قدرتنمایی ۹ ثانیه ای ورزش افغانستان در المپیک

اولین ورزشکار کاروان ورزشی افغانستان در مسابقات المپیک ۲۰۱۶ ریو، در رشته جودو به مصاف حریفی از پرتگال رفت.

در این مسابقه، توفیق بخشی به مصاف خوخه فونسکا رفته بود؛ اما در ثانیه نهم مسابقه مغلوب این حریف شده و از دور رقابت ها حذف شد.

پیش از این مسابقه، بخشی به صراحت اعلام کرده بود که از لحاظ روحی با مشکل روبرو است و مقام های ورزشی کشور به دنبال منافع شخصی خودشان هستند.

حضور ۹ ثانیه ای بخشی بر روی «تاتامی» المپیک در وزن ۱۰۰کیلوگرام، دیگر نباید افتخاری برای ورزش کشور به حساب بیاید و سران ورزشی کشور بگویند «همین که ورزشکاران کشور در المپیک حضور دارند، افتخاری برای ورزش افغانستان است.»؛ بلکه باید سر را در گریبان برده و فکرهای سران ورزش کشور را به تحرک وادارد.

13939607_1352411591439649_7859095949265166_n

وقتی سه ورزشکار؛ آنهم با «کارت افتخاری» کمیته بین المللی المپیک به مسابقات المپیک راه می یابند و در هیچ مسابقه سهمیه حضور نمی یابند، دیگر «افتخارِ حضور» بی معنی است و به نوع سهل انگاری سران ورزش.

حضور با کارت افتخاری که خود نحوه انتخاب ورزشکاران اعزامی به مسابقات را به چالش جدی می کشد، نمی تواند انتظارها برای کسب مدال از مهمترین مسابقات جهانی را به بار بیاورد، در حالی که دیگر کشورها از چهار سال پیش برای المپیک آماده گی می گیرند.

در این رابطه می توان به مسابقه کیمیا یوسفی، دونده بخش زنان کشور در رشته ۱۰۰ متر نیز اشاره کرد که در بین هشت ورزشکار، هشتم شد؛ هرچند شکستن رکورد دوش ۱۰۰ متر افغانستان در المپیک از سوی وی، قابل قدر است.

بانو کیمیا ۱۰۰ متر را در ۱۴ ثانیه و ۲صدم ثانیه پشت سرگذاشت، در حالی که این رکورد با ۱۴ ثانیه و ۱۴ صدم ثانیه در اختیار روبینا مقیم یار در سال ۲۰۱۲ بود.

13880151_1115313075206314_433017122454412136_n

در اینجا نمی خواهیم ورزشکاران اعزامی را مورد نقد قرار دهیم، بلکه طرف گفته ها، سران ورزش کشور است، سرانی که هرکدام به دنبال منافع خود هستند و مشکلات ورزشکاران برای آنها اهمیتی ندارد.

وقتی که یک کشور دو رئیس کمیته ملی المپیک داشته باشد که هر کدام از آنها به دنبال رسیدن به اهداف خود و جلب نظر روسای فدارسیون ها به سمت خود هستند، نمی توان از ورزش کشور در المپیک انتظاری بیشتر از ۹ ثانیه داشت.

حضور روسای فعلی کمیته ملی المپیک خود نکات جالبی دارد، به شکلی که ظاهر اغبر از سوی المپیک جهانی به عنوان رئیس معرفی و تائید شده؛ اما بودجه این نهاد برای فهیم هاشمی که در یک برنامه دولتی معرفی شد، واریز می شود و همین امر باعث می شود ورزشکاری که از سوی مسوول تائید شده المپیک جهانی (ظاهر اغبر) به مسابقات اعزام می شود، از هیچ جیب خرج، اعاشه و اباطه و هزینه ای برخوردار نشود؛ چون بودجه در اختیار رئیسی (فهیم هاشمی) است که بودجه به نام وی سرازیر می شود.

از همه مهمتر اینکه در حال حاضر یک رئیس در حال گرفتن عکس های سلفی با مقام ها و مسوولان ورزشی کمیته بین المللی المپیک و یا قهرمانان کشورهای دیگر در برازیل است و یک رئیس دیگر نیز در کابل برنامه هایی برای تخریب رقیب دارد.

از سوی دیگر، همایون خیری به عنوان رئیس تربیت بدنی نیز تنها به فکر مصارف هنگفت شخصی و به نوعی کسب درآمد از ورزش کشور است و کمتر وقت میکند تا به مشکلات ورزشکاران برای مسابقات مهم بپردازد.

رئیس تربیت بدنی تا حال کدام تلاش جدی برای حل مشکل کمیته ملی المپیک نکرده و پیش از المپیک نیز به دنبال حل مشکلات ورزشکاران اعزامی به این مسابقات نبوده است.

مصارف هنگفت تربیت بدنی در گزارشی که از سوی یکی از تلویزیون های خصوصی در کشور نشر شد، خود گواه موارد مورد نظر برای مصروفیت تربیت بدنی را ثابت می سازد.

باید گفت که از مسوولان و سرانی که حتی پرچم سه رنگ و زیبای کشور را به صورت وارونه در اختیار افراد حاضر در رسم و گذشت افتتاحیه المپیک بدهند، نباید انتظار معجزه و حل مشکل ورزشکاران را داشت.

13876259_1167656589921313_9049307321833664161_n

این درست که شکست جزئی از ورزش است؛ اما رفتار و برنامه های پیشین سران ورزش کشور نشان داده است که برای پیدا کردن راه حل برای رفع این شکست ها، تنها چند روز مانده به مسابقات المپیک آنهم با «کارت افتخاری» روی دست گرفته می شود.

رفتار و روند حل مشکلات ورزشکاران کشور نشان داه است که ورزش افغانستان نباید به این زودی ها از خواب خرگوشی، زد و بندها، سمت گرایی ها و دیگر مسایل شخصی بیرون بیاید.

در شرایط کنونی و با وضعیت فعلی و کارکردهای گذشته، انتظار می رود که باید سالهای سال شکست ها و حضورهای ثانیه ای در المپیک را تجربه کنیم و بازهم بگوییم که چهار سال بعد وضعیت فرق می کند.

در هر حال و با توجه به مشکلات موجود در راس ورزش کشور، نباید انتظار معجزه در سال های بعدی و المپیک های بعدی را از ورزشکاران کشور داشت، شاید اکتفا و تکیه زدن بر مدال های رنگارنگ از مسابقات محلی در کشورهای درجه سه آسیا، خود نوعی دلگرمی برای سران ورزش کشور باشد.

شاید مدال زرد رنگ مسابقات محلی آسیایی و یا با نام کلان تر «بین المللی» آن هم با حضور سه یا دو کشور که از آن به عنوان مدال طلا یاد می شود؛ خود چشم سران ورزش کشور را پوشانده و آنها را از دیدن حقایق بازداشته است.

با این حال، اگر ورزش کشور از سوی اداره های جهانی به حالت تعلیق درآید، شاید بهتر نیز باشد، چون دیگر نگرانی و ناراحتی از شکست در مسابقات المپیک وجود ندارد.

با این حال، ورزش افغانستان گرفتار سرگردانی، سر درگمی، بی ارزشی و از همه مهمتر بیسوادی ای شده است که خود دردی است که بیش از گذشته ورزش را به انزوا و سقوط می کشاند.

Author

About Author