تجربه گدشته، چراغ راه آینده است. اگر شما مجموعه مسائل افغانستان در سه دهه گذشته را مرور کنید، به نظر می‌رسد که این پیمان منشأ تولید انرژی برای جریان افراط خواهد بود.

از طرف دیگر این توافق باعث، پیچیده کردن اوضاع افغانستان و به تبع آن اوضاع منطقه می‌شود. اگر اوضاع افغانستان از این پیچیده‌تر شود ضربه‌های فراوانی به کشورهای همسایه از جمله ایران می‌زند. در ‌‌نهایت باید گفت، که این توافق، کمک به بهتر شدن اضاع افغانستان نخواهد کرد. هر چند امیدوارم ارزیابی بنده نادرست باشد.

پیمان امنیتی یک عقبه دارد، سابقه این پیمان، بر‌می‌گردد به پیمان استراتژیک که به بیش از یک سال پیش تصویب شد. اتفاقی که در آن زمان افتاد، این بود که امریکایی‌ها به دنبال چند پایگاه بودند، که نیروهای خود را در افغانستان حفظ کنند.

طبق اسناد بالا دستی، امریکایی‌ها هر جا نیرو داشته باشند، باید مصونیت قضایی داشته باشند. در پیمان استراتژیک، افکار عمومی در افغانستان، اجازه تصویب مصونیت قضایی را نداد؛ بنابراین، از دل پیمان استراتژیک، یک دو قلو درآمد و آن پیمان امنیتی بود که موکول به امروز شد.

در این مدت به نظر می‌رسد که امریکایی‌ها، مردم افغانستان و نخبگان این کشور را در مقابل دوگانه قرار دادند. آنچه در لویی جرگه اتفاق افتاد، این بود که‌ ۲۵۰۰ تن از نمایندگان اقوام و مذاهب مناطق ‌افغانستان از طرف حاکمیت انتخاب و دعوت شدند تا در این نشست بزرگ حضور یابند.

 

نمایندگان مجلس افغانستان، در این نشست شرکت نکردند؛ به دلیل اینکه قرائت قوه مجریه از این توافق را قبول نداشتند. آن‌ها می‌گویند بنا بر قانون افغانستان، این کشور مجلس لویی جرگه و سنا را دارد؛ بنابراین، تصمیمات باید از طریق نمایندگانی که با رأی مستقیم مردم انتخاب شدند و به پارلمان راه پیدا کردند، هر پیمان و قراردادی مسیر قانونی را بپیماید؛ اما دولت‌ به دلیل اینکه‌ فکر می‌کرد شاید این توافق، در پارلمان با مشکلی روبه‌رو شود به مجالس دوگانه نسپرد . در واقع، چون فکر می‌کنند، فراخوان لویه جرگه مشورتی یک نوع دور زدن قانون است؛ آن را تحریم کردند.

این‌هایی که در این، لویه جرگه، شرکت کردند در مقابل یک دوگانه قرار گرفتند. اگر این قراداد امضا شود، کمک‌های مالی و اقتصادی غرب و امریکا، می‌رسد و اگر امضا نکنند، کمک‌ها نمی‌رسد. همین طور که می‌دانید، ارتش افغانستان و پلیس افغانستان سالانه بالغ بر سه میلیارد دلار کمک نقدی نیاز دارد، که بیشترین کمک را از طریق کشورهای غربی و امریکایی دریافت می‌کند. بنابراین با این فضا و این دوگانه که در مقابل افکار عمومی نشست قرار گرفت، لویه جرگه، این پیمان را تأیید کردند و برای توشیح به رئیس قوه مجریه ارجاع شده است.

مواضع حاکمیت و رئیس جمهور‌های افغانستان، در ‌دهه گذشته نسبت به مواضع پایدار و یا ثابت نبوده است. این مواضع تغییراتی داشته ‌که در حقیقت در یک مسیر مستقیم نبوده است. مخالفتی، که رییس جمهور افغانستان آقای کرزی، با این پیمان مطرح می‌کند، این است که مثلاً نباید به بحث‌هایی ‌از جمله حمله به خانه‌های افغانی‌ها پرداخته شود.

این حرف به این علت مهم نیست، که پاکستان نیز در این امور، موفق نشده است که جلوی امریکایی‌ها را بگیرد. بنابراین، افغانستان نیز نخواهد توانست. لذا این شرط نیست که کرزای گذاشته است. بعضی‌ها معتقدند که این نوع مخالف‌ها به معنای چانه زنی است نه سنگ‌اندازی در روند تصویب.

ارزیابی‌ها نسبت به نیات کشورهای غربی و امریکایی‌ها این است که آن‌ها به دنبال اهداف استراتژیک در منطقه، خصوصا جلوگیری از رشد چین و روسیه و بقیه کشورهای منطقه هستند. لذا امریکایی‌ها از فشار به افغانستان در تصویب این پیمان، از این جهت احساس می‌کردند که می‌توانند، با یک تیر چند هدف را بزنند. آن‌ها می‌خواهند به بهانهٔ مبارزه با تروریسم، اهداف بلند مدت خود را پیگیری کنند. امریکایی‌ها، نیاز به پایگاه داشتند که در آن سرباز داشته باشند. از سوی دیگر هم برای حضور سربازان نیاز به مصونیت قضایی می‌خواهند. به همین دلیل به دنبال یک پیمان امنیتی اضافه بر پیمان استراتژیک بودند.

در سخنرانی افتتاحیه لویه جرگه، آقای کرزای به صراحت اعلام کرد که همسایگان افغانستان با این پیمان غیر از ایران موافق هستند و مخالفتی ندارند. ایران هم، در ‌‌نهایت گفته است، به تصمیم مردم افغانستان احترام می‌گذاریم.

آنچه مسلم است مواضع رسمی را باید مقامات رسمی اعلام کنند. آنچه می‌شود، نسبت به مواضع ایران نسبت به افغانستان فهم کرد، این است ‌به هر علتی که در یک دهه گذشته بیش از ۳۷ کشور در افغانستان با بیش از صد هزار ‌نیرو نتوانستند مسائل افغانستان را حل کنند، امروز هم نخواهند توانست.

چگونه ممکن است کشوری با ده هزار نیرو بخواهد مسأله افغانستان به لحاظ نظامی حل کند. از این جهت به‌‌ همان علت‌ها، الان این راهکار نمی‌تواند به مسأله افغانستان کمک کند. ضمناً باید بگویم ‌آنچه ‌تاکنون در صحنه عملی تحولات منطقه اتفاق افتاده است، همین مطلب را تایید می‌کند. مثلا پهبادی ( طیاره های بی پیلوت ) که در کشورمان شکار شد، از قندهار پرواز کرده بود. ولی بنده به عنوان یک کار‌شناس، اصولا فارغ از اینکه موضع ایران نسبت به پیمان چیست، می‌گویم که تجربه گدشته، چراغ راه آینده است. اگر شما مجموعه مسائل افغانستان در سه دهه گذشته را مرور کنید، به نظر می‌رسد که این پیمان منشأ تولید انرژی برای جریان افراط خواهد بود.

از طرف دیگر این توافق باعث، پیچیده کردن اوضاع افغانستان و به تبع آن اوضاع منطقه می‌شود. اگر اوضاع افغانستان از این پیچیده‌تر شود ضربه‌های فراوانی به کشورهای همسایه از جمله ایران می‌زند. در ‌‌نهایت باید گفت، که این توافق، کمک به بهتر شدن اضاع افغانستان نخواهد کرد. هر چند امیدوارم ارزیابی بنده نادرست باشد.

تقریبا همه شواهد و قرائن نشان می‌دهد که به ویژه با این دوگانه سازی که امریکایی‌ها انجام دادند و به نوعی حاکمیت از آن حمایت کمرد که اگر امضا نکنید کمک‌ها قطع می‌شود. خصوصا در سفر اخیر خانم رایس مشاور امنیتی امریکا تلویحا یا به عبارتی صراحتا گفت که اگر این پیمان امضا نشود، در ارسال کمک‌های نقدی اشکال ایجاد خواهد شد. لذا با یک دوگانه‌سازی در حقیقت افکار عمومی در وضعیتی قرار گرفته ‌که هیچ علامت قطعی برای اینکه امضا نشود، وجود ندارد.

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *