انگار فرضیه ها دارند مسیر غلطی را می پیمایند

دو  روز پیش مهاجمان  انتحاری  سوار بر دو موتر زرهی و با داشتن  کارت های جعلی  تلاش کردند  تا به داخل ارگ ریاست جمهوری  نفوذ کنند  که توسط محافظین  ارگ ریاست جمهوری شناسایی و  بعداز یک ونیم ساعت در گیری  همه کشته شدند .

این در حالیست که این  منطقه  از مناطق به شدت محافطت شده شهر کابل است که در بستر ان مرکز استخباراتی سیا امریکا  ارگ ریاست جمهوری  افغانستان  و مقر ناتو  و……  موقعیت گرفته اند .

در نتیجه این در گیری به شمول همه مهاجمان  سه  محافظ  ارگ ریاست جمهوری کشته و دو تن دیگر زخم برداشتند .

قرار بود حامد کرزی رئیس جمهور با نماینده  وبژه امریکا در امور افغانستان و پاکستان در باره اجلاس قطر  یک کنفرانس  خبری  داشته باشند که انهم به تعویق افتاد .

این حمله پیامهای را  در چانته حمل می کرد  که درست خوش باوری های و امید های  مردم افغانستان  جامعه جهانی سران ناتو  و به ویژه امریکا را نشانه  رفته  بود  .

هفته پیش با گشوده شدن یک آدرس سیاسی  برای طالبان در قطر برای پیشبرد  روند گفتگو ها ی صلح  و انتقال اخرین مسئولیت های امنیتی به قوای مسلح افغانستان  موج از خوشباوری های را  در میان مردم بر انگیخت .مبنی برا ینکه  دیگر طالبان در یافته اند که برای دست یازیدن  به اهداف شان باید از راه های  گفتگو و دیپلماسی  وارد چانه زنی ها شوند  و دست از انفجار و انتحار  بردارند  و از طرف دیگر  اعتماد  مردم به قوای مسلح افغانستان برای دفاع از تمامیت عرضی  و منافع ملی میرفت تا نهادینه شود  و امیدواریهای  جامعه جهانی  نیز برای رسیدن  به یک صلح  که باید قبل از خروج شان در افغانستان تحقق بیابد  و انها با خاطر فراخ  جان سالم از این ورطه بالا درکشند  تا ابروی جهانی شان حفظ گردد  تازه داشت به شگوفه می نشست  که این حمله رخ داد .

طالبان با این حمله ثابت ساختند  که طرف  گفتگو  باید امریکا باشد  نه دولت ضعیف  که نمی تواند  از مرکز اقتدارش  دفاع نماید  و ضمنا باید  امتیاز های  بزرگتری  به این گروه  قائل  باشد  تا به عنوان محور اصلی گفتگو برای  احراز پست های کلیدی  حاکمیت افغانستان در پسا دو هزار و چهار ده باشند طالبان با این حمله ثابت ساختند  که خشونت  و طالبان دو روی یک سکه اند  بیشتر از خشونت نفع می برند  تا گفتگو های دیپلماتیک  چنانچه موقف فعلی شان را در گرو همین شیوه نیز می دانند  .

طالبان با این حمله ثابت ساختند  که شکننده بودن نیروهای قوای مسلح  افغانستان  چقدر بالاست  که با دور زدن  تمام ارگانهای کشفی و استخباراتی   امریکا و ناتو و افغانستان می توانند با اقتدار تمام حتی به ارگ ریاست جمهوری یورش ببرند و  خوشباوری های مردم را نسبت به ظرفیت ار گان های قوای مسلح کشور  تقلیل دهند که بعد از صرف ملیارد ها دالر و یازده سال زمان باز هم  در مقابل این گروه کوتاه می آورند  . اگر

چه بدیهی که در جریان گفتگو های  صلح  گراف  ناامنی سیر صعودی  را  به خود می گیرد تا طرفهای درگیر بتواند امتیازات بیشتری  از همدیگر کسب  کنند . اما طالبان دراین راستا گوی سبقت را هم از امریکا و هم از دولت افغانستان  ربوده اند  که نشانه های  ضعف و استیصال  این دو نهاد را در قبال  آغاز گفتگو ها بدون  رعایت اصول ابتدایی  و حد اقل آن  که آتش بس باشد  در قطر شاهدیم .

قطع نظر از اینکه گمانه های وجود دارد  که کسانیکه  در  قطر به نمایندگی  طالبان اطراق کرده اند هیچگونه نسبتی با شورای رهبری و یا شورای کویته  طالبان ندارند  این پنهان کاری  نیز  امید ها  و باور های مردم را به بن بست می کشاند و از طرف دیگر  تمایل طالبان به سوی ایران  امریکا را دست  و پاچه  کرده که  مباد  طالبان در خدمت اهد اف ایران قرار گیرد  لذاست  که تمام گزینه ها را در بست در اختیار طالبان  قار داده است   چنانچه در بازکشایی دفتر طالبان با بیرق امارت اسلامی حتی دولت قطر را در جریان نگذاشته بودند . یک  نگاه  گذرا  به حوادث  دو هفته اخیر در کشور نشان می دهد  که فرضیه  های سیاسی و نظامی  مبتنی بر  رسیدن به آرمان شهر  مردم  دارند یک مسیر غلطی را می پیمایند . انگار  فصل  تازه  ای از بازی  ها در راه  است  دیده شود  چی می شود  .

Author

About Author

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *