ستیز با یکی از روزهای خدا (نوروز)

بار دیگر سر وصداها علیه نوروز، این روز قشنگ و دگرگون کننده و گرامی‌داشت از آن، بالا گرفته است. گروهک‌هایی، به اصطلاح مذهبی، وابسته به‌کشورهای بیرونی سعی می‌کنند تا در برابر تغییرات اساسی طبیعت بیستند و یا به‌هر طریق ممکن، در مسیر ورود زیبایی آن به‌ذهن انسان این سرزمین مشکل ایجاد کنند. همه می‌دانند که نورروز، یک جشن فرهنگی است و هیچ ربطی به‌مسایل دینی ندارد. در شمار عیدها هم نمی‌آید، چرا که نه در آن نمازی خوانده می‌شود و نه کسی قربانی می‌کند.

آنچه مسلم است، این‌ است که شماری با خود نوروز(یکی از روزهای خدا و رویش رویندگی طبیعت) دشمنی دیرینه دارند و سعی می‌کنند به آن پهلوهای دینی بدهند تا جلو آن گرفته شود. استدلال دشمنان یکی از روزهای خدا(نو روز)، ضعیف و گاهی اصلا بی‌اساس است. مایه و پایۀ استدلال آن‌ها قیاسی غیرعقلانی است، به این معنا که یک‌حدیث ضعیف در مورد عیدهایی که در مدینه منوره جشن گرفته شده است، وجود دارد(در آن زمان در مدینه عید‌های یهودی جشن گرفته می‌شد و پیامبر اکرم ـ ص ـ در حدیثی که به ایشان منتسب است، آن را مردود دانسته). شماری همین حدیث را عمومیت داده به آن قیاس می‌کنند و سعی می‌کنند نو روز را هم شامل همان عید‌های بکنند که در مدینه تجلیل می‌شد و مردود دانسته شده است.

جدا از این‌که این بزرگواران، به‌حدیثی استدلال می‌کنند که راوی آن به‌ تدلیس( مدلس کسی است که کارهای فریبنده و نیرنگ‌آمیز انجام دهد) مشهور است و اگر همین حدیث قوی هم بود که نیست، ربطی به‌مساله نوروز ندارد. زمانی که این حدیث گفته شده است، هیچ یک از اعراب، به‌جشنی بنام نوروز از نزدیک آشنایی نداشتند.

من برای مدتی تمام تلاشم را به‌کار بستم تا کوچک‌ترین دلیل منطقی و یا علمی(دینی) بر رد نوروز پیدا کنم، پیامد تلاش‌هایی که در راستای شناسایی ریشه‌های بنیاد دشمنی با نوروز این بود که گروه‌هایی، به‌دلیل اختلافات ناشی از کدورت‌ها و کنیه‌های فرهنگی و سیاسی، به‌ این روز رویت دینی، مذهبی و سیاسی داده می‌خواهند به‌هر طریق ممکن، جلو دلخوشی مردم را بگیرند.
شرمنده و سیاه‌روی باد آنانی که با رویش طبیعت دشمنی می‌ورزند.

عاصم اسفزاری

 

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *