ستاره افغان؛ شگوفایی استعدادهای هنری یا ترویج فرهنگ غربی در افغانستان
ستاره افغان برنامۀ است که از طرف یک تلوزیون خصوصی برای کشف استعدادهای هنری جوانان افغانستانی ۱۲ سال قبل راه اندازی شد که از آن زمان تا حال جوانان زیادی در این برنامه اشتراک کرده اند.
کشف استعدادهای هنری جوانان کاری بود بس شایسته و بایسته از سوی یک رسانۀ پر بیننده اما این برنامه رفته، رفته به سوی پرتگاه ابتذال کشانیده شد و این پرتگاه هر ساله جوانان زیادی را قربانی میگیرد.
در میان این برنامه ها یک برنامۀ دیگر بنام The voice of Afghanistan راه اندازی شد که همه این برنامه به تقلید از برنامه های غربی بود.
ستاره افغان برگرفته از یک برنامه ایتالیایی و هندی بود و برنامه The voice of Afghanistan یک برنامۀ زنجیرهای است که در کشورهای غربی بیشتر بیننده دارد.
اما در جامعه سنتی افغانستان این برنامههای چگونه وارد شد و چرا این برنامه ها بعد از این همه سال منتقدهای اسلامی پیدا کرده است بحث جدا است، اما ظاهرن رسانۀ متذکره این برنامه را بیشتر بخاطر تجارت خود شان برگزار می کردند تا رشد استعدادها جوانان افغانستانی، این برنامههای تجارتی با زندهگی جوانان افغانستان چه کار کرد بحث جدا است اما جامعه را تا جای به سوی پرتگاه ابتذال کشاند.
در این برنامهها ظاهرن استعداد حرف اول نمیزد بلکه «رایگیر» از طریق پیامهای کتبی حرف اول را میزد و این که چقدر مردم رای میدادند و چقدر پول هر هفته جمع آوری میشد نه مردم میداند و نه حکومت؛ تنها شبکههای مخابراتی و این رسانه میداند که چه مقدار پول از جیب مردم افغانستان به جیب زدند.
بحث دیگر جوانان است که بعد از ستاره افغانستان با کمی مشهور شدن به قهقرای ابتذال کشیده شدند و حال از این باتلاق کشیدن شان سخت که چه، نا ممکن است.
مسنول این همه کار کیست؟ چرا جوانان را بعد از برنامه ستاره افغان آموزش حرفهای ندادند؟ چرا این روند رفته، رفته مبتذل شد و خشم مردم را برانگیخت؟ این پرسشهای است که باید این رسانه به مردم پاسخ بگوید.
بانوان که در این برنامه اشتراک کردند حال نماد از هر چیزی استند جز هنرمندی و همینطور آقایان که در این برنامه اشتراک کردند رفته، رفته در جامعه محو شدند و حال کسی از آنها نام و نشانی نمی بیند.
این در حالیست که دیروز جمع از علمای حوزه غرب روی برگذار نشدن این برنامه در هرات تظاهرات راه اندازی کرده و هشدار داده اند که اگر این برنامه برگزار شود آنها اقدام «جبران ناپذیر» می کنند.
و یکی دیگر از نقدهای معترضین این بود افزایش ناامنی در کشور برخواسته از افزایش فحشا و نشر موسیقی در رسانه ها است و می گویند که علمای دینی اجازۀ اجرای برنامۀ «ستاره افغان» را نمی دهند.
حال نقدی که بر ملاهای افغانستان وارد این هم است که تا حال فتوای برای حملات انتحاری نداشته اند و این کار شان را فعالین جامعه مدنی هرات نیز نقد کردند.
اما در جامعۀ که دیموکراسی حرف اول را می زند هر کس حق دارد ابراز نظر کند اما بردن جامعه به سوی قهقهرای ابتذال و آگاهانه این کار کردند در جامعه که دیموکراسی نوپا است برای اکثریت از شهروندان این کشور قابل قبول نیست.
اکثر روحانیون و بزرگان جهاد اکثر برنامه های رسانه ها را فحشای می دانند، استاد عبدالرب رسول سیاف در سخنرانی خود در روز بزرگداشت از شمشمین سالگرد شهادت استاد ربانی شهید صلح گفت « رقص های نیمه برهنه قابل قبول ما نیست! و در مورد تلوزیون ها گفت که « “حالا ما میبینیم که از هر گوشه دین قیچی میشود. اخلاق قیچی میشود. «سود» که دشمنی با خدا و رسولش است در تمام بانکهای ما وجود دارد و فحشا که تباه کن تمام جامعه است بدون اجازه و بدون تق تق از راه تلویزیونها داخل خانه ما میشود.”»
این نقدها روز به روز بیشتر میشود که برنامه ستاره افغان دست آوردی برای بهتر شدن رشد جامعه از منظر فرهنگی و هنری نداشته است بلکه هم به اقتصاد جامعه ضربه می زند و هم به فرهنگ مردم؛ با این حال ببینیم که کی در این جنگ تمدنها پیروز خواهد شد.
ندیم پارسینا