حکمتیار به پروسه صلح پیوست تا جنگ داخلی را دامن بزند

گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان بعد از ۱۷ سال جنگ و مخالفت با حکومت مرکزی افغانستان و پذیرفتن مسئولیت چندین حمله انتحاری با آمدن حکومت وحدت ملی به پروسه صلح پیوست و حکومت وحدت با قبول کردن چندین خواسته‌های نوشته شده و نانوشته برایش در کابل خانه داد و مصارف ماهانه حکمتیار را نیز پذیرفت.

بعد از این‌که حکمتیار به کابل آمد هراز گاهی حرف‌های می‌زند که از آن بوی تعصب، قوم‌پرستی، توهین به دیگر اقوام و حتی گاهی بوی جنگ داخلی نیز میاید.

حکمتیار بارهای به زبان فارسی دری تاخت و خواست که واژه‌های را بنام مصطلاحات ملی وارد این زبان کند که این کارش سبب شد موج از اعتراض‌های فرهنگیان، شاعران و ادیبان کشور ایجاد شود و حال از این کارش تا یک اندازه دست کشیده است.

بعد از مدتی به رهبران جهادی دیگر احزاب سیاسی توهین و تحقیر کرد که این باعث شد جامعه سیاسی افغانستان واکنش نشان بدهد و یحتمل مشاورین حکمتیار برایش گوشزد کردند که دیگر دست از این کارها بردارد و حتی گفته می‌شود که یک جمع از نزدیکان حکمتیار بخاطر معذرت خواهی به خانه بعضی از بزرگان و بازمانده‌گان احزاب سیاسی رفتند.

بعد از مدتی خاموشی حکمتیار حملات انتحاری را استشهادی خواند و گفت ما از این کار حمایت می‌کنیم و حمایت یک کسی از انتحاری که زیر ریش حکومت مرکزی زندگی می‌کند واقعن سوال برانگیز است؛ این در حالیست که در طول هفده سال هزاران تن از افغانستانی‌ها در حملات انتحاری کشته و زخمی شدند.

در هفته گذشته، گلبدین به قول خودش در بسته پیشنهادی خود به ارگ ریاست جمهوری افغانستان در پیوند به پروسه صلح گفت که یکی از خواسته‌های ما ایجاد مناطق امن برای زندگی به طالبان و فامیل‌های شان است که این سبب شد واکنش‌های زیاد را ایجاد کند و حتی بعضی از آگاهان گفتند که گلبدین می‌خواهد معاعده گندمک ثانی را امضا کند.

اما حکمتیار دیشب در مصاحبه با یکی از رسانه‌ها گفت که ایران نمی‌خواهد حکومت اهل تسنن و پشتون‌ها در افغانستان باشد؛ حال ما با بحث این که جمهوری اسلامی ایران چه می‌خواهد یا نمی‌خواهد کاری نداریم اما بحث ما اینجاست که کی به این شخص اجازه داده است که بحث‌های قومی و مذهبی را دامن بزند.

در افغانستان گروه تروریستی داعش چند سال است تلاش می‌کند که با حملات انتحاری بر امکان مقدس شعیه‌های  افغانستان جنگ مذهبی را دامن بزند که بخاطر دوراندیشی رهبران هزاره، تاجیک و پشتون این کار تحقق پیدا نمی‌کند ولی این شخص با دامن زد به مسایل مذهبی واقعن در پی چیست؟

در همین حال حزب اسلامی حکمتیار نخستین گروه سیاسی بود که از گروه تروریستی داعش حمایت کرد و گفت که  در صورتی که میان طالبان امارتی و جنگجویان طالبان که به گروه تروریستی داعش پیوسته اند نزاعی به میان آید٬ باید از جنگجویان گروه تروریستی داعش حمایت کرد.

حکمتیار ، گروه طالبان، کمونیست‌ها و «شورای نظار» را گروه‌های سوگند خورده خود خطاب کرده بود.

با این حساب حکمتیار واقعن برای چه در افغانستان آمده است آیا واقعن می‌خواهد جنگ‌های داخلی را دامن بزند؟ آیا این شخص از جنگ خسته نشده است؟ و یا این شخص بنابر کدام قانون از حکومت امتیاز می‌گیرد و بر ضد حکومت و مردم هر روز نفرت پراگنی می‌کند.؟

اما گروه از جوانان به این باور استند که حکمتیار بعد از این همه مدت که به افغانستان آمد جوانان که در زمان جنگ‌های داخلی نبودند با دیدن حکمتیار و شنیدن اظهارتش پش از بیست و چند سال زندگی در پاکستان به چهره اصلی حکمتیار آشنا شدند و این جوانان می‌گویند که حکمتیار، زیر نام «صلح» آمد. اما جز «نفرت‌پراگنی قومی، مذهبی و سیاسی» چیز دیگری از او ندیدیم. اگر نیامده بود، به عنوان یک مجاهد کبیر و چهرۀ ماندگار سیاسی به خاک سپرده می‌شد. اما خدا را سپاس که با پیوستن‌اش به پروسۀ سیاسی، نسل جدید افغانستان، با ماهیت و طینت تفرقه‌افگنانه و مخربش پی بردند. حالا به خوبی می‌توان دربارۀ تحولات چهاردهۀ پسین به داوری نشست.

 

 

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *