طالبان ، شورشی اند یا دولت در تبعید ؟

خبرگزاری خاورمیانه – میز امنیت – طالبان
با سفر جان کری وزیر خارجهی آمریکا به پاکستان مقامات پاکستان بار دیگر بر کمک با روند صلح افغانستان تاکید کردند و گفتند: در صورتیکه افغانستان خواهان کمک پاکستان باشد این کشور حاضر است، تا در اینراستا کمک و همکاری نماید.
از سوی دیگر گزارشهای مبنی بر گفتگوی آمریکا با طالبان و سفر هیئت بلند رتبهی طالبان با شمول طیبآغا به آمریکا منتشر شده است که این امر گفتگویهای صلح و گشایش دوبارهی دفتر طالبان را میسر ساخته است.
قبل از این با گشایش دفتر طالبان در قطر گروهها و حلقاتی مختلفی در داخل افغانستان با این دفتر مخالفت کرده بودند. از جمله مشرانو جرگه و شورای همکاری احزاب و ایتلاف ها.
یکعده گروهها و حلقات مشخص و طرفداران طالبان این گروه را در چهارچوب دولت تبعید شده میداند و به این باور هستند که گروه طالبان از افغانستان تبعید شده است و اکنون در چهارچوب دولت تبعید شده فعالیت می نماید.
پرسش اصلی ایناست که واقعا گروه بیستوپنچ هزاری نفری طالبان دارای یک دولت تبعید شده است؟
تعبید در لغت به معنی دور کردن است و اصطلاحا تبعید به این معنی است که یک مجرم برای مدت معین از کشور یا محل اقامت خود دور کرده شود. تبعید جزایی است که برای مجرم به اثر ارتکاب جرم داده میشود و معمولا برای مدت معین از خاک دور نگهداشته میشود.
گروه طالبان مسلح خود را مجرم نمیداند و نه هم به اتهام ارتکاب جرم برای مدت معینی از کشور رانده شدهاند؛ بل به شکل کلی حکومت طالبان سقوط داده شده است و بجای آن حکومتِ بمیان آمده که رای و اعتماد مردم را باخود دارد.
اگر از حکومت بگذریم با وجود اینکه عدهی از گروه ها با حکومت و حتی با دولت مخالفت دارند؛ اما اکثریت مطلق افغانها از نظام کنونی حمایت میکنند او زیر سایهی همین نظام آیندهی بهتر را بر خود ترسیم کردهاند نه زیر سلطهی طالبان.
یکی از مشخصههای دولت تبعید شده ایناست که به شکل کلی ساختارهای دولتی را دارد و تمام امور را خارج از کشور یا در جبههی نبرد به پیش میبرد. درحالیکه با سقوط دولت طالبان اینگروه تمام ساختارهای دولتی خود را از دست داد و در حال حاضر ساختار دولتی طالبان در چوکات امیر (!)، والیهای، سخنگویان و شورای کویته محدود است. در حال حاضر گروه طالبان مسلح نه نخست وزیر دارد و نه هم وزرا که امور روزانهی خود را به پیش ببرند.
از سوی دیگر دولت تبعید شده باید از جایی سربلند کند که مرکز فعالیت آنان است. مرکز فعالیت طالبان پاکستان است. در سالهای گذشته پاکستان آشکارا از طالبان حمایت نموده است و در حال حاضر اکثریت مطلق مقامات طالبان در مناطق تحت کنترول و در خاک پاکستان به سر میبرند. اصل بر ایناست که هر دولت تبعید شده باید از محل فعالیت خود سربدر آورد؛ درحالیکه طالبان فعالیت خود را در پاکستان نمیپذیرند و امیدوار گشایش دوبارهی دفتر شان در قطر است. همچنان نمایندههای گروه طالبان با مقامات آمریکایی مستقیم در تماس هستند.
یکی دیگر از مشخصههای دولت تبعید شده حمایت گستردهی جامعه از اینگونه دولتهاست. دولت تبعید شده باید از حمایت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و احاد بزرگ جامعه برخوردار باشد، که به اثر حمایت گستردهی جامعه دولت تبعید شده را دوباره به کشور منقتل نموده و از طریق برگزاری انتخاب دولت جدید را بوجود میآورند.
گروه طالبان در زمان حاکمیت خود حدودا نودوپنج درصد خاک افغانستان را زیر کنترول خود داشتند. اما با سقوط دولت طالبان و با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در کشور حدودا هجده ملیون تن در انتخابات نخست ریاست جمهوری و همچنان حدودا چهارده ملیون تن در انتخابات دوم ریاست جمهوری پای صندوقهای رای رفتند و رای دادند. با توجه به اینکه نفوس مجموعی کشور از بیستوهشت الی سی ملیون تن است و کسانی حق دادن رای را دارند که سن هجده سالگی را تکمیل نموده باشند؛ اشتراک هجده ملیون و چهارده ملیون تن در انتخابات ریاست جمهوری خود نشاندهندهی حمایت گستردهی جامعه از نظام کنونی است. در حالیکه گروه ازین حمایت برخوردار نیست.
یکی دیگر از مشخصههای دولت تبعید شده این است که باید در چهارچوب قوانین بینالملل و حقوق بینالملل فعالیت نماید؛ در حالیکه گروه طالبان نه تنها ناقض قوانین بینالملل؛ بل ناقض قوانین ملی نیز شناخته شده اند.
نکات یاد شده فقط چند مشخصهی دولتهای تبعید شده است که تنها بنابر همین مشخصهها گروه طالبان نه تنها دارای دولت تبعید شده نیست؛ بل در چهارچوب یک گروه شورشی به فعالیت خود ادامه میدهد. ازاینرو لازم است تا با طالبان بحیث یک گروه شورشی برخورد شود نه منحیث یک دولت.
مجیبالرحمن صافی