شناسنامههای غرق در خون؛ هزاره کشی در افغانستان سناریویی پایان ناپذیر جنگ مذهبی
هزارهها در افغانستان یکی از اقوام بزرگ و در عین حال با فرهنگ و مدنی استند، اینها بارها بخاطر حرکتها مدنی گسترده تیتر رسانههای جهانی شدند؛ اما این قوم بارها و بارها قربانی داده اند، از گروگان گیری تا بریدن گردن تبسم و از انفجار در چهار راهی دهمزنگ تا مرکز راهیدهی قلعهی ناظر همه و همه این مردم قربانی شده اند.
هزاره ها در افغانستان بخاطر مذهب نیز قربانی میدهند و این قربانی دادن ها یک روز صبر مردم را لبریز خواهد کرد؛ از تکیهخانه مراد خانی تا باقرالعلوم و مسجد امام زمان همه و این مردم را گروه تروریستی بنام داعش به کام مرگ میفرستند اما حکومت خاموش است و هیچ کاری برای تامین امنیت این مردم نمیکند.
امروز یکشنبه نیز بر یک مرکز رای دهی در دشت برچی حمله صورت گرفت و در این حمله آمار وزارت داخله ۹ کشته و بیش از ۵۰ زخمی را نشان میدهد اما مردم محل گفته اند که ۱۵۰ کشته و زخمی را در ساحه دیده اند.
۱۵۰ کشته و زخمی یعنی ۱۵۰ خانواده در ماتم نشسته اند و اگر هر خانواده ۵ نفر باشند ۷۵۰ تن غم دارند که این آمار هم شاید درست نباشد چرا که با هر انتحاری همه کسانی که به زندگی و افغانستان با ثبات می اندیشند میمیرند و غمناک میشوند.
این در حالیست که چند روز قبل مسافرین یک موتر را در مسیر غور – هرات از موتر پایین میکنند و تیرباران میکنند که آنها هم هزاره بودند و این که هزاره ها تا چه وقت باید قربانی بدهند و راه حل چیست بعضیها میدانند و اکثریت نمیدانند.
راه حل بهتر این که است که حکومت از همین حال پاکسازی را شروع کند و با مردم صادق باشد و از همه مردم افغانستان دفاع کند تا باید میزان رضایت مردم بلند برود؛ اما اگر این راه را در پیش نگیرد بیگمان که خشم مردم دامن حکومت را میسوزاند.
مردم هزاره در فراگرفتن دانش، ایجاد دانشگاه، مراکز تعلیمی، تحصیلی و همه پایهها اولیه دیموکراسی در افغانستان حرف اول را میزنند؛ اما چرا این مردم همیشه محروم واقع شوند و چرا این مردم همه قربانی شوند.
بحث کلان این است که آمریکا، متحدان و دست نشاندههایش در عراق و سوریه جنگ مذهبی را راه اندازی کردند و مردم را بنام شعیه و سنی کشتند و داعش را در میان این جنگ پرورش دادند، در افغانستان هم تا جای که دیده میشود جنگ خیلی بزرگتر است و قدرتهای بزرگ قصد دارند که جنگ مذهبی را در افغانستان راه اندازی کنند.
اگر اینطور نیست چرا داعش که هیچ پایگاه تا چندی پیش در افغانستان نداشت میتواند بزرگترین حملات انتحاری را در افغانستان طرح ریزی کنند و این حملات هم همواره بر مکان های مقدس شیعههای افغانستان صورت میگیرد؛ اگر این فراهم کردن بساط جنگ مذهبی نیست پس چیست؟
کابل شهر کوچک است و با ادعاهای که سران حکومت وحدت ملی در زمان کمپاینهای انتخاباتی کرده بودند باید این شهر تا حال یک چهره خوب نسبت به ۴ سال قبل میگرفت؛ اما نه، کابل شهر وحشت شده است و هر گوشهای از این شهر خون می بارد و قدرتهای بزرگ قصد دارند جنگ مذهبی را در افغانستان شعلهور کنند تا به برنامههای شان برسند.
در این میان جایگاه حکومت وحدت ملی کجاست که با مردم خود صادق نیست و مردم که برای این حکومت مالیه میدهند و از این حکومت پیروی میکنند ولی این حکومت حتی امنیت شهروندان خود را تامین کرده نمیتواند.