مزاری؛ الگوی مبارزه، عدالت‌خواهی و استقامت

استاد عبدالعلی مزاری در دهه ۳۰ هجری شمسی در بلخ زاده شد و دهکده شان را نانوایی چارکنت می‌نامند، پدرش زراعت پیشه بود و او کودکی‌های خود را در دوران زمام‌داری ظاهرشاه و محمد داوود خان سپری کرد و درست زمان بود که مردم هزاره‌جات به رهبری ابراهیم خان شهرستانی معروف به گاوسوار، قیام بزرگی بر ضد حکومت را پشت سر گذاشته و سید اسماعیل بلخی مشهور به علامه بلخی هم به همراه یارانش قیامی مسلحانه را آغاز کرده بود.

شهید مزاری در بامیان حزب وحدت را ساخت و این حزب هم جز احزاب قدرتمند آن وقت بود و بعد از ورود مجاهدین به کابل او به کابل آمد و مبارزه خود را ادامه دارد و بخاطر مبارزات عدالت‌خوهانه که برای مردم خود داشت به او لقب «بابه» را دادند و او بزرگ قوم و تصمیم گیرنده یک ملت شد.

بابه مزاری در امر مبارزه و حق طلبی الکوی تمام هزاره‌ها و مردم افغانستان است و با آمدن مزاری به صف حق طلبی تاریخ هزاره‌ها رقم خورد و به یک باره جرقۀ شد برای حق طلبی دیگر اقوام که زیر بار ظلم کمر شان خم شده بود و این ایستادگی سبب شد که دیوار ظلم چند قرن بشکند.

مزاری اگر نمی‌بود؟

خداوند گاهی بر یک قوم لطف می‌کند و برای بیداری شان کسی را می‌فرستد که حق به حق‌دار برساند و مزاری هم جز همین چهره‌های کاریزماتیک بود که توانست حق مردم هزاره را بعد از چند قرن از گلوی فاشیزم و ظالمان برون کند و برای شان بدهد و همین که قوم هزاره حق‌ را دانستند و راه حق‌طلبی خود را یاد گرفتند، خداوند بابه را از میان شان برداشت و برد…

اما برای یک لحظه به چند دهه عقب برگردیم و بنگریم که اگر مزاری نمی‌بود این صدای رسای عدالت‌خواهی از شولگره تا بامیان و از بامیان تا کابل بلند نمی‌شد پژواک آن نمی‌توانست تا چند کشور دیگر برود و مردم هزاره و دیگر ملت‌ها زیر بار ظلم شانه‌های شان خم می‌شد.

مزاری در یک برهه از تاریخ آمد و به همه نه گفتن در مقابل ظلم را یاد داد و دوباره رفت و این آمدن و رفتن تنها درسی که به ما می‌دهد گرفتن حق و نه گفتن به ظلم است.

استاد عبدالعلی مزاری بخاطر رسیدن به حق از هیچ کوشش دریغ نکرد و تا پای جان برای خود، وطن و مردم خود مبارزه کرد و بالاخره در یکی از روزهای تاریک سال‌های دود و باروت این ابر مرد را شهید ساختند.

اما هزاره ها بعد از مزاری نیز راه او را ادامه دادند و این راه همیشه پر از رهرو بوده و همیشه صدای عدالت‌خواهی از حنجره این قوم بلند شده است.

از جنبش تبسم تا روشنایی همه این‌ها مردم بودند که تصویری از جامعه با استعداد، مدنی و پر از مدرنیته را به نمایش گذاشتند و در هر جای که بازمانده‌های نسل جنگ بابه مزاری وجود دارد آنجا مهد علم، تمدن و عدالت‌خواهی است و این درسی است که استاد مزاری با آمدنش به همه داد.

در آخر باید گفت که قوم هزاره همه چیز را که دارند از برکت مبارزه عدالتخواهانه بابه مزاری است و این مرد با آمدنش همه معادله‌ها را بر هم زد و سر نوشت خود را خودش نوشت و با خودش سرنوشت یک قوم، یک ملت و چندین نسل را نوشت.

 

ندیم پارسینا

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *